حتی اگر تاریخ را از بالای صفحهای که صحبتهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن منعکس شده است برداریم، گمان میرود که این حرفها، صحبتهای 2، 3 دهه قبل وزیر وقت باشد. هرچند کتابخانههای عمومی در یک دهه اخیر چه از حیث تعداد و چه از نظر شمار کتاب و تعداد کتابخوان با گذشته قابل قیاس نیستند، در رقابت با فضای مجازی متنوع و رنگارنگ و ذائقه جوانانی که هر روز با تکنولوژیهای پیشرفته دریچهای جدید به جهان باز میکنند، نتوانستهاند جایگاه واقعی خود را پیدا کنند.
در این فضا بی انصافیست که بار بزرگی چون ایجاد نهضت کتابخوان شدن نوجوانان و جوانان کشور را فقط بر عهده یک نهاد که با مضیقههای مالی و نیروی انسانی عدیده هم دست و پنجه نرم میکند بیاندازیم. به وجود آمدن شور و هیجان برای نیل نسل جدید به سمت کتاب و کتابخوانی، همچون بسیاری از مقولات فرهنگی، کاری جمعی و فراسازمانی است و اگر واقعا اهتمامی در این باره وجود دارد باید صدر تا ذیل دستگاههای پرشمار فرهنگی کشور با دارا بودن برنامهای مدون و عملیاتی در این مسیر گام بردارند.
از سوی دیگر این پرسش به وجود میآید که نهاد کتابخانههای عمومی در این آوردگاه در کجای ماجرا ایستاده است؟ در پاسخ به این پرسش باید نیمنگاهی به نقش قرارگاهی این مجموعه برای اعتلای کتابخوانی بیاندازیم. قطعا مامن و پناهگاه دوستداران «یار مهربان» همین قرارگاههایی است که شمارشان در کشور از 3 هزار و 700 باب نیز گذشته است. با این حال این مجموعهها برای جذب و جلب نظر جوانان و نوجوانان به جز اندوخته کتابهای قدیمی و به روز، باید خود را با فناوریهای جدید و استفاده از ابزارهای مدرن کتابخوانی هم آشتی دهند.
هرچه به جلو میرویم، الزامات رفتاری و ساختاری مجموعههای مختلف در جلب مخاطب نیز تغییر می کند و کتابخانههای عمومی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. قطعا سیاستگذاران فرهنگی کشور باید با نگاهی پیشرو و آیندهپژوهانه، نیازهای نرمافزاری و سختافزاری این نهاد را بر طرف کنند تا شاهد برگشت جایگاه واقعی کتابخانههای عمومی به خاستگاه اصلی و سنتی خود باشیم.
* بنیامین یوسفزاده
روزنامهنگار