سناریوی مهار ایران در لایههای چندوجهی تهدید ترکیبی
سعید شهرابی فراهانی، مدیر مرکز پژوهش و مطالعات بین المللی ضدصهیونیستی در یادداشتی نوشت: در واپسین تحولات صحنه راهبردی منطقه، شواهد فزایندهای حاکی از آن است که جبهه موسوم به «غربی–عبری–عربی» بار دیگر در حال بازیابی معادلهای شکستخورده و بازآرایی آن با مؤلفههای جدید تهدید است؛ معادلهای که پیشتر، در قالب «ضربه اول سریع» با هدف فروپاشی ساختارهای کلیدی جمهوری اسلامی ایران و بازطراحی ژئوپلیتیک منطقه به اجرا درآمد و با فضل الهی، در همان مراحل اولیه با شکست کامل مواجه شد.
محور صهیونیستی-آتلانتیکی، که پیشتر با رؤیای ضربهزنی سریع به زیرساختهای هستهای و سپس بهرهبرداری از هرجومرج ساختگی بهسوی تغییر رژیم پیش رفته بود، اینک با بازدارندگی فزاینده جمهوری اسلامی مواجه است؛ بهگونهای که دیگر نه از امکان غافلگیری سخن میتوان گفت و نه از برتری در میدان.
جمهوری اسلامی ایران امروز، دیگر ایرانِ قبل از تهدید نیست. سطح آمادگی دفاعی، عمق راهبردی در میدان، و کیفیت پاسخهای تقابلی در سطوح چندلایه ارتقاء یافته و هرگونه تکرار خطای محاسباتی از سوی دشمن، نهتنها پرهزینه، بلکه احتمالاً برگشتناپذیر خواهد بود.
تحول جهت تهدید: از تهران به بغداد
اکنون با بسته شدن مسیر مستقیم، بازیگران معاند در حال تمرکز بر «لایه دوم» سناریوی قدیم هستند: عرصه عراق. ارزیابی اطلاعاتی موجود نشان میدهد سناریوی محتمل آنان چنین خواهد بود:
تعلیق موقت نبرد در غزه بهعنوان انحراف افکار عمومی و آرامسازی ظاهری صحنه؛
خلع سلاح تدریجی نیروهای مقاومت۳ عراقی (الحشد الشعبی) به بهانههای دیپلماتیک و امنیتی؛
بازگردانی عناصر تکفیری به صحنه عراق با پوشش جدید، در چارچوب نسخهای بهروز از پروژه داعش؛
استفاده از شبکههای عشایری اهل سنت برای تسهیل نفوذ میدانی و تأمین بیعتهای منطقهای؛
میدانیسازی تهدید در جغرافیای غرب عراق و کشاندن آن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران؛
فعالسازی گروهکهای تجزیهطلب کردی در پوشش بحران امنیت مرزی؛
و نهایتاً، ایجاد یک «جنگ نیابتی ترکیبی» در محیط پیرامونی ایران برای آزمون انعطافپذیری امنیت ملی جمهوری اسلامی.
موضع ایران: دفاع پیشدستانه در عمق تهدید
بر مبنای آموزههای امنیت ملی و قواعد عملیاتی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، هیچگونه تهدیدی که به سمت مرزها در حال حرکت باشد، منتظر استقبال نخواهد ماند. پاسخ جمهوری اسلامی، هوشمندانه، قاطع و در عمق جغرافیای بحران خواهد بود. هرگونه تلاش برای آوردن میدان به درون مرزها، با پاسخ بیرونی و پیشگیرانه مواجه خواهد شد.
تحلیل نهایی:
هرچند در این ارزیابی، اشارهای مستقیم به متون اشراقی و روایات آیندهنگر نشده، اما تطابقهای صحنه و نشانههای پنهان، احتمالاً ذهن جویندگان حقیقت را به سوی افقهایی دورتر رهنمون خواهد ساخت...
اللهم عجل لولیک الفرج...



