افول امپراتوری کنکور

|
۱۴۰۴/۰۴/۲۵
|
۱۷:۴۳:۱۴
| کد خبر: ۲۲۳۸۴۶۶
افول امپراتوری کنکور
امسال مانند چند سال گذشته؛ تب و تاب همیشگی در میان خانواده‌ها و دانش‌آموزان کنکوری به چشم نمی‌خورد. گویی زلزله‌ای خاموش در نظام آموزشی کشور در حال وقوع است. کنکور، این غول بی‌شاخ‌ودم که سال‌ها کابوس جوانان و خانواده‌ها بود، دیگر آن ابهت و ترس را ندارد. صندلی‌های خالی دانشگاه‌ها، تمایل کمتر به تحصیلات آکادمیک و کوچ نخبگان، نشانه‌هایی از تغییرات اساسی در نگرش جامعه نسبت به علم و ثروت هستند.

مهدی جابری - صندلی‌های خالی دانشگاه‌ها، این سال‌ها نشان‌دهنده تغییر ذائقه جوانان و حتی خانواده‌ها است. دیگر مانند گذشته، برای ورود به دانشگاه رقابت شدیدی وجود ندارد. بسیاری از رشته‌ها با صندلی‌های خالی مواجه‌اند و این نشان می‌دهد که میل به تحصیلات دانشگاهی در حال کاهش است. بخشی از این موضوع به دلیل تغییر ذائقه جوانان است. آنها دیگر دانشگاه را تنها راه موفقیت نمی‌دانند.

یک سال و نیم قبل بود که خبرگزاری مهر در گزارشی تحلیلی اعلام کرد که ظرفیت خالی در دانشگاه‌ها به ۴۵۰ هزار صندلی رسیده است. هرچند اخیرا رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران گفته است که با پدیده صندلی خالی مواجه نیستیم، اما هنوز مقامات رسمی دولت از جمله وزارت علوم در این باره آمار مشخص و قطعی ارائه نداده‌اند.

بسیاری از جوانان به سمت یادگیری مهارت‌های فنی و حرفه‌ای روی آورده‌اند. آنها ترجیح می‌دهند به جای صرف سال‌ها وقت در دانشگاه، وارد بازار کار شوند و کسب درآمد کنند. این گرایش نشان می‌دهد که جوانان به دنبال استقلال مالی و کسب تجربه عملی هستند.

بهمن ماه سال گذشته، خبرگزاری ایرنا گزارش داد که رئیس مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی از کاهش تمایل جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال برای ورود به دانشگاه خبر داده و دلیل آن را ترجیح شغل به تحصیل در خانواده‌ها بیان کرده است؛ بنابراین والدین نیز دیگر مانند گذشته اصراری بر تحصیلات دانشگاهی فرزندان خود ندارند. آنها می‌دانند که موفقیت تنها از طریق دانشگاه به دست نمی‌آید. بسیاری از والدین ترجیح می‌دهند فرزندانشان زودتر وارد بازار کار شوند و تجربه‌های عملی کسب کنند.

چرا دانشگاه دیگر جذاب نیست؟

هزینه‌های تحصیل در دانشگاه، شامل شهریه، رفت‌وآمد، خرید کتاب و سایر ملزومات، برای بسیاری از خانواده‌ها سنگین است. با توجه به وضعیت اقتصادی، بسیاری از خانواده‌ها ترجیح می‌دهند این هزینه‌ها را صرف سرمایه‌گذاری در کسب‌وکار یا یادگیری مهارت‌های فنی کنند.

موضوع دیگر مربوط به کیفیت آموزش است؛ متاسفانه، کیفیت آموزش در بسیاری از دانشگاه‌ها با نیاز‌های روز بازار کار همخوانی ندارد. فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها اغلب با مشکل پیدا کردن شغل مناسب مواجه هستند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از جوانان به این نتیجه برسند که تحصیلات دانشگاهی ارزش سرمایه‌گذاری را ندارد.

طبق گزارش مرکز آمار ایران که در زمستان سال ۱۴۰۳ منتشر شد، سهم جمعیت بیکار فارغ‌التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران حدود ۴۳ درصد بوده است. بررسی تغییرات این شاخص نشان می‌دهد که نسبت به فصل مشابه سال قبل از آن، یعنی زمستان ۱۴۰۳، حدود ۳ درصد افزایش داشته است

دسترسی به فرصت‌های شغلی برای جوانان و والدین آنها اهمیت دارد. بازار کار امروز، بیشتر به دنبال افرادی است که دارای مهارت‌های عملی و تخصصی هستند. بسیاری از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند افرادی را استخدام کنند که تجربه کار عملی داشته باشند تا فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها.

دانشگاه سکوی مهاجرت!

مهاجرت نخبگان و دانشجویان برتر کشور که بعضا از آن با عنوان فرار مغز‌ها یاد می‌شود، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های نظام آموزشی است. بسیاری از این افراد، به دلیل نبود فرصت‌های شغلی مناسب، شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی، و یا تمایل به زندگی در یک محیط علمی و فرهنگی پیشرفته‌تر، تصمیم به مهاجرت می‌گیرند.

دی ماه سال گذشته بود که در همایش «مهاجرت نخبگان علمی در ایران امروز؛ چالش‌ها و راهکارها» اعلام شد که سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نخبه کشور را ترک می‌کنند. این آمار را محمدحسین شریف‌زادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی اعلام کرد.

متاسفانه، برخی از دانشجویان، دانشگاه را به عنوان سکوی پرتاب برای مهاجرت می‌بینند. آنها تحصیلات خود را در ایران به پایان می‌رسانند و سپس برای ادامه تحصیل یا کار به کشور‌های دیگر مهاجرت می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود که سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در آموزش این افراد، به نفع کشور‌های دیگر تمام شود.

علم بهتر است یا ثروت؟

این سوال که علم بهتر است یا ثروت، یک سوال قدیمی است که پاسخ قطعی ندارد. در دنیای امروز، علم و ثروت می‌توانند مکمل یکدیگر باشند و شاهد هم‌افزایی آنها باشیم. علم می‌تواند به تولید ثروت کمک کند و ثروت می‌تواند برای توسعه علم و فناوری مورد استفاده قرار گیرد.

برای داشتن یک جامعه پیشرفته و پویا، نیاز به هردو داریم. ما باید به جوانان خود بیاموزیم که چگونه علم را به ثروت تبدیل کنند و چگونه ثروت را در راه توسعه علمی و فرهنگی جامعه به کار گیرند؛ بنابراین آموزش جوانان برای تبدیل علم به ثروت ملموس، امری ضروری است.

کنکور؛ فرصتی برای اصلاح

نکته مهمی که در این میان وجود دارد، «ضرورت تغییر معیار‌ها در فرآیند پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های کشور» است. کنکور نباید تنها راه ورود به دانشگاه باشد. ما باید به دنبال راه‌های دیگری برای سنجش استعداد‌ها و توانایی‌های دانش‌آموزان باشیم. می‌توان از روش‌هایی مانند مصاحبه، آزمون‌های عملی و بررسی سوابق تحصیلی برای پذیرش دانشجو استفاده کرد.

نکته دیگر «لزوم تنوع‌بخشی به رشته‌های تحصیلی» است. به این معنا که نظام آموزشی باید به نیاز‌های بازار کار توجه کند و رشته‌های تحصیلی جدیدی را ایجاد کند که با این نیاز‌ها همخوانی داشته باشند. همچنین، باید به رشته‌های فنی و حرفه‌ای توجه بیشتری شود و امکانات لازم برای آموزش این رشته‌ها فراهم شود.

همچنین باید به «ارتباط دانشگاه با صنعت» توجه بیشتری شود. دانشگاه‌ها باید ارتباط نزدیکی با صنعت داشته باشند. این ارتباط می‌تواند به دانشجویان کمک کند تا با نیاز‌های بازار کار آشنا شوند و مهارت‌های لازم را کسب کنند. همچنین، صنعت می‌تواند از نتایج تحقیقات دانشگاهی برای توسعه کسب‌وکار خود استفاده کند.

کنکور دیگر غول نیست

مرور این مباحث، ما را به این نتسجه می‌رساند که کنکور دیگر آن غول ترسناک گذشته نیست. تغییر نگرش‌ها نسبت به تحصیلات دانشگاهی، گرایش به مهارت‌های فنی و مهاجرت نخبگان، نشانه‌هایی از یک دگرگونی اساسی در نظام آموزشی کشور است. برای مواجهه با این تغییرات، باید به دنبال راه‌هایی برای اصلاح نظام آموزشی، تنوع‌بخشی به رشته‌های تحصیلی و ایجاد ارتباط نزدیک بین دانشگاه و صنعت باشیم. همچنین، باید به جوانان خود بیاموزیم که چگونه علم و ثروت را با یکدیگر ترکیب کنند و از این طریق به توسعه فردی و اجتماعی خود کمک کنند.

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
بانک رفاه
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
بانک رفاه
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
بانک رفاه
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت