اختصاصی برنا /دختری که کاشف اسکلت زن ۷ هزار ساله در مولوی است :

تهران با کشف این اسکلت‌های ۷ هزار ساله قدمتی تازه خواهد یافت

|
۱۳۹۴/۰۲/۰۷
|
۰۹:۳۷:۵۷
| کد خبر: ۲۸۰۶۴۸
همین چند وقت پیش سفال‌های مربوط به هزاره‌های پیش از میلاد از دل زمین شکافته شده سربرآوردند تا در مقابل دیدگان «مهسا» دانشجوی 23 ساله‌ای قرار گیرند که عشق به باستان‌شناسی را با زندگی خود درآمیخته بود.سفال‌هایی که او را هدایت کردند تا به اسکلتی 7 هزار ساله برسد و داستان از اینجا شروع شد.

به گزارش گروه جوان و جامعه  برنا،  روزهای پاییزی سال گذشته بود که مهسا وهابی ، دانشجوی رشته باستان شناسی در پیاده روی خیابان مولوی قدم می زد که ناگهان به چاهی حفر شده در این منطقه رسید. چاهی که نظراو را به خود جلب کرد و اجازه نداد تا به راحتی از آن عبور کند. 

صدایی از اعماق تاریخی او را فرا می‌خواند. شاید اگر آن روز با کنجکاوی بیش از اندازه‌اش به سراغ کاووش در دل چاه نمی رفت اکنون اسکلت زن 7 هزارساله سر از دل تاریخ بیرون نمی‌آورد. اسکلتی که معادلات باستان شناسان برای تخمین قدمت تهران را بر هم ریخت و برگ تازه‌ای را دردفتر تاریخ گشود.

*خبری که دست به دست ،نگاه به نگاه چرخید

کشف اسکلت زن 7 هزار ساله در خیابان مولوی توسط مهسا وهابی در رسانه‌ها سروصدای زیادی داشت  و اکنون وی بعد از این کشف بزرگ به گفت‌و‌گو با خبرگزاری برنا نشسته است تا از تجربه فراموش نشدنی خود بگویید. در ادامه با ما همراه باشید تا از چگونگی رسیدن وی به این راز بزرگ که قدمت پایتخت را تغییر داد، بیشتر بدانید.

«روزی که با او مواجه شدم برای کاری به خیابان مولوی رفته بودم ، منظورم رو به رو شدن با این اسکلت بود، در حال قدم زدن در پیاده رو خیابان مولوی مأموران شرکت آب و فاضلاب که مشغول حفاری بودند توجه‌ام را جلب کردند ، واضح تر بگویم ،بیشتر آنچه زیر پاهایشان ریخته شده بود نگاهم را میخکوب کرد و دلم را لرزاند، تکه‌های سفال و تراشه‌هایی که زیر پاهایشان خرد می‌شد برایم حکم طلا را داشتند.»

مهسا وهابی با این جملات اینچنین از آن روز به برنا گفت :«نگاه ام خیره مانده بود ، خیره به سنگلاخ‌هایی که از دل چاه بیرون می‌آوردند. یکی از این تراشه سنگ‌ها که با خورده‌های سفال همراه بود شک مرا به یقین تبدیل کرد و بدون معطلی به سراغ چاه و محل حفر رفتم. یقین داشتم  این منطقه به حتم  یک سایت تاریخی است. همان لحظه با استادانم تماس گرفتم ،برایشان از ماجرا گفتم و آنچه مقابل چشمانم می دیدم را برایشان توضیح دادم. شاید باورتان نشود، کاری که برایش به خیابان مولوی رفته بودم از یاد بردم، انگار اصلاً باید آن روز به آن خیابان می رفتم تا در آن لحظات و دقایق با آن صحنه حفاری مواجه شوم تا رازی که 7 هزار سال پنهان مانده بود فاش شود. آن روز تا پایان شب در محل حفر ماندم. در تمام دقایق آن روز سعی می کردم مأموران شرکت آب و فاضلاب و سازمان میراث فرهنگی را مجاب کنم که کار حفر را متوقف کنند و به بررسی منطقه بپردازند. »

مهسا وهابی وقتی از آن روز سخن می گفت به راحتی می توانستی عشق به کارش را در اصوات صدایش حس کنی. وی اینچنین ادامه داد:«کار حفر چاه آن هم در دل یکی از شلوغ‌ترین خیابان های شهر کار بسیار سختی بود. تردد زیاد عابران و شلوغی منطقه باعث شده بود ،مغازه دارها و مردم از اینکه مانع از انجام فعالیت کارگران شده بودم بسیار شاکی شوند.اما خوشبختانه وقتی برایشان اهمیت موضوع را بیان کردم نه تنها مانع از انجام کاووش‌ها نشدند بلکه تمام تلاش خود را به کار بستند تا مبادا خدشه‌ای به میراث تاریخی کشورمان وارد شود.»

وی با بیان این که پس از این اتفاقات چند تن از اساتید و کارشناسان در محل حاضر شدند و پس از بررسی‌های لازم حرف‌هایم را تأیید کردند، گفت :« از فردای همان روز کار کاووش در منطقه به شکل حرفه ای آغاز شد.البته به دلیل هزینه‌های بالای توقف پروژه‌های عمرانی،  شرکت آب و فاضلاب به کار حفر خود ادامه می‌داد و ما نیز گام به گام با آنها پیش می‌رفتیم تا مبادا به بافت تاریخی زیرزمینی صدمه‌ای وارد شود.»

این دانشجوی جوان اینگونه ادامه داد :«اگرچه در ابتدا تنها خرده تراشه‌های تاریخی در محل حفر پیدا کردیم اما برای متوقف کردن و نظارت بر کار عمرانی که در جریان بود دلیل محکم‌تری نیاز بود. با هر متری که حفر می‌شد اضطراب‌هایم نیز افزایش می‌یافت ،خیلی‌ها می گفتند اتفاق خاصی نیست ، چیز خاصی کشف نمی‌شود ولی حسم به من می گفت مأیوس نشو.»

وهابی گفت :«خوشبختانه با یاری گروهی که در محل حضور داشتند، بعد از 4 متر حفر کردن زمین به اسکلتی رسیدیم که گمانه‌ها برای قدمت آن به 7 هزار سال می‌رسید. برای رسیدن به نتیجه قطعی مبنی بر اینکه بقایای این اسکلت مربوط به چه دوره‌ای است نیاز به آزمایش و انجام کار پژوهشی دقیق ،از جمله اسکن نوری و موارد اینگونه داشتیم.اما آنچه تصور ما را برای تخمین زدن قدمت اسکلت قوت بخشید، سفالی بود که  همراه آن کشف کردیم وبه طور دقیق توانستیم به قدمت 7 هزار ساله اش پی‌ببریم.»

 

وی با تاکید براینکه این اسکلت اکنون در آزمایشگاه باستان‌شناسی در حال بررسی است و درصد میزان خطا در تخمین قدمت آن شاید تنها به 100 یا 200 سال هم نرسد، افزود: « به طور قطع می‌توان گفت که این اسکلت مربوط به 7 هزار سال گذشته است، همانگونه که نتایج آزمایش‌ها نیز تا به امروز این مسأله را تأیید می‌کند.»

وهابی درباره اقداماتی  که با کشف این اسکلت در سازمان میراث فرهنگی اتخاذ شده است ، گفت: «چند روز پیش نیز اسکلت تاریخی دیگری کشف شد که خوشبختانه این کشف دوم باعث گردید مسئولان مربوطه با بازدید از سایت تصمیمات خوبی نیز در این زمینه بگیرند. سازمان میراث فرهنگی با یاری شهرداری در تلاش است تا قانونی را تصویب کنند مبنی بر اینکه در هر عملیات حفاری که در سطح شهر انجام می‌شود حداقل یک کارشناس باستان شناسی حضور داشته باشد تا در صورت رؤیت علائمی از آثار تاریخی کار متوقف یا به درستی هدایت شود.»

A_NE1184

این دختر باستان شناس جوان  با آرزوی تبدیل شدن این منطقه به سایت موزه گفت: «آرزوی هر باستان‌شناسی است که منطقه‌ای که در آن کار کاوش به نتیجه رسیده است تبدیل به سایت موزه شود. سایتی که مردم بتوانند از نزدیک آن را ببینند و برای سالیان سال نیز پا برجا بماند. برای انجام این ایده قول‌هایی داده شده اما هنوز شکل اجرایی به خود نگرفته است.

خیابان مولوی در منطقه‌ای قرار گرفته که قلب اقتصادی پایتخت محسوب می‌شود و از سوی دیگر به دلیل تردد بالای جمعیت می‌توان با راه اندازی این سایت موزه، گردشگران داخلی و خارجی زیادی را جذب کرد.»

این کاشف جوان با اشاره به اینکه این اسکلت یکی از قدیمی ترین آثار تاریخی کشف شده در  تهران است، گفت:«تا پیش از این تنها گورستان باستانی در تپه‌های قیطریه کشف شده بود که قدمت آن به  بیش از 3 هزار سال می رسید ،اما با پیدا شدن این دو اسکلت باید دوباره به بررسی معادلات تاریخی گذشته پرداخت.»

مهسا وهابی با اشاره به اینکه قدمت کار باستان شناسی در ایران 70 سال و در بعضی از کشورهای آمریکایی و اروپایی به 200 سال می‌رسد، یادآور شد :«این مطلب گویای آن است که کشورهای توسعه یافته در علم باستان‌شناسی بسیار فراتر از ما هستند. در ایران علم باستان‌شناسی تنها به ‌سه گرایش پیش از تاریخ، تاریخی و دوره‌اسلامی تفکیک شده است اما در کشورهای دیگر حوزه باستان‌شناسی بسیار وسیع‌تر است. رشته باستان‌شناسی در کشورهای پیشرفته به جزئی‌ترین موارد شامل باستان شناسی جانور ، گیاه و حتی باستان‌سنجی نیز تقسیم شده است. اگر چه به تازگی در دانشگاه تبریز رشته‌ای با عنوان باستان سنجی راه‌اندازی شده اما هنوز باید کارهای زیادی برای گسترش این علم در انجام گیرد.»

وی در مورد برنامه‌ها و اهدافش  برای رشته‌ای که مشتاقانه آن را انتخاب کرده است،‌ گفت :«ارائه پروژه تحقیقاتی‌ام با عنوان "باستان شناسی شهری و باستان شناسی نجات بخشی" در اولویت برنامه‌هایم قرار دارد. باستان شناسی شهری بخشی از باستان شناسی نجات است و حوزه فعالیت به محدوده شهرها معطوف می‌شود.از آنجایی که بافت شهری دائماً در معرض تغییر و تحول قرار دارد، بررسی‌های باستان‌شناسی به منظور حفظ داده‌های فرهنگی امری اجتناب ناپذیر است. یکی از اهداف این پروژه ارائه دستاوردهای علمی جهت طراحی ، انجام و تعامل بین باستان‌شناسی نجات و باستان شناسی شهری در ایران است.»

وی در پایان افزود: «قصد دارم ،در این پژوهش به ارائه راهکارهای علمی و قابل اجرا برای حفاظت و نگهداری آثار مکشوفه از پژوهش‌ها و کاوش‌های نجات بخشی شهرها با هدف معرفی و آموزش آثار تاریخی و فرهنگی در سطوح عمومی و تخصصی بپردازم.»

 

 

 

 

 

 

 

 

نظر شما
نظرات
سجاد
|
-
|
۰۹:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۷
0
0
بسیار گزارش جالبی بود.ف ک تو این چند وقت گزارشی به این خوبی ندیده بودم....