به گزارش برنا, سازمان هواشناسی با صدور هشدار نارنجی نسبت به وقوع رگبار شدید باران و رعد و برق در ۲۴ استان و احتمال وقوع سیلاب هشدار داد. این خبر و مشابه آن را تقریبا هر روز دیده و یاشنیده ایم. با آغاز فصل بهار و بارشهای بهاری شاهد به راه افتادن سیلابها در بسیاری از نقاط کشور هستیم که گاهی این سیلابها خسارات بسیار سنگینی از خود بر جای میگذارند.
همان طور که می دانید سیلها و سیلاب ها معمولا بر اثر حجم زیاد بارندگی، افزایش سطح آب دریاها یا آبهای جاری، شکستن سدها، شکستن دیوارهای ساحلی، شکسته شدن یخچالهای طبیعی و یا بر اثر کاهش میزان قدرت جذب طبیعی خاک پدید میآیند. از این رو تغییرات آب و هوایی، تخریب مراتع و جنگلها، ازدیاد ساخت و سازهای ناایمن در مناطق مستعد سیل از مهمترین علل وقوع سیل هستند.
همچنین تأثیرات انسان بر محیط زیست، مانند تغییر کاربری زمین از طریق جنگلزدایی سبب افزایش شدت و دفعات وقوع سیل میگردد.
در حقیقت میتوان گفت سیل زمانی رخ میدهد که خاک و پوشش گیاهی یک منطقه توانایی جذب کامل آب را نداشته باشد. در حالی که اگر بشر دست به تخریب جنگلها نزند، در هنگام ریزش بارانهای سنگینی که باعث بروز سیلابها میشوند، ذرات آب با شاخ و برگ درختان جنگل برخورد میکنند و تا حد زیادی از سرعت آنها کاسته میشود. همچنین خاک جنگل هم پوشیده از شاخ و برگ گیاهان و درختان است که باعث جذب آب میشود و جویبارهایی با آب زلال را به وجود میآورد.
دخالت انسان در تخریب محیط زیست
در همین رابطه علی محمد شاعری، رئیس سابق کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس در خصوص علل افزایش سیلابها اخیر میگوید: مهمترین علت وقوع سیلاب در ایران تخریب منابع طبیعی، جنگل ها، مراتع و حوزههای آبخیز طی چند دهه گذشته است و این تخریبها باعث بروز سیلابهای خطرناک در کشور شده است.
وی میافزاید: علت دیگری که برای سیلابها میتوانیم ذکر کنیم پدیده تغییر اقلیم است. در کشور ما تغییر اقلیم در سالهای اخیر باعث بروز رگبارهای سیل آسا شده است و با توجه به تخریب منابع طبیعی تشدید اثرات ویرانگر سیل را در کشور به همراه داشته است.
شاعری در ادامه میگوید: علت دیگر وقوع سیلابها فقدان مهندسی رودخانه هاست. همچنین تخریب حوزههای آبخیز و عدم مدیریت درست حوزههای آبخیز نیز علت دیگر وقوع سیل در کشور ماست به طوری که در حال حاضر حدود ۱۰ درصد حوزههای آبخیز بیشتر مدیریت نمیشود و ۹۰ درصد حوزههای آبخیز در داخل کشور رها شده است. از سوی دیگر بیش از ۶ میلیون هکتار از جنگلهای کشور از بین رفته است و سالانه ۵۰ هزار هکتار پدیده بیابان زایی داریم.
رئیس سابق کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی خاطرنشان میکند: با بیان اینکه فقط ۱۰ درصد از مراتع در شرایط مطلوب قرار دارد میگوید: حریم بسیاری از رودخانهها رها شده و توسط وزارت نیرو مهندسی نمیشود، مسیر رودخانهها منحرف شده و باعث شده است سیلابها هر سال نسبت به سالهای قبل بیشتر شده و خسارتهای جبران ناپذیری به زیر ساختهای کشور وارد شود.
مدیریت بحران نگاه آینده نگر ندارد
شاعری در پاسخ به این سئوال که چرا نمیتوان با استفاده از مدیریت بحران، از وقوع سیلابهای مخرب پیشگیری کرد؟ تاکید میکند: متاسفانه مدیریت بحران هیچ نگاه پیش گیرانه به موضوع سیل نداشته و بیشترین اقدامات خود را در بخش مقابله و مبارزه با سیل و جبران اثرات آن متمرکز کرده است که البته در این بخش نیز موفق نبوده است.
وی تصریح میکند: مجلس در این خصوص سالانه حداقل ۱۵۰ میلیون یورو برای فعالیتهای آبخیز داری پیش بینی کرده و در اختیار وزارت جهادکشاورزی قرار داده است. همچنین طرح تعادل دام و مرتع اگر به خوبی اجرا شود میتواند از تخریب پوشش گیاهی در مراتع جلوگیری کند. از این رو میتوان گفت که قوانین لازم برای پیشگیری از وقوع سیل در کشور وجود دارد، اما اقدامات اجرایی از سوی دولت در این زمینه ضعیف است و به همین دلیل شاهد بروز سیلابهای خطرناک و خسارتهای غیر قابل جبران در کشور هستیم.
بارش ها؛ فرصت یا تهدید
علی اکبری، دبیر سابق کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی نیز در این خصوص میگوید: بخش عمده تغییر اقلیم متعلق به مجموعه دخالتهای عوامل انسانی در طبیعت است. در هر نقطه از زمین اتفاقات غیر طبیعی رخ میدهد که قابل کنترل نیست مگر اینکه بشریت در بهره برداری از زمین تجدیدنظر کند.
وی میافزاید: تغییرات آب و هوایی را در عین حال میشود فرصت تلقی کرد در صورتی که میزان بارندگیها را مهار کنیم و در زمین نفوذ دهیم تا بتواند در آبخوانها تاثیر بگذارد. همچنین باید تخریبها را کم کنیم، چون در بسیاری از مناطق شاهدیم که ساخت و سازها تا دامنهها و کوهپایه ها رفته و جنگلها از نابود و ویلاسازیهایی انجام شده است که متاسفانه آثار سوء روی طبیعت دارد از این رو میتوان گفت که جدا از مسائل طبیعی، عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در شدت سیلابها دارد.