شمر‌بن ذی الجوشن چه جنایاتی کرد و عاقبتش چه شد؟

|
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
|
۰۰:۰۱:۰۱
| کد خبر: ۲۱۱۶۶۴۴
شمر‌بن ذی الجوشن چه جنایاتی کرد و عاقبتش چه شد؟
شمر‌ فرمانده جناح چپ لشگر اشقيا در دشت كربلا بود. او فرمان سوزاندن خيمه‌های امام حسين (ع) را صادر كرد تا براي هميشه مورد لعن امام قرار گيرد .

به گزارش برنا؛ «ابو سابغه شمر‌بن ذی‌الجوشن ضباب‌بن کلاب‌‌بن ربیعة‌بن عامر‌بن صعصعة‌بن معاویةبن بکر‌بن هوازن‌بن منصور» از نقش‌آفرینان اصلی جنایات کربلاست. او زشت رو و زشت‌کردار بود.

شمر در جنگ صفین،‌ همراه امام علی (ع) با امویان جنگید و حتی مجروح گشت؛ اما پس از آن، دچار سوء عاقبت شد و به هواداران آنان پیوست. گواهی وی بر ضد حجر بن عدی، موجب شهادت این مرد بزرگ در مرج عذرا شد.

او همچنین در پراکندن کوفیان از اطراف مسلم، نقشی مؤثر داشت و در واقعه کربلا موجب شد که ابن زیاد، پیشنهاد عمر بن سعد را نپذیرد و خود، مأموریت ابلاغ پیام تهدید‌آمیز عبیدالله به عمر‌‌بن سعد را ـ‌که دستور یورش همه‌جانبه به امام حسین (ع) و یارانش، یا واگذاری فرماندهی به شمر بود‌ـ به عهده گرفت.

البته پس از آن عمر‌بن سعد، خود، فرماندهی جنگ با امام (ع) را پذیرفت و شمر، فرمانده جناح چپ سپاه شد.

شمر، هنگامی که جنگ تن به تن امام حسین (ع) را در اوج تنهایی و بی‌یاوری دید و متوجه شد که نمی‌توان امام را در جنگ تن به تن از پای درآورد، فرمان داد که پیادگان و تیراندازان و سوارکاران، به یکباره بر ایشان یورش ببرند و پس از آن که امام (ع) بر زمین افتاد و خولی از بریدن سر ایشان هراسید، بنابر برخی از گزارش‌ها، شمر بود که از اسب به پایین آمد و سر مبارک امام (ع) را از پیکر، جدا کرد و آن را به وسیله خولی برای عمر‌بن سعد فرستاد.

شمر همچنین به غلامش دستور داد تا همسر عبدالله‌بن عمیر کلبی را به شهادت برساند. همچنین در حمله به خیمه‌‌های زنان و بردن اسیران و سرهای مطهر شهیدان از عراق به سوی دربار شام، نقش اصلی را به عهده داشت.

جنایات شمر به حدی بود که امام حسین (ع)، او را نفرین کرد. چنانچه در کتاب «الملهوف» آمده است:شمر بن ذی‌ الجوشن ـ‌که خدا لعنتش کند‌ـ به خیمه امام حسین (ع) یورش برد و با نیزه به آن کوبید و آن‌گاه گفت: آتش بیاورید تا خیمه را با ساکنانش آتش بزنم!

امام حسین (ع) به او فرمود: «ای پسر ذی ‌الجوشن! تو آتش می‌خواهی تا خانواده مرا بسوزانی؟! خدا به آتش بسوزاندت!»

مهمترین اقدامات شمر در کربلا

  • زمینه سازی شهادت مسلم بن عقیل
  • برافروختن آتش جنگ در روز عاشورا
  • فرماندهی جناح چپ لشکر عمر بن سعد
  • به شهادت رساندن امام حسین(ع)
  • حمله به خیمه ها
  • تلاش برای شهید کردن امام سجاد(ع)

شمر ذی الجوشن در روز عاشورا فرماندهی بخشی از سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت. پس از شهادت بسیاری از اصحاب امام حسین، دشمنان به سوی خیمه ها حمله بردند.

شمر پس از فرو بردن نیزه خود در خیمه امام حسین(ع) دستور داد تا آتش بیاورند و خیمه را با افراد درون آن بسوزاند.

امام او را نفرین کرد، همچنین یکی از دوستان شمر نیز او را سرزنش کرد. در ساعات پایانی جنگ و زمانی که امام حسین(ع) جراحات بسیاری دیده بود، شمر ایشان را به شهادت رسانده و سر او را از بدن جدا کرد.

او بعد از شهادت امام و همه یاران حضرت، می خواست که خیمه گاه امام را آتش زده و امام زین العابدین را نیز به قتل برساند که دیگران مانع شدند.

شمر کیست و چه عاقبتی داشت

سرنوشت ننگین شمر بعد از عاشورا

پس از آغاز خونخواهی مختار ثقفی برای شهیدان کربلا، شمر در ماجرای شورش کوفه بر ضدّ مختار از عاملان اصلی بود. در نتیجه یکی از غلامان مختار، به دنبال او رفت ولی غلام شمر او را کشت و بعد به قریه دیگری فرار کرد و از آنجا هم باز به قریه «کلتانیه» تا اینکه سپاهیان مختار در آن جا، او را محاصره کردند.

مسلم ضبائی که هم قبیله شمر بود، می گوید:«ما فرار کردیم و خود را به محلی در مسیر کـوفـه و بصره به نام ساتیدما رساندیم و در نزدیکی آن محل، روستایی کوچکی به نام کلتانیّه در حوالی سواحل فرات قرار داشت. ما در کنار تپه ای مخفی شده بودی اما یک روستایی محل اختفای ما را به ماموران مختار لو داد.

شب هنگام بود که ماموران مختار ما را محاصره کردند. شمر را دیدم که جامه ای خوش بافت به تن داشت و بدنش به پیسی( بیماری برص) دچار بود. ما حتی فرصت سوارشدن بر اسب را نیافتیم. درگیری شدیدی رخ داد. شمر را پس از دستگیری به نزد مختار آوردند.

مختار دستور داد تا سر از بدن شمر جدا کرده و بدن او را در دیگ روغن جوشیده افکندند. یکی از یاران مختار نیز با پای خود سر شمر را لگد می کرد. (تاریخ طبری، ج 6، ص 338)

عبدالرحمن بن عبد می گوید:من شمر را به هلاکت رساندم. مختار تا نگاهش به سر بریده شمر افتاد، سجده شکر به جای آورد و دستـور داد آن سـر را بـالای نـیـزه کـنـنـد و مقابل مسجد جامع شهر در معرض دید مردم قرار دهند تا موجب عبرت همگان باشد. (تاریخ طبری، ج 6، ص 374)
نظر شما