از دوران سالمندی نترسید

|
۱۴۰۳/۰۷/۱۰
|
۱۱:۱۳:۱۸
| کد خبر: ۲۰۷۱۰۸۳
از دوران سالمندی نترسید
دوره سالمندی با تغییرات زیاد ظاهری همراه است. ژنتیک، تغذیه، بهداشت و عوامل دیگری در روند پیری تاثیرگذار هستند اما چرا برخی از این دوران واهمه دارند و از پیری می ترسند؟

به گزارش برنا؛ حرکت شتابان جامعه ایران به سمت سالمندی که آن را معادل از دست رفتن توان و نیرو و به معنی بیماری و مرگ می داند، اجتناب ناپذیر است؛ در این میان برخی فوبیای سالمندی دارند و می ترسند در دوران سالمندی به یک فرد پیر و بی رمق تبدیل شوند.

دکتر مرجان فتحی روان‌شناس حوزه سلامت در این زمینه معتقد است سالمندان ممکن است تغییرات جسمی مثل کاهش قدرت بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و همین طور کاهش قدرت بدنی و سرعت واکنش در برابر محرک‌ها را تجربه کنند.

در تعریف سالمندی می گویند سالمندی در اصل ادامه سیر رشدی است که ما از بدو تولد تا انتهای عمر سپری می‌کنیم و بسته به کمیت و کیفیت این رشد مراحل بعدی ما شکل می‌گیرد. آنچه که ما در سالمندی تجربه می‌کنیم صرف‌نظر از اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ای است که برای هر کدام از ما ممکن است اتفاق بیفتد.

فتحی بر این باور است که اگر سیر طبیعی را در نظر بگیریم، مجموعه فعالیت‌هایی که داریم و دانشی که می‌آموزیم، توانمندی‌های که در خودمان رشد می‌دهیم، مهارت‌هایی که می‌آموزیم، به کیفیت زندگی ما در سالمندی کمک می‌کند.

به گفته این روان شناس، خیلی مهم است که ما رشد و زندگی را به صورت مقطعی نگاه کنیم یا به‌صورت یک مسیر روبه رشد آن را ببینیم که می‌تواند هر لحظه در حال عوض‌شدن باشد.

نگاه ما به زندگی باید این باشد که هر لحظه در حال عوض‌شدن است و می‌توانیم در این لحظه‌ها تغییر ایجاد کنیم و خودمان را ناتوان و منفعل نبینیم.

اگر خود را مسئول زندگی مان ببینیم، می‌توانیم نگاه متفاوتی به سالمندی داشته باشیم و سالمندی را پایان دوران زندگی نبینیم زیراکه شاید دوره رشد و شکوفایی ما باشد.

تغییرات دوران سالمندی

روانشناس حوزه سلامی درباره تغییراتی که سالمندی در فرد به وجود می آورد چنین توضیح می دهد: از نظر فیزیولوژی توانایی‌های فیزیکی و شناختی سالمندان دچار تغییراتی می‌شود و روابط اجتماعیشان دستخوش تغییراتی می‌شود.

به گفته فتحی، اندام‌هایی که رو به کهولت می‌روند ممکن است دچار اختلال در عملکرد شوند که این موضوع می‌تواند روی قوای شناختی اثرگذار باشد. از طرفی توانایی شناختی، یادگیری و حافظه کاهش پیدا می‌کند و می‌تواند روی عملکرد جسمی هم اثرگذار باشد. از این رو مراقبت صحیح فیزیکی یعنی تحت نظر دکتر بودن، داشتن فعالیت اجتماعی، رعایت فعالیت شناختی برای تقویت قوای شناختی می‌تواند کمک کننده باشد.

فتحی با بیان اینکه در سالمندان روابط اجتماعی دچار تغییراتی می‌شود، می افزاید: از این رو خیلی عجیب نیست که در دوره سالمندی فرد احساس تنهایی کند. این احساس تنهایی طبیعی است اما اگر روی عملکرد فرد تاثیر بگذارد و باعث بروز علائم اضطراب و افسردگی شود، به نحوی که عملکرد فرد را نیز تحت تاثیر قرار دهد، باید سالمند تحت نظر روان‌پزشک و روان‌شناس قرار گیرد.

نقش جدیدی به نام بازنشستگی

این روانشناس ادامه می دهد: ما در دوره سالمندی بازنشستگی را داریم و بازنشستگی دوره‌ای است که ما تعاریفی که از خودمان داشته‌ایم و نقش‌هایی که در طول زندگی برای خودمان تعریف کرده‌ایم و به زندگی مان معنا می‌داده است دچار دگرگونی می‌شوند و بعضی از ما ممکن است فکر کنیم که با بازنشستگی عمر مفیدمان به پایان رسیده است و نمی توانیم نقش دیگری داشته باشیم.

این مساله بستگی دارد به اینکه چقدر خودمان را غرق در آن نقش کرده باشیم. اگر نتوانیم برای خودمان نقش جدیدی تعریف کنیم دچار مشکلات زیادی می‌شویم.

در دوره سالمندی افراد شاهد مرگ والدین، همسر، عزیزان و دوستانشان هستند و مدام با سوگ روبرو می شوند. اینجاست که مهارت‌هایی که در دوره‌های قبلی رشد یاد گرفته‌اند خیلی به آنها کمک می‌کند که این چالش‌ها را به راحتی پشت سر بگذارند.

فتحی می افزاید: در دوره سالمندی بخصوص کیفیت زندگی مانند تغدیه مناسب اهمیت زیادی دارد. زیرا که شرایط فیزیکی سالمندان نسبت به دوران جوانی متفاوت است بنابراین انتظاراتشان هم متفاوت است. مدل زندگی و سبک زندگیشان فرق می‌کند.

علاوه بر اینکه ما ممکن است در دوره جوانی و میان‌سالی این تصور را داشته باشیم که زندگی هیچگاه پایان نمی‌پذیرد. ممکن است سبک‌های غلطی در زندگی وجود داشته باشد که این سبک‌ها در دوره سالمندی باید عوض شوند وگرنه آسیب‌رسان می‌شوند.

بدبین نباشیم

نکته‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود و خیلی مهم است طرز تفکر ما است. طرز تفکری که همه عمر همراه ما بوده است و خیلی می‌تواند در دوره سالمندی نقش موثری داشته باشد.

اگر طرز تفکر ما بدبینانه و پرخاشگرانه نسبت به جامعه باشد به‌طوری که دیگران را مقصر در ایجاد ناکامی‌های خودمان بدانیم و دچار احساس بدبختی و شایسته نبودن داشته باشیم این مساله می تواند به احساس تنهایی در سالمندی دامن بزند؛ چرا که روابط اجتماعی ما خودبخود محدودتر می شوند.

به اعتقاد این روانشناس اگر ناامید شویم و نگاه بدبینانه داشته باشیم، آدم ها را از خودمان دور می‌کنیم؛ روابط اجتماعی مان که کمتر شود، در نتیجه تنهایی و احساس ناکامی هم افزایش پیدا می‌کند.

فتحی می گوید: خیلی مهم است که نسبت به دنیا خوش‌بین باشیم و به واقعیت‌هایی در دوره سالمندی پیش می‌آید و مراقبت‌هایی که می‌توانیم از خودمان بکنیم آگاه باشیم.

نظر شما