سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد

به گزارش خبرگزاری برنا، در حاشیه‌ی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شده‌اند.

همین چند دقیقه قبل فهمیده ملاقات‌کننده‌اش فرزندِ رهبر انقلاب اسلامی و به قول خودشان سیدقائد است. به احترامش نیم‌خیز شده روی تخت. دو دست توی پانسمان با انگشتانی قطع شده و چشم‌های عمل و پانسمان شده و سر و صورتی پر از زخم و بخیه. هیچ جا را نمی‌بیند. فقط از جهت صدا می‌تواند مکان مخاطب را تشخیص دهد.

همسر جوانش هم کنار تخت ایستاده. کاملا در قواره یک زوج شیعه‌ی لبنانی! حاج آقا که می‌رسد با همان چشم و پلک‌های بخیه و پانسمان شده بغضش می‌ترکد. در پاسخ حاج آقا که از احوال و زخم‌هایش می‌پرسد می‌گوید: «فدای سر شما! نگران نباشید!»

همسرش ایستاده کنار تخت. اشک می‌ریزد. قفل کرده‌ام. آن از زهرای ۵ ساله و هادیِ ۱۱ساله و الباقی بچه‌هایی که در خردسالی زخم صهیون به تن شان نشسته و این هم از بزرگ‌ترهایشان و عبدالله ۳۲ ساله و همسرش.

عبدالله دارد با گریه‌ای که معلوم نیست اشک‌هایش باید چطور از لای زخم‌ها، بخیه‌ها و پانسمان‌ها راهشان را باز کنند ادامه می‌دهد: «به سیدقائد بگویید درست است که ما عزیز از دست داده‌ایم (منظورش سیدحسن نصرالله است)، اما سایه‌ی عزیزتر هست هنوز! به سید قائد بگویید یک سپاه در لبنان دارد که منتظر دستور اوست.»

حاج آقا می‌گوید به امر آقا راهی شده‌اند تا جویای احوال او و بقیه رزمندگان شوند. بعد هم هدیه‌ای که از طرف آقاست را به همسر عبدالله می‌دهد. عبدالله، اما گوشش به این حرفا نیست و تند تند با گریه دارد حرف‌هایش را می‌زند: «به سید قائد بگویید نگران ما نباشد. از طرف من حتما ببوسیدش! بگویید سربازش سلام رساند!»

حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها می‌شوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر می‌کند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه می‌کند که زن جوان یکهو می‌پرد توی صحبت ها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز می‌کنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!»

سرم را می‌گیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیه‌ی عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش می‌گوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک می‌ریزد و با چشم‌های بسته حرف‌هایش را می‌زند.

پرتاب می‌شوم به سکانس‌های از کرخه تا راین و سعید، رزمنده‌ی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک می‌ریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشم‌هایش ضرر دارد می‌گفت بگویید بدوزندشان. سعید نمی‌دانست عبدالله با چشم‌های دوخته شده هم گریه می‌کند.

مبارزه‌ ضدّصهیونی حتّی با شهادت سیّدحسن نصرالله متوقّف نخواهد شد

گفتنی است، این افراد که در حوادث اخیر لبنان دچار مجروحیّت و جانبازی شده و برای تکمیل دوره‌ی درمان به ایران اعزام شده اند، از سنین مختلف بوده و حتّی در میان آنها نوزاد، کودکان خردسال و نوجوان هم حضور دارند.

مجروحان جنایت‌های باند ترور رژیم صهیونی، با وجود درد و آسیب‌های مختلف جسمی، به‌گرمی و در فضایی صمیمی و معنوی از نمایندگان رهبر انقلاب اسلامی استقبال کردند.

فرزندان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ضمن پیگیری جزئیّات و روند اقدامات پزشکی و درمانی این افراد از مسئولان مربوطه، در دیدار و عیادت از این مجروحان، سلام و درود رهبر معظّم انقلاب اسلامی را به آنها رساندند.

تأکید بر ادامه‌ی مسیری که سیّدحسن نصرالله، دبیرکلّ شهید حزب‌الله، در مبارزه با رژیم صهیونی آغاز کرده است، تشکّر از مردم ایران به دلیل حمایت از مقاومت ضدّصهیونی در منطقه و همچنین تشکّر از تلاش پزشکان و پرستاران ایرانی، مهم‌ترین بخش صحبت‌های مجروحان و رزمندگان مقاومت با نمایندگان رهبر انقلاب بود.

این رزمندگان و همراهانشان، با وجود مجروحیّت جسمی و در‌حالی‌که از نظر روحی و معنوی در شرایط خوب و آمادگی بالایی قرار داشتند، از فرزندان رهبر انقلاب درخواست کردند که ضمن رساندن سلام رزمندگان به ایشان و دعا برای پیروزی و نصرت جبهه‌ی مقاومت، به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اطمینان قلبی دهند که مبارزه‌ی مقدّس علیه رژیم صهیونی با همه‌ی این اتّفاقات تلخ و حتّی شهادت سیّدحسن نصرالله ادامه خواهد داشت و متوقّف نخواهد شد.

آنها تأکید داشتند هرچند با شهادت سیّدحسن نصرالله، شخصیت عزیزی را از دست داده‌اند، امّا سایه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان پدر معنوی مقاومت اسلامی لبنان همچنان برقرار است و مبارزه تحت راهبری و هدایت ایشان ادامه خواهد یافت.

این عیادت‌ها در فضایی صمیمی و معنوی صورت گرفت، تا جایی که بعضی همراهان نیز تحت تأثیر روحیّه‌ی حماسی و ایمانی رزمندگان لبنانی و همراهان ایشان قرار گرفتند و متأثّر شدند.

فرزندان رهبر انقلاب نیز با تأکید بر اینکه رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان و مبارزه‌ی مقدّس آنها با رژیم صهیونیستی نه‌فقط مایه‌ی افتخار ایرانیان بلکه مایه‌ی فخر همه‌ی مسلمانان جهان است، حمایت و پشتیبانی از این مبارزه و رزمندگان را وظیفه‌ی همه‌ی مسلمانان دانستند و از جهاد فی‌سبیل‌الله آنها تقدیر و برایشان آرزوی سلامتی و بهبودی کردند تا بعد از طیّ دوره‌ی درمان، به کشور خود بازگردند.

در جریان این عیادت، از طرف رهبر معظّم انقلاب اسلامی هدایای معنوی ازجمله قرآن کریم و یادداشت اختصاصی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مجروحان و رزمندگان مقاومت اسلامی اهدا شد.

متن یادداشت رهبر انقلاب خطاب به رزمندگان مجروح مقاومت به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عزیزان من!
از امتحان الهی سربلند بیرون آمدید.
صبر و استقامت شما یکی از برترین جهادهاست.
شفا و عافیت و عاقبت‌بخیری شما را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنه‌ای
۹ مهر ۱۴۰۳

انتهای پیام/