چرا ادعاهای زبانی و سیاست‌های عملی واشنگتن در قبال تهران متفاوت است؟

اعتراف ترامپ؛ بازگشت به سیاست تهدید و مذاکره

|
۱۴۰۴/۰۸/۱۷
|
۱۳:۲۴:۳۸
| کد خبر: ۲۲۷۷۷۳۹
اعتراف ترامپ؛ بازگشت به سیاست تهدید و مذاکره
برنا - گروه بین‌الملل: اعتراف دونالد ترامپ به نقش مستقیم آمریکا در حملات اسرائیل علیه ایران، پرده از تضاد آشکار میان گفتار رسمی کاخ سفید و واقعیت عملیاتی برداشته و تهران را در موقعیتی جدید قرار داده است. ترکیب تهدید فعال با وعده مذاکره، اصرار غرب بر کنترل توان دفاعی و هسته‌ای ایران وضعیت مذاکرات احتمالی آینده را پیچیده‌تر و چالش‌های دیپلماتیک را ملموس‌تر کرده است.

 برنا- امید محسنی:  «اسماعیل بقایی»، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در واکنش به گفته‌های دونالد ترامپ نوشت: «از همان آغاز روشن بود که آمریکا به‌طور کامل در جنایت تجاوز اسرائیل علیه ملت ایران مشارکت داشت.» این واکنش، که خواستار «محاکمه و پاسخگویی آمریکا» شد، تلاش دارد اعتراف ترامپ را به‌عنوان «سندی غیرقابل انکار بر دخالت مستقیم و همدستی فعال آمریکا» در حملات معرفی کند و به‌روشنی خط قرمز تهران را درباره پذیرش چنین دخالتی به جامعه بین‌المللی نشان دهد.

ترامپ در اظهاراتی که شبکه‌های خبری جهانی آن را منتشر کردند، گفت: «اسرائیل نخست حمله کرد. آن حمله بسیار قوی بود. من تا حد زیادی مسئول آن بودم.» و اضافه کرد: «وقتی اسرائیل برای نخستین‌ بار به ایران حمله کرد، آن روز، روز بزرگی برای اسرائیل بود، زیرا آن حمله آسیب‌هایی وارد کرد که بیش از همه حملات دیگر بود.» این اعتراف صراحتا تناقض گفتار رسمی پیشین کاخ سفید را عیان می‌سازد و پرسش‌هایی عمیق درباره همسویی بی‌سابقه دولت آمریکا با عملیاتی نظامی که دولتش رسما از آن بی‌اطلاع خوانده بود، به‌ وجود آورده است.

البته در برابر این آشکارسازی، واکنش رسمی واشنگتن سابقه‌ای متفاوت داشت. در چند ماه گذشته، مقام‌های ارشد آمریکایی تلاش کردند آن حملات را «اقدامی یک‌جانبه» از سوی اسرائیل معرفی کنند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، عنوان کرده بود که واشنگتن «هیچ نقشی در تجاوز و اقدامات تروریستی اسرائیل علیه ایران نداشته و ادعا کرد که آن حملات اقدامی یک‌جانبه از سوی اسرائیل بوده و ما در حملات علیه ایران دخالتی نداشتیم.» امروز اما، «خودِ رئیس‌جمهور آمریکا با اعتراف صریحش، کتمان وزیر خارجه‌اش را برملا کرد».

بازتعریف تهدید در اظهارات ترامپ

پیچیدگی این لحظه تنها در سطح اتهام و تکذیب خلاصه نمی‌شود؛ توازن تهدید و پیشنهاد مذاکره را نیز بازتعریف می‌کند. از یک سو، ترامپ در همان جریان اعلام کرد که هم‌زمان با روایت اعتراف، «راه باز است» برای گفت‌وگو و رفع تحریم‌ها؛ ترکیبی از فشار نظامی با وعده مذاکره که پیش‌تر در بازی‌ قدرت بارها دیده شده است. از سوی دیگر این منطق «تهدید فعال در ازای مذاکره» نقطه کور و خطرناکی است که می‌تواند همواره ریسک بازگشت به درگیری‌های گسترده‌تر را حفظ کند، در عین حال که بازگشت به مذاکره را با تجاوز نظامی اخیر یادآوری می‌کند.

*تمرکز غرب بر توان موشکی و دفاعی تهران

به نظر می‌رسد پس از اصرار غرب درباره غنی‌سازی صفر در ایران، این‌بار خواسته کنترل و مهار توان دفاعی مورد توجه قرار گرفته است. مقامات ارشد ایرانی با مقاومت قاطع در برابر ورود به «مذاکره درباره مسائل دفاعی» پاسخ داده‌اند. در نشست رئیس‌جمهور با فعالان اقتصاد دیجیتال، مسعود پزشکیان به‌وضوح اعلام کرد: «ما با دنیا دعوا نداریم صدبار به آنها گفته ایم ولی آنها نمی خواهند ما سرپا بایستیم.» او با طعنه به پیشنهادهای طرف مقابل مبنی بر «بحث موشکی» گفت: «آنها می گویند بیایید مسائل موشکی را باهم بحث کنیم، خب بحث کردیم، اسرائیل را آنجا مجهز کنند به ما هم بگویند موشک نداشته باشید. بعد هر وقت دلش خواست ما را بمباران کند. چه بلایی سر مردم غزه آوردند؟ بایستیم ما را بزنند؟» و صریحا تأکید کرد که ایران حاضر به پذیرش «ذلت» در برابر قدرت‌های خارجی نیست: «ما نمی خواهیم دعوا کنیم... ما می خواهیم در این دنیا با صلح و امنیت زندگی کنیم اما قرار نیست با ذلت زندگی کنیم.» این گزاره‌ها مسیر دیپلماسی را به‌گونه‌ای روشن محدود می‌کند: تهران حاضر است درباره مسائل هسته‌ای تحت شرایط مشخص به گفت‌وگو بازگردد، اما مباحثی که با «حق دفاع» و اقتدار نظامی کشور درآمیخته‌اند، خط قرمز غیرقابل معامله‌ای باقی مانده‌اند.

