به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا، فرقی نمیکند رویایت در چه زمانی و در چه سن و سالی محقق شود، مهم حِس شیرینی است که بالاخره رنگ واقعیت به خود بگیرد؛ حسی به شیرینی عسل! صدای قلبی که به شور فوتبال تپش های تندتری بگیرد بدون شک با حضور در آزادی میتواند لحظهای از کار بیفتد! همین قدر هیجان انگیز و دلچسب!
***
در هیاهو و ترافیک سرسامآور تهران مسیر حرکت به سوی استادیوم آزادی می تواند گرما و ازدحام هم میتواند قابل تحمل باشد! مسیر کِش آمده و خیال تمام شدن ندارد، این بار استرسی در کار نیست ولی حال و هوا کاملا خاص است تا آزادی فاصله زیادی نبود و کم کم حال و هوای فوتبالی میان اتومبیلهای حاضر در مسیر بیشتر میشود و این یعنی به آزادی نزدیک میشویم!
***
بوق، پرچم، رنگ و همه و همه نشان میدهد آزادی در همین نزدیکیهاست. به درب ورودی اصلی نزدیک میشویم، ورودی که بارها از دور و نزدیک دیده بودم اما این بار سد شکسته شد و پس از کنترل ای دی کارتها وارد مجموعه میشویم. زن و مرد، دختر و پسر در شوری وصف ناشدنی به سمت جایگاه تماشاگران در حرکت بودند و صحبت با آنها و امیدواری به پیروزی تیم ملی برابر ازبکستان در میان شان موج میزند!
***
مسیر ورود به جایگاه خبرنگاران و نمایندههای رسانههای گروهی و عبور از پلههایی که ما را به مستطیل سبز راهنمایی میکند هم بالاخره تمام میشود و در میان در و پنجرههایی از جنس آهن و گچ و سیمان، پنجرهای سبز به رویم باز میشود! اینجا آزادی است، زمینی که با خاطرات فوتبالی تلخ و شیرینی برایم عجین شده بود اما نه به این نزدیکی! از دربی هایی که از سوت اول تا سوت پایانش، نفسم را در سینه حبس کرده بود، از غریو شادی های گل و فریادهایی از سر ناراحتی برای گل خوردن!
***
زمان ایستاد و من ماندم و یک زمین مستطیل شکل و دو دروازهای که هر کدام از آنها برایم یادآور یک خاطره بود، هم خاطرات شیرین و هم خاطرات تلخ! تصورم از آنچه که هزاران بار از پشت قاب تلویزیون تماشایش کرده بودم و آن چه را که از نزدیک دیدم، قابل مقایسه نیست! میان ماه من تا ماه گردون!
باد خنک بهاری وقتی با باران دلچسب زیباترین فصل سال توام شد آزادی را برایم زیباتر کرد، به زیبایی شبی از خرداد که رویای کودکیهایم و رویای دختران و زنان سرزمینم در آن برآورده شد.
***
آزادی پر بود از شور و حرارت؛ هیجانی که از سکوی بانوان در طبقه دوم با انرژی بالایی برای تشویق پسران امیر قلعه نویی از هیچ تلاشی فروگذار نبودند و فریاد مردان و پسران ایرانی برای حمایت از تیم ملی و من از سکوی شیشه ای برای اولین بار این هیجان را از نزدیک لمس کردم تا شبی خاطره انگیز را به ثبت برسانم.
اینجا استادیوم آزادی است؛ صدای مرا از سکوی شیشهای میشنوید!
سمیه قدیری
انتهای پیام/