به گزارش خبرگزاری برنا از اصفهان، بدون شک باشگاه ذوبآهن اصفهان از قدیمیترین باشگاههای ورزشی ایران است که با مدیریت خوب مدیران پیشین از زیرساختهای مناسبی بهره میبرد. این باشگاه با چند قهرمانی در جام حذفی و نایب قهرمانی باشگاههای آسیا جزء افتخارآفرینترین باشگاههای ایران محسوب میشود. از سوی دیگر اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به تعریف باشگاه ورزشی بیاندازیم بایستی بگوییم ذوبآهن جزء معدود باشگاههای ورزشی کشور است که به معنای واقعی کلمه، باشگاه است و در رشتههای مختلف و با زیرساختهای مناسب تیمداری میکند.
اما اکنون در فصل ورزشی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ شاهد اتفاقی نادر در تیم فوتبال این باشگاه هستیم. سرمربی این تیم از پیشفصل تاکنون به کرات استعفا نموده و عزم رفتن به تیمهای دیگر کرده است که این موضوع به انواع مختلف کنترل شده و استعفای وی از سمت مدیران باشگاه، کارخانه، اقوام، کلیهی دوستان و آشنایان که از راه دور و نزدیک تشریف فرما شدند رد شده است!!! که البته آخرین آنها همین دیروز و پس از شکست مقابل شمس آذر قزوین بود که توسط مدیرعامل رد شد.
اینکه چه فعل و انفعالاتی در یک تیم رخ میدهد که مربی آن بارها و بارها استعفا میدهد جای سوال دارد و سوال جدیتر آنکه چرا این استعفاهای متعدد رد میشود؟ مربی تیم فوتبال ذوبآهن اصفهان دیگر به چه زبانی بگوید نمیخواهد در اصفهان بماند؟ آیا ایشان سبزپوشان اصفهانی را در زمرهی مدعیان قهرمانی قرار داده که اینگونه چوب حراج به آبروی چند ده سالهی باشگاه ریشهدار، بازیکنساز و پرتوان ذوبآهن میزنید؟ در کجای دنیا یک مربی این تعداد استعفا ثبت مینماید و بازهم باشگاه با خواهش و ... وی را نگه میدارد؟ صبر ایوب هم بود پس از نتایج نامطلوب و استعفاهای متعدد و بی توجهی به تیم تمام شده بود.
البته ایرادی وارد نیست، زمانیکه مدیر باشگاه بومی و کارنامهدار نباشد و دقیقا متوجه نشده باشد که کجا قرار گرفته و مدیریت چه باشگاهی را عهدهدار شده، چنین اتفاقاتی اصلا دور از انتظار نیست.
یادم افتاد به لاپورتا که باعث رفتن لیونل مسی از بارسلونا شد و جملهی بسیار معروفی پس از اشکهای خداحافظی مسی بر زبان آورد: هیچکس از باشگاه بزرگتر نیست. لاپورتا میدانست باعث جدایی بزرگترین بازیکن تاریخ شده است، میدانست قصد مسی ماندن در بارسلوناست، اما میدانست برای تسریع در روند بازسازی بارسلونای جدید باید از مسی جدا شد...
یا پرز که علیرغم میل میلیاردها هوادار رئال مادرید در سراسر دنیا، کریستیانو رونالدوی بزرگ را به یوونتوس فروخت تا تقویت مالی باشگاه خود و متعاقبا تیم فوتبال را با استعدادهای جدید پیش ببرد.
اما اینجا به باشگاه قدیمی ذوبآهن که بزرگترین مدیران و مربیان را طی سالهای گذشته داشته و تحویل جامعه ورزش داده، مدیری را تحمیل میکنند که هیچگونه سابقهی مدیریتی ندارد. پس یا نباید انتظار مدیریت اینگونه رفتارها را داشت و یا باید فکری اساسی در این باره نمود.
• توصیه ای به مدیرعامل
آقای مدیرعاملِ باشگاه ذوبآهن بایستی فکری اساسی در نحوه مدیریت و مشورتهای دریافتی خود نمایید. جوان هستید و جویای نام، یا در زمینِ بازی که شما را قرار دادهاند درست بازی کنید و با استفاده از مشاوران دلسوز و کارآزموده تصمیم بگیرید، یا زمین بازی خود را عوض کنید. اجازه دهید تنها تصور ذهنی مخاطبین از شما همان گلی باشد که در جامجهانی ۱۹۹۸ از یوگسلاوی سابق خوردید، نه تحقیر یکی از بزرگترین باشگاههای کشور. کسی که دلش با باشگاه نیست، بایستی برود، هیچکس از باشگاه بزرگتر نیست، این شهر مربیان بزرگی دارد و همچنین مربیان جوان و آیندهداری که اگر فرصت پیدا کنند قطعا باعث سربلندی خواهند شد(این هم از اولین مشاورهی رایگان).
• توصیه ای برای آقای ربیعی
شما مربی جوانی هستید که میتوانید آیندهی خوبی برای خود رقم بزنید، اما با این رفتارها قطعا در آینده دچار مشکلات عدیده خواهید شد. رفتار حرفهای خود را تقویت نمایید.
• توصیه ای به دیگر باشگاههای کشور
درجه اول حرفهای رفتار کنید و به باشگاههای رقیب احترام بگذارید و برای مربیان تحت قرارداد دیگر باشگاهها حاشیه ایجاد نکنید، مخصوصا مربیان جوان و کم تجربه. دوم اینکه مربی که تیمش را رها میکند بخاطر شما، برای شما مربی نخواهد شد و روزی شما را نیز با همین رویه ترک خواهد کرد.
یادداشت: سجاد فرخی - دکتری تخصصی مدیریت