*نقش دوباره آژانس برای ایجاد فشار

در میانه این تقابل لفظی و راهبردی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز در آستانه برگزاری نشست شورای حکام وارد صحنه شده است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، با زبانی فنی اما هشدارآمیز گفته است که حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران «به شدت آسیب زده» و بازسازی پایه‌های صنعتی این فناوری «زمان‌بر» خواهد بود. او همچنین دیپلماسی را «تنها راه به سوی یک راه‌حل پایدار» خوانده و از بازگشت به میز مذاکره سخن گفته است؛ با این حال جزئیاتی در گفتار او نشان می‌دهد که تهدید و هشدار فنی نیز در پسِ این فراخوان دیپلماتیک نهفته است. این ترکیب پیام‌ها، دیپلماسی فنی را به ‌دروازه‌ای تبدیل کرده است که بدون تضمین حقوقی و تعامل فنیِ همه‌جانبه، بسته به راهبرد سیاسی بازیگران کلیدی می‌تواند بسته یا باز شود.

*وضعیت پیچیده مذاکرات احتمالی در آِنده

ترکیب این سه محور-اعتراف ترامپ، انکار پیشین مقام‌های آمریکایی و پافشاری روشن تهران- نشان می‌دهد که همچنان وضعیت استراتژیک پیچیده‌ای درباره مسائل هسته‌ای با ایران وجود دارد. از این زاویه،سه نکته قابل تامل‌ به نظر می‌رسد؛ نخست، اعتراف رئیس‌جمهور آمریکا که می‌تواند به‌عنوان یک برگ چانه‌زنی و تهدید فعال عمل کند؛ دوم، مقاومت ایران در حفاظت از «حق دفاعی» خود که امکان معامله بر سر توانمندی‌های نظامی را غیرممکن می‌سازد؛ و سوم، نقش بازیگران نهادی بین‌المللی مانند آژانس که تلاش می‌کنند هم‌زمان فضای تنش و دیپیلماسی را به‌عنوان تنها مسیر خروج از بحران تقویت کنند. این مولفه‌ها در مجموع نشان می‌دهند که مسیر به سوی هر توافقی اگر هم باز شود، به‌سادگی گذشته نخواهد بود و الزامات امنیتی، تضمین نظارتی و معافیت‌های حقوقی و البته از سوی تهران مطالبات فراگیرتری را دربرخواهد گرفت.

*بازخورد اعتراف ترامپ

در عرصه عملیاتی و میدانی نیز این گفتمان تبعات فوری دارد. چنانچه واشنگتن در طراحی یا هدایت حملات نقش داشته است، تهران نیازمند بازنگری در چگونگی مدیریت واکنش‌های متقابل و روابط منطقه‌ای خود خواهد بود،هم از منظر اقدام نظامی متقابل و هم از منظر تقویت بازدارندگی غیرقابل مذاکره. اما اگر هدف سیاست‌گذاران آمریکایی از اعتراف و هم‌زمانی‌ آن با پیشنهاد مذاکره، حفظ اهرم فشار برای تحمیل شروط سیاسی باشد،یعنی«تهدید برای امتیازگیری»، تهران نیز ناگزیر خواهد بود به‌گونه‌ای بیندیشد که نه تنها از حقوق دفاعی‌ خود دفاع کند بلکه از ظرفیت‌های سیاسی و دیپلماتیک برای خنثی‌سازی فشارها بهره گیرد.

در عرصه‌ای که ابزار نظامی، اهرم دیپلماسی و روایت‌های رسانه‌ای با هم درآمیخته‌اند، چه ترتیبات و تضمین‌هایی می‌تواند سطح اعتماد را چنان بازسازی کند که مذاکره معنادار و دائمی ممکن شود؟ پاسخ روشن نیست، اما یک چیز معلوم است؛ تا زمانی که بازیگران بزرگ از منطق «تهدید برای چانه‌زنی» عبور نکنند و تا وقتی که نهادهای بین‌المللی نتوانند تضمین‌های حقوقی و فنی غیرقابل‌انکار ارائه دهند، شانس بازگشت به راه‌حل پایدار بسیار محدود خواهد بود. فعلا در گام اول باید اینطور تصور کرد که اذعان ترامپ به فرماندهی حملات اسرائیل، نقطه تقابل را به صراحت تعریف کرده است. اگر سخنان ترامپ آگاهانه طرح شده باشد، آمریکا تصمیم گرفته مرکز تقابل را از اسرائیل- ایران به تهران- واشنگتن تغییر دهد.

انتهای پیام/

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت