گروه جوان و جامعه خبرگزاری برنا-بعضیها حتی به یک مدرک هم قانع نیستند و برنامه زندگیشان شده مدرک روی مدرک گرفتن. مدارکی که هیچ پشتوانه علمی هم ندارد و اگر از صاحبش سوال تخصصی پرسیده شود، جوابی ندارد. ای کاش موضوع به همین مدرک گرفتنها ختم می شد. داستان چگونه مدرک گرفتنشان که تراژدی دیگریست، وقتی به خیابان انقلاب تهران بروی دیوارها با تبلیغات نوشتن پایان نامه و پروپوزال کاغذ شده است. یعنی عدهای از دوستان دانشجوی مدرکگرایمان، مدارکشان هم با پایان نامه جعلی است.
اما به راستی چه چیزی باعث شده است به اینجا برسیم؟ برای رسیدن به جواب این سوال، به سراغ استادان دانشگاه رفتیم تا شاید جواب سوالهایمان را پیدا کنیم و آنها به ما بگویند چرا دانشجوهایشان فقط مدرک را میشناسند.
مهندس یزدان پناه استاد مهندسی برق می گوید: «یکی از عوامل مهم این است که جوانان برای آینده بی انگیزه هستند و در واقع میخواهند که از جامعه عقب نمانند و عامل دیگر تبدیل شدن مدرک تحصیلی به عنوان ملاکی برای ازدواج است. در حالی که هیچ کس به سواد اهمیت نمی دهد زیرا در جامعه شایسته سالاری وجود ندارد.»
دکتر کرد میرزا روانشناس و آسیب شناس اجتماعی نیز در این رابطه می گوید: «موضوع مدرک گرایی را باید از نگاه سیاستگذاران و برنامهریزان کشوری و از نگاه عامه مردم بررسی کنیم. در جوامع در حال گذار یکی از دغدغههای دولتمردان، شاخصهای توسعه یافتگی است که تعداد دانشجو یکی از این شاخصها است و عامه مردم هم دغدغه تحرک اجتماعی و یافتن جایگاه شغلی دارند.از نگاه یک دولتمرد ترجیح بر این است که آمارهایی از قبیل بیکاری به حداقل برسند و زمانی که فرد دانشجو تلقی می شود از چرخه بیکاران خارج است زیرا دانشجو بودن به عنوان شغل تعریف شده است. از طرف دیگر وقتی فشار برای اضافه کردن صندلی در دانشگاه ها بدون رعایت استاندارد و تنها به عنوان شاخص توسعه یافتگی آن هم به غلط در نظر گرفته می شود. مفهوم رقابت تحصیلی از میان میرود و هر فردی با هر توان ذهنی و تحصیلی وارد دانشگاه می شود و به غلط عنوان تحصیلکرده را به خود نسبت می دهد که در پاره ای از موقعیت های اجتماعی مثل ازدواج یا پیدا کردن شغل امتیاز محسوب می شود و از طرفی به دلیل اینکه پذیرش اولیه دانشگاه ها تابع استاندارد لازم نیست و افراد صرفا به قبول شدن در دانشگاه فکر می کنند مدرک دانشگاهی که می تواند شاخص سواد اجتماعی باشد در حد یک دارایی شخصی تنزل پیدا کرده است.»
کرد میرزا با اشاره به مشکلاتی که در دانشگاهها وجود دارد، اضافه میکند:«بخشی از تقصیر هم به عهده واحدهای دانشگاهی است که افزایش رشته و تنوع گرایش های تحصیلی را بدون داشتن ظرفیتهای علمی و فقط برای کسب درآمد انجام داده اند که این خود به ارزش مدرک تحصیلی آسیب رسانده است.»
وقتی خوب نگاه میکنیم، متوجه میشویم که تحصیلات در ایران هدفمند نیست. صرفا پاسخ به دغدغهای است که مدرک گرفتن را ضرورت زندگی میداند. دغدغهای خام که نمیتواند به نیازهای جامعه پاسخ دهد.