دیوان عدالت اداری بخشنامه دادستان کل کشور را ابطال کرد

|
۱۳۹۴/۰۲/۲۰
|
۱۱:۴۷:۴۳
| کد خبر: ۲۸۳۸۱۳
دیوان عدالت اداری بخشنامه دادستان کل کشور را ابطال کرد
هیات عمومی دیوان عدالت اداری ماده 26 اصلاحی آیین‌نامه اجرایی اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر و دو بخشنامه از دادستان کل کشور به شماره‌های 91/1634/2/881/140 - 19/ 10/ 1388 و 91/471/2/911/140-21/ 5/ 1391 را غیرقانونی دانست و آنها را ابطال کرد.

به گزارش گروه قضایی خبرگزاری برنا، بر اساس گردش کار این پرونده فردی به موجب دادخواستی ابطال ماده 26 اصلاحی آیین‌نامه اجرایی قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 17/ 2/ 1391 ستاد اجرایی مبارزه با مواد مخدر و ابطال بخشنامه‌های شماره 91/1634/2/881/140- 19/ 10/ 1388 و شماره 91/471/2/911/140- 21/ 5/ 1391 دادستان کل کشور را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که:

ماده 32 قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر در مورد اعتراض به آراء صادر شده از شعب دادگاه انقلاب در موضوع مواد مخدر، مقید به مهلت نیست. همچنین رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور اعلام داشته است که قوانین عادی نمی‌توانند نافی مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و مصوبات آن مجمع تنها با قوانین صادر شده از همان مجمع قابل تغییر یا ابطال هستند.

متن ماده 32 قانون فوق الذکر چنین اعلام داشته:

احکام اعدامی که به موجب این قانون صادر می‌شوند پس از تأیید توسط رئیس دیوان عالی کشور و یا دادستان کل کشور قطعی و لازم الاجرا است. در سایر موارد چنانچه حکم به نظر رئیس دیوان عالی کشور و یا دادستان کل کشور در مظان آن باشد که برخلاف شرع یا قانون است و یا آن که قاضی صادر کننده حکم صالح نیست، رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور حق تجدیدنظر و نقض حکم را دارند.

ماده 26 آیین نامه اجرایی سابق قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن مصوب 22/ 10/ 1377 مانند ماده فوق الذکر موکول به مهلت نبوده چنین اعلام داشته بود:

قاضی اجرای احکام دادگاه در صورتی که حکم صادر شده را خلاف موازین شرعی یا قانونی یا فاقد دلایل کافی تشخیص دهد، یا اعتراض محکوم علیه یا وکیل مدافع وی و همچنین اعتراض شخص ثالث نسبت به مصادره یا ضبط مال را وارد بداند، موظف است در هر مورد اعتراض خود را مستنداً و مستدلاً به قاضی صادر کننده رأی اعلام و متذکّر گردد. در غیر این صورت چنانچه پاسخ دادگاه قانع کننده باشد حکم به مرحله اجرا در خواهد آمد، یا در مواردی که دادگاه شخصاً پی به اشتباه خود ببرد پرونده را در اجرای قسمت اخیر ماده 32 قانون به دبیرخانه دادستانی کشور ارسال می دارد.

 

این در حالیست که در اصلاحیه ماده 26 آیین نامه مبارزه با مواد مخدر مصوب ستاد اجرایی مبارزه با مواد مخدر مورخ 17/ 2/ 1391 چنین اعلام شده است:

دادستان مجری حکم در صورتی که حکم صادر شده را خلاف شرع یا قانون تشخیص دهد یا دادگاه صادر کننده حکم را صالح نداند و با اعتراض محکوم علیه یا وکیل مدافع وی در مهلت مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری و همچنین اعتراض شخص ثالث یا وکیل مدافع وی نسبت به مصادره یا ضبط مال که ادعایش در دادگاه رد شده را وارد بداند...)

تبصره: دادگاه صادرکننده حکم به اعتراض شخص ثالث نسبت به مصادره یا ضبط مال بر اساس مقررات قانون آیین دادرسی مدنی رسیدگی و اقدام به صدور رأی می نماید.)

همچنین طی دستورالعمل شماره 91/1634/2/881/140- 19/ 10/ 1388 دادستانی کل کشور، مدت‌ها قبل از تصویب ماده 26 اصلاحی، خطاب به دادستانهای عمومی و انقلاب سراسر کشور اعلام شده است که (به منظور استفاده بهینه از وقت و تسریع در کار ارباب رجوع، با عنایت به ماده 32 قانون اصلاح قانون مبارزه بامواد مخدر و ماده 26 آیین نامه اجرایی آن، ... در مواردی که محکوم علیه یا وکیل وی به حکم صادر شده اعتراض می‌کند...)

ثالثاً: در مواردی که دادگاه ... وسیله نقلیه حامل مواد یا اموالی را به نفع دولت ضبط نماید... لازم است... به عنوان معترض ثالث، در اجرای مواد 417 تا 425 قانون آیین دادرسی مدنی دادخواست مربوطه را به دادگاه صادر کننده حکم تقدیم تا وفق مقررات قانونی مورد رسیدگی و صدور حکم قرار گیرد.

مشاهده می‌شود:

مواد 417 تا 425 قانون آیین دادرسی مدنی موکول به مهلت بوده و در صورت عدم رعایت مهلت‌های قید شده در مواد مذکور، حق معترض ثالث تفویت خواهد شد.

همچنین دستورالعمل شماره 91/471/2/911/140-21/ 5/ 1391 دادستانی کل کشور اعلام کرده (پیرو دستورالعمل شماره 91/1634/2/881/140 - 19/ 10/ 1388 با عنایت به اصلاح ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 17/ 2/ 1391 ستاد مبارزه با مواد مخدر چنانچه محکوم علیه یا وکیل مدافع وی و یا معترض ثالث نسبت به رد دعوا اعتراض شخص ثالث در مهلت مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری به حکم صادر شده اعتراض نمایند، می‌باید طبق اصلاحیه اخیر اقدام شود.

لذا هر دو دستورالعمل صادر شده توسط دادستانی کل کشور، با عنایت به ماده 32 قانون و فقد محدودیت مهلت اعمال در آن، برخلاف مر قانون و یا خروج از محدوده مقرر در ماده مذکور صادر و تصویب شده و لذا همچون ماده 26 اصلاحی آیین نامه مستحق ابطال می‌باشند.

بر اساس این گزارش دو شخص حقیقی دیگر به موجب دادخواستی ابطال ماده 26 اصلاحی آیین نامه اجرایی قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 27/ 2/ 1391 را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده اند که:

1- اینجانبان در تاریخ 13/ 6/ 1392 نسبت به رأی صادر شده از دادگاه انقلاب اسلامی بردسیر (کرمان) اعتراض نمودیم و پرونده به دادستانی کل انقلاب ارسال گردید.

2- دادستانی کل انقلاب اسلامی، پرونده را اعاده و متذکر شده است که اعتراض خارج از موعد قانونی « خارج از 20 روز» بوده است. (به استناد ماده 26 جدید آیین نامه اجرایی قانون مجازات مرتکبین مواد مخدر)

3- از ویژگی‌های ماهوی آیین نامه اجرایی این است که الف) این که داخل در صلاحیت ویژه قانونگذاری نباشد. ب) نباید ناقض قانون اساسی و یا قوانین عادی باشد.

 

4- در ماده 26 آیین نامه جدید اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر که در ذیل می آید «زمان و مهلت» برای اعتراض به آراء صادر شده دادگاه انقلاب اسلامی ذکر شده است، در حالی که در ماده 32 قانون مبارزه با مواد مخدر ( و یا 18 قانون مبارزه با مواد مخدر سابق) مهلت و زمانی تعیین نگردیده است و این نقض غرض است که آیین نامه مخالف قانون است.

5- قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 3/ 8/ 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌باشد که ناظر بر کلیه قوانین عادی و آیین دادرسی کیفری هست و در اصل و خود قانون مبارزه با مواد «مهلت و موعدی» برای اعتراض به آراء صادر شده در مورد مواد مخدر وجود ندارد، ولی اخیراً در ماده 26 آیین نامه موصوف اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر چنین آمده که «ماده 26: دادستان مجری حکم در صورتی که حکم صادر شده را خلاف شرع یا قانون تشخیص دهد و یا دادگاه صادر کننده حکم را صالح نداند و یا اعتراض محکوم علیه یا وکیل مدافع وی در مهلت مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری و همچنین اعتراض ثالث و یا وکیل مدافع وی نسبت به ...»

ملاحظه می شود که تعیین مهلت و موعد (20 روز) برای اعتراض مخالف صریح قانون مبارزه با مواد مخدر است.

6- با عنایت به شرح بالا در اجرای اصل 170 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بند ب از ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری، تقاضای ابطال آن قسمت از ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر که مربوط به تعیین مهلت و موعد است، برخلاف قانون مبارزه با مواد مخدر می باشد را داریم.

متن ماده 26 آیین نامه مورد اعتراض به قرار زیر است:

دادستان مجری حکم در صورتی که حکم صادره را خلاف شرع یا قانون تشخیص دهد و یا دادگاه صادر کننده حکم را صالح نداند و یا اعتراض محکوم علیه یا وکیل مدافع وی در مهلت مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری و همچنین اعتراض شخص ثالث یا وکیل مدافع وی نسبت به مصادره یا ضبط مال که ادعایش در دادگاه رد شده است را وارد بداند مراتب را به طور مستند و مستدل به دادگاه صادر کننده رأی متذکر می شود و چنانچه پاسخ دادگاه را قانع کننده بداند نسبت به اجرای حکم اقدام می نماید، در غیر این صورت و یا در مواردی که دادگاه شخصاً پی به اشتباه خود ببرد در اجرای قسمت اخیر ماده 32 قانون پرونده را به دبیرخانه دادستانی کل کشور ارسال می‌کند.

 

تبصره: دادگاه صادرکننده حکم به اعتراض شخص ثالث نسبت به مصادره یا ضبط مال بر اساس مقررات قانون آیین دادرسی مدنی رسیدگی و اقدام به صدور رأی می‌نماید.

متن بخشنامه‌های مورد اعتراض نیز به شرح زیر است:

الف: بخشنامه شماره 91/1634/2/881/140- 19/ 10/ 1388 دادستان کل کشور

به منظور استفاده بهینه از وقت و تسریع در کار ارباب رجوع با عنایت به ماده 32 قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و ماده 26 آیین نامه اجرایی آن و نظر به این که احکام صادر شده در ارتباط با این قانون (به جز اعدام) قطعی و لازم الاجرا می باشد، مقتضی است در مواردی که محکوم علیه یا وکیل وی به حکم صادر شده اعتراض می نماید:

اولاً: مفاد ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر توسط دادستان مجری حکم رعایت و اعمال گردد و از هدایت ابتدایی نامبردگان به دادستانی کل خودداری شود.

ثانیا:ً چنانچه دادستان یا قