گروه علمی و فناوری خبرگزاری برنا؛ اجرای عملیات وعدۀ صادق توسط جمهوری اسلامی ایران از خاک خود، علیه اهدافی در فلسطین اشغالی معادلات بسیار مهمی را در جهان تغییر داد از جمله اینکه مفهوم بازدارندگی رژیم صهیونیستی و متحدانش به شدت خدشه دار شد و افکار عمومی در داخل و خارج از سرزمینهای اشغالی دریافتند که آنها به رغم تصویر قدرتمندی که ساختهاند، چندان هم آسیب ناپذیر نیستند و اگر کشور قدرتمندی به مصاف صهیونیستها برود به شدت آسیب پذیر هستند.
نکتۀ حائزاهمیتی که شاید این روزها کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، زمینههای شکلگیری چنین تصویر غیر واقعی و اغراق آمیزی از ارتش و قدرت نظامی صهیونیستها و متحدان آنها از جمله آمریکا در ذهن مردم جهان است.
عوامل مختلفی طی این سالها توسط کارشناسان برای شکلگیری چنین مفهومی برشمرده است اما شاید باید دو عامل نرم و فرهنگی سینما و بازیهای ویدئویی را جزو مهمترین دلایل شکلگیری انگارۀ مذکور برشمرد که البته در کشورهای دیگر کمتر به آنها توجه شده است، حتی باید اذعان کرد که سینما و بازیهای ویدئویی در کشور ما نیز آنطور که باید به خدمت مفهوم سازی از بازدارندگی کشور در نیامدهاند و هنوز ظرفیتهای مغفول بسیاری در این زمینه وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.
آمریکا با کمک سرمایهداران یهودی و توان تولید محتوای بازوی همآوردی نرم خود (هالیوود) سالها است که خود و متحدانش از جمله صهیونسیتها را به عنوان قدرتهای غیرقابل شکست در جهان مطرح میکند و سعی دارد تا قدرت نظامی آنها را به خصوص برای مردم کشورهای کمتر توسعه یافته افسانهای و غیر قابل شکست نشان دهد.
تصویری که البته چندان هم با واقعیت مطابقت ندارد، آمریکاییها خاطرات خوبی از خلیج خوکها، ویتنام، افغانستان، عراق و بسیاری دیگر از عملیاتهای خود ندارند اما هرگاه که شکستی هم برآنها تحمیل شد یا اهدافشان محقق نشد سعی کردند به کمک هالیوود و غول های بازیسازی خود از پذیرش شکست طفره بروند.
چنان که رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح که در روز یازدهم مهر ماه سال یکهزار و چهارصد برگزار شد با پوشالی خواندن قدرت ارتش آمریکا در این باره فرموده بودند: «ماهیّت ارتش آمریکا هم این است؛ این تصویرهای هالیوودیای که کشورهایی مثل آمریکا و امثال آمریکا از ارتشهایشان نشان میدهند، واقعیّت ندارد؛ واقعیّت ارتش همین [چیزی] است که مشاهده کردید؛ آن جور آمدند در افغانستان [و این جور رفتند]؛ در جاهای دیگر هم کم و بیش همین جور است. در کشورهای دیگری هم که ارتش آمریکا حضور دارد، حالا اگر بفرض غیرت حُکّام آن کشورها آن قدری نبوده که آنها را بیرون کنند لکن منفور ملّتهایند؛ در هر کشوری که هستند، [مثلاً] در کشورهای شرق آسیا که ملاحظه کنید، که ارتش آمریکا سالهاست حضور دارد، یک مجموعه منفوری است در چشم آن ملّتها».
موضوعی که دربارۀ صهیونیستها نیز صددق میکند، آنها قبل از سال 2000 و 2006 میلادی و شکست از مقاومت لبنان با تکیه بر وقایعی مانند شکست ارتش چهار کشور عربی در سالهای اول حیات جعلی خود طی شش روز سعی میکردند تا خود را دارای ارتشی شکست ناپذیر نشان دهند، تصویری که ابتدا حزب الله خدشه دار کرد، سپس مقاومت مردم فلسطین در 7 اکتبر بسیار کمرنگ کرد و اجرای عملیات وعده صادق آن را در هم شکست.
بازدارندگی و مفهومی که در واقع سالها قبل نابود شده بود اما ما در زبان رسانه آنطور که باید تشریحش نکرده بودیم، امروز بیش از هرزمان دیگری نیاز است که در هم شکستن این هیمنۀ پوشالی توسط جبهۀ مقاومت به زبان هنر و رسانه در بیاید و مردم جهان بیش از پیش با نظم نوین جهانی آشنا شوند، نظمی که جهان را به سرعت به سوی تحقق وعدۀ الهی و ظهور امام دوازدهم شیعیان پیش میبرد.
امروز ما در جبهۀ مقاومت بیش از هرزمان دیگری نیاز داریم که براساس یک برنامۀ مدون فیلم، سریال، انیمیشن و بازی ویدئویی از حماسه سازی قهرمانان میدانی خود ساخته و عرضه کنیم، آثار هنری که برخلاف نمونههای غربی خود ریشه در زیست واقعی مردان و زنان جغرافیای مقاومت دارند.
ساخت آثاری مانند «نبرد آمرلی» در جای خود ستودنی است اما حرکت فرهنگی و حضور میدانی جبهۀ مقاومت در عرصۀ گفتمان سازی نباید محدود به تک آثار مقطعی باشد همانطور که مبارزه سخت با صهیونیستها از یک سیر صعودی برخوردار بود و مبارزان فلسطینی از مبارزه با سنگ به نبرد با موشک رسیدند، در عرصۀ فرهنگی نیز باید حضور جدی تری داشت و مفاهیم ارزشمند واقعی محور مقاومت را هرروز با قالبها و کیفیتهای به روزتری اجرا کرد.
انتهای پیام/