ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم، متخلص به رودکی، نخستین شاعری است که شعر فارسی را از شعر عربی جدا نمود و قالبهایی را مختص زبان فارسی به وجود آورد. کارنامه هنری او سرشار از منظومهها، ترجمهها، غزلیات، تک بیتیها و... است؛ به طوری که تا قبل از وی هیچکس دیوان اشعار نداشت. باعث اندوه است که از حدود یک میلیون و سیصد هزار بیت این شاعر نامدار، امروز تنها چند قصیده، غزل و رباعی به یادگار مانده است. در این مقاله قصد داریم با آثار رودکی بیشتر آشنا شویم.
شناخته شدهترین آثار پدر شعر فارسی در ادامه به طور کامل مورد بررسی قرار گرفتهاند:
یکی از قدیمیترین و محبوبترین کتابهای دنیا، کلیله و دمنه است که علاوه بر ایران، در کشورهای دیگر نیز طرفداران خود را دارد. بی شک مهمترین اثر این استاد بلندآوازه، کلیله و دمنه منظوم او میباشد. این کتاب یک اثر هندی به زبان سانسکریت بود که توسط برزویه طبیب در دوران ساسانیان از هند به ایران آورده و سپس به فارسی میانه ترجمه شد. این اثر با مضمون ارزشهای اخلاقی و از زبان حیوانات به صورت ساده و قابل فهم برای بچهها خلق شده است.
کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری ترجمه شد. گفته شده ابتدا به دستور نصر بن احمد سامانی، ابوالفضل بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند و سپس رودکی در سال ۳۲۰هجری قمری آن را به نظم درآورد. منظوم شدن کلیله و دمنه توسط رودکی در شاهنامه نیز نقل شده است.
متاسفانه امروز ترجمه بلعمی از بین رفته و از اثر رودکی که به گفته شیخ بهایی، حدود 12 هزار بیت داشت، جز چند بیت پراکنده چیزی باقی نمانده است.
برخی از این ابیات را در ادامه میخوانیم:
بخش اول:
هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
بخش دوم:
از خراسان به روز طاوس وش سوی خاور می خرامد شاد و خوش
کآفتاب آید به بخشش زی بره روی گیتی سبز گردد یکسره
مهر دیدم بامدادان چون بتافت از خراسان سوی خاور می شتافت
نیم روزان بر سر ما برگذشت چو به خاور شد ز ما نادید گشت
این کتاب نیز از هند به ایران راه یافته و پس از آن به ادبیات دیگر کشورها از جمله اروپا رسیده است. سندبادنامه در زمان سامانیان به دستور نوح بن نصر سامانی به فارسی ترجمه شد. در حال حاضر تنها یک سندبادنامه در دست داریم که اصل آن نوشته ابوالفوارس قنازری است.
موضوع این سروده، علم اداره مملکت و چگونگی رفتار با مردم میباشد که در قالب یک داستان اصلی و 33 داستان فرعی حکایت شده است.
در سندبادنامه میتوان تاثیرپذیری نویسنده از آیات قران، احادیث، اشعار و سرودههای فارسی را مشاهده کرد. این کتاب با بسیاری از آرایهها و صنایع ادبی نظیر سجع، جناس، موازنه و ... مزین شده است. بخشی از سندبادنامه را در زیر میخوانیم:
آن گرنج و آن شکر برداشت پاک وندر آن دستار آن زن بست خاک
آن زن از دکان فرود آمد چو باد پس فلرزنگش بدست اندر نهاد
بخش عظیم آثار رودکی را غزلها و رباعیات وی تشکیل میدهند. شاید برایتان جالب باشد که دیدگاه غنیمت شماری و خوشگذرانی خیام از رودکی به او رسیده است. اشعار غنایی پدر شعر فارسی با مضامین خوشی و زیباییهای جهان شباهت زیادی به اشعار ابونواس شاعر بلندآوازه عربزبان دارد. هنر رودکی در تصویرسازی و تشبیهات دقیق و لطیف این اشعار، زبانزد علاقهمندان به شعر و ادب فارسی و الگوی شاعرانی همچون منوچهری دامغانی است. در ادامه با بخشی از این آثار آشنا میشویم:
بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی و یا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی
بپاکی گویی: اندر جام مانند گلابستی به خوشی گویی: اندر دیده بیخواب خوابستی
سحابستی قدح گویی و می قطره سحابستی طرب، گویی، که اندر دل دعای مستجابستی
اگر می نیستی، یکسر همه دل ها خرابستی اگر در کالبد جان را ندیدستی، شرابستی
اگر این می به ابر اندر، به چنگال عقابستی ازان تا ناکسان هرگز نخوردندی صوابستی
این شاعر برجسته در مدیحه سرایی نیز به انتهای چیرگی دست یافته بود. او سرودههای زیادی در مدح و ستایش شاهان و فضلا در قالب قصیده دارد. مهمترین مدیحه او، شعری در ستایش ابوجعفر احمد بن محمد امیر سیستان میباشد. باید توجه داشت که رودکی در این اشعار به دنبال چاپلوسی و تملق نبود و براساس صداقت ابیات خود را میسرود.
دیر زیاد! آن بزرگوار خداوند جان گرامی به جانش اندر پیوند
دایم بر جان او بلرزم، زیراک مادر آزادگان کم آرد فرزند
از ملکان کس چنو نبود جوانی راد و سخندان و شیرمرد و خردمند
کس نشناسد همی که: کوشش او چون؟ خلق نداند همی که بخشش او چند
دست و زبان زر و در پراگند او را نام به گیتی نه از گزاف پراگند
یکیدیگر از قالبهایی که رودکی بسیار به آن توجه ورزیده، رباعی است؛ به گونهای که برخی او را خالق این قالب میپندارند. بخشی از رباعیات او را در ادامه میبینیم:
گر بر سر نفس خود امیری، مردی بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن گر دست فتادهای بگیری، مردی
پدر شعر فارسی در بیشتر سرودههای خود پند و اندرز و هشدار به مخاطب را هدف قرار داده است؛ اما موضوعی که توجه افراد را بیشتر جلب میکند، مسئله مرگ و نوع نگاه او به این مفهوم است. به طور کلی موضوع مرگ در آثار رودکی از دو زاویه مورد بحث قرار گرفته است.
در دیدگاه اول، او به فانی بودن دنیا توجه دارد؛ در نتیجه معتقد است باید دم عمر را غنیمت شمرد و از نعمتها و زیباییهای دنیا لذت برد. این بخش از اشعار، مربوط به دوران جوانی و حضور او در دربار شاهان بوده است. رودکی در اواخر عمر که مرگ را به خود نزدیک میدید، لذتهای دنیوی را فانی و بیفایده میانگاشت. او در این دوران مورد بیمهری زیادی قرار گرفت اما در اشعارش هم میتوان دید که کیفیت حال مادی برایش فرقی نداشت.
به خوشدلی گذران بعد از این، که باد اجل درخت عمر بداندیش را زپا افکند
در نهایت، نخستین شاعر پارسیگوی که از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار میرود، در بین سالهای 320 – 329 هجری قمری درگذشت. او با اشعار عمیق و برجسته خود تاثیر زیادی بر شاعران پس از خود از جمله حافظ و مولوی گذاشت. اثرات او را میتوان در شعر و اندیشه حافظ و سبک شاعری وی به وضوح مشاهده کرد.
رپورتاژ