دیپلماسی استانی در شرایط تحریم؛ مسیر کمهزینه تعامل با همسایگان
بخش قابلتوجهی از ظرفیت تعامل ایران با همسایگان، نه در پایتختها بلکه در استانهای مرزی متمرکز است. تجارت مرزی، حملونقل، انرژی، گردشگری، محیط زیست و مدیریت منابع مشترک، حوزههایی هستند که ماهیت محلی دارند و در بسیاری موارد حتی در شرایط سردی روابط رسمی نیز قابلیت تداوم پیدا میکنند. دیپلماسی استانی این امکان را فراهم میکند که این ظرفیتها بهصورت هدفمند فعال شوند و تعامل با همسایگان از مسیرهای کمهزینهتر و پایدارتر دنبال شود.
در شرایط تحریم، بسیاری از همکاریهای منطقهای در قالب پروژههای کوچک و متوسط، بازارچههای مرزی، سازوکارهای تهاتری، پولهای محلی و ابتکارات مشترک استانی شکل میگیرند. این نوع همکاریها نهتنها انعطافپذیرترند، بلکه به دلیل ماهیت غیرسیاسی خود، تابآوری بیشتری در برابر فشارهای خارجی دارند. از این منظر، دیپلماسی استانی به ابزاری برای حفظ جریان ارتباط و جلوگیری از انقطاع روابط با همسایگان تبدیل میشود.
در عین حال، تجربه کشورها نشان میدهد که موفقیت این مسیر مستلزم آن است که تعاملات استانی در چارچوبی روشن و قابل پیشبینی پیش برود؛ چارچوبی که هم به استانها امکان ابتکار عمل بدهد و هم از ارسال پیامهای متناقض به بیرون جلوگیری کند. زمانی که ارتباطات خارجی استانها در امتداد سیاستهای کلان کشور و از مسیرهای شناختهشده دیپلماتیک پیش میرود، طرفهای مقابل نیز با اطمینان بیشتری وارد همکاری میشوند و استمرار پروژهها تضمین میگردد.
دیپلماسی استانی در چنین الگویی، نه بهعنوان یک مسیر مستقل، بلکه به مثابه ادامه طبیعی سیاست همسایهمحور کشور عمل میکند. استانها با تمرکز بر مسائل عینی و نیازهای محلی، روابط را در سطح اجرا پیش میبرند و شبکه دیپلماتیک کشور با فراهم کردن بستر ارتباطی و شناخت دقیق از محیط منطقهای، به پایداری و انسجام این روابط کمک میکند. نتیجه این همافزایی، تعاملی است که هم واقعبینانه است و هم از ریسکهای غیرضروری دور میماند.
برای ایرانِ تحت تحریم، دیپلماسی استانی نه راهی برای دور زدن سیاست خارجی، بلکه شیوهای برای عملیاتی کردن آن در سطح زندگی روزمره مردم است. هرچه این تعاملات منظمتر، شفافتر و همراستاتر با مسیر کلی روابط خارجی کشور باشد، ظرفیت استانها برای کاهش فشار تحریمها و تعمیق همکاری با همسایگان افزایش مییابد.
در نهایت، دیپلماسی استانی زمانی میتواند به یک مزیت واقعی تبدیل شود که بهصورت تدریجی، کمصدا و نتیجهمحور پیش برود؛ بیآنکه وارد منازعات سیاسی شود، اما در عین حال، پیوند خود را با منطق و جهتگیری کلی سیاست خارجی کشور حفظ کند. این همان نقطهای است که توسعه محلی و منافع ملی بهجای رقابت، به یکدیگر متصل میشوند.
-
محسن کبریاییزاده / تحلیلگر ارشد اقتصاد بینالملل




