گروه بین الملل خبرگزاری برنا، محسن صمیمی کارشناس مسائل بین الملل: اعتراضات میدانی دانشجویان آمریکایی در محکومیت جنایات صهیونیستها سه وجه دارد.
اعتراضاتی از قلب جامعه نخبگانی
وجه اول اینکه این اعتراضات از جامعه نخبگانی آمریکا برمیخیزد نه تودههای عادی مردم. جامعه نخبگانی در همه جوامع نقش محرک و موتور افکار عمومی و تودههای جامعه محسوب میشوند؛ خاصه اینکه جنبشهای دانشجویی و دانشگاهی در آمریکا سابقه خوبی در کنشگری سیاسی دارند.
جنبش دانشجویی مدرن آمریکا از دهه ۱۹۳۰ آغاز شد. زمانی که «جبهه دانشجویی ملی» به «جبهه دانشجویی دموکراسی صنعتی» پیوستند و اتحادیه دانشجویی امریکایی (Asu) را تشکیل دادند. در اوج سالهای طلایی، یعنی از بهار ۱۹۳۰ تا بهار ۱۹۳۹، این جنبش توانست حدود ۵۰۰ هزار دانشجو یعنی نیمی از بدنه دانشجویی آمریکا را با یکدیگر متحد و راهپیمایی سالانه ضد جنگ را برگزار کند.
جنبش دانشجویی دهه ۱۹۳۰ آمریکا پیشگام جنبشهای دانشجویی دهه ۱۹۶۰ و سالهای پس از آن بود. نمود اجتماعی بحران اقتصادی دهه ۳۰، نرخ بالای بیکاری و تبعیض نژادی از عوامل شکل گیری جنبش دانشجویی در این سالها بود.
اعضای انجمن دانشجویان دموکراتیک به عنوان یکی از مهمترین جنبشهای دهه ۱۹۶۰ تظاهراتهای گستردهای را در مخالفت با جنگ ویتنام به راه انداختند که مهمترین آن در دانشگاه ایالت کنت در ماه می ۱۹۷۰ بود. در جریان این تظاهرات، پلیس به سوی دانشجویان شلیک کرد که بر اثر آن چهار دانشجو کشته و دهها نفر مجروح شدند.
این تظاهرات سرآغاز اعتراضهای گسترده دانشجویان خشمگین در سراسر کشور بود. جنبشهای دانشجویی در آمریکا در دهه ۱۹۸۰ شکلی نئولیبرال به خود گرفت و جنبشهای دانشجویی دهه ۱۹۹۰ عموما اعلام مخالفت با شیوههای استاندارد آزمون و آموزش و همچنین مسائل پیچیده تری مانند ارتش و تاثیر آن بر آموزش بود و سرانجام جنبش گسترده ضدجهانی شدن در دهه ۱۹۹۰ شکل گرفت. پلیس آمریکا و حاکمیت این کشور در صدد سرکوب بی اغماض این اعتراضها بوده است.
نمادهای فلسطینی در اعتراضات آمریکایی
وجه دوم این است که این اعتراضات صرفاً جنبه سلبی ندارند و علاوه بر اینکه معترضین به کشتار و جنایت بیرحمانه صهیونیستها در غزه و حمایت دولتمردانشان از آنها معترضند، در عین حال حامل و مبلغ نمادهای فلسطینی و مقاومت همچون چفیه عربی هستند.
یک جنبش اجتماعی با هر میزان از عمق ایدئولوژیک نیازمند نماد است. نمادها حامل و حاوی مفاهیم هستند و مستقیم و یا غیرمستقیم پیام هایی را به جوامع هدف منتقل می کنند.
جلیقه های زرد که نماد اعتراضات مردم فرانسه علیه سیاست های امانوئل مکرون بود. این جلیقه ها به قدری دارای اثر و نفوذ شد که در ادامه به جنبش اعتراضی مردم، جنبش «جلیقه زرد ها» می گفتند.
روسری سفید که نماد مادرانی است که در حرکتی اعتراضی هر ساله در میدان مایو در شهر بوئنوس آیرس گرد هم جمع می آیند. این مادران خواهان مشخص شدن سرنوشت فرزندان خود در دیکتاتوری سابق آرژانتین هستند.
پوشیدن لباس قرمز به عنوان حرکت اعتراضی به دستگیری ناوالنی، از منتقدین دولت روسیه و منتشر کردن آن در فضای مجازی با هشتک های خاصی از نماد های اعتراضی ضد حاکمیت روسیه است.
گل میخک که نماد انقلاب سال ۱۹۷۴ پرتغال علیه دیکتاتوری ژنرال سالازار است. در ماجرای این انقلاب، مردم به پاس زحمات بخشی از ارتش در خدمت به انقلاب، در لوله تفنگ های سربازان خود گل میخک می گذاشتند.
اینها نمونه هایی از نمادهایی است که کنشگران جنبش های مختلف در تاریخ با بهره مندی از انها ضمن انتقال مفاهیم مدنظر خود، در راه دیده شدن و گسترش جنبش خود تلاش کرده اند. چفیه در اعتراضات جاری آمریکا، نماد فلسطین، مقاومت و همه مفاهیمی است که نظام سیاسی آمریکا از گسترش آن واهمه دارد.
دینگرایی در اعتراضات دانشجویی آمریکا
وجه سوم سویههای دینی و مذهبی این اعتراضات است. اقامه نماز در خلال اعتراضات دانشجویی آمریکا توسط معترضین نشاندهنده این است که رگههای جدی و غیر قابل چشمپوشی از گرایشات مذهبی و اسلامی در بین این معترضین وجود دارد.
البته میزان توجه جوامع به موضوع فلسطین به عنوان کشوری اسلامی که موضوع مذهب در تداوم ایستادگی آنها دربرابر رژیم اسرائیل نقشی محوری ایفا می کند، به طور طبیعی ضریب توجه این جوامع به دین را نیز افزایش می دهد.
در دهه های گذشته آمریکا بطور سازمانیافته ای تلاش کرده یا بطور مستقیم با جنبش های دینی برخورد کند و یا با ایجاد پروژه هایی چون داعش تلاش کرده که چهره ای مخدوش از دین و مخصوصا اسلامیت را به افکار عمومی عرضه بدارد. حال ظهور اسلامگرایی در قلب جامعه جوان نخبه آمریکا بی شک برای دولتمردان این کشور نگران کننده است.
اعتراضات کنونی آمریکا هنوز به یک جنبش منسجم هدفمند دارای یک رهبر پیشرو تبدیل نشده ولی حضور این سه مولفه در کنار هم میتواند تودههای مردم اعم از جوانان و حتی نوجوانان جامعه آمریکا را با خود همراه کند.
خاصه اینکه این اعتراضات برخاسته از یک مطالبه مصداقی و حائز ویژگیهای مادی نیست که حاکمیت امریکا معترضین را با احقاق حقوقشان از حضور در میدان اعتراض منصرف کند.
آمریکا به عنوان کشوری که میلیونها دانشجو از سایر کشورهای جهان در آن حضور دارند، از سویی و بسیاری از دانشگاهها و جوامع اروپایی و آسیایی از دانشگاهها و مراکز علمی آنها تاثیر میپذیرند از سویی دیگر میتواند نقطه شروع یک خیزش بزرگ و تاریخی با مختصات مذهبی، مقاومتی و ضد صهیونیستی در جهان باشد و این برای آمریکا و صهیونیستها بسیار خطرناک است.
شاید این سوال پیش بیاید که چنین جنبشی چگونه ممکن است لایههای مختلف اجتماعی را با خود همراه کند؟ و پاسخ چنین سوالی این است که اگر گفتمانی با دال مرکزی «ظلم ستیزی» شکل بگیرد، تمامی طبقات جوامع میتوانند با هر سطح از دغدغه به آن بپیوندند. البته آنچه مشهود است اینکه ایجاد یک جنبش اجتماعی که قوام و دوام داشته باشد، وابسته به شرایط متعددی است ولی دست کم اتفاقات جاری در دانشگاههای آمریکا را میتوان حرکتی دانست که میتواند بسامدهای متعدد و آثار پسینی زیادی داشته باشد که نهایتا به شکل گیری یک جنبش منسجم ضد ظلم، ضد جنایت و در یک کلام ضد اسرائیلی هم منجر شود.
این عوامل است که سیستم امنیتی و انتظامی آمریکا را بر آن داشته با چشمپوشی از هرگونه تبعات سیاسی و تبلیغاتی، رویکرد سرکوبگرانه ای را نسبت به معترضین پیش بگیرد.
انتهای پیام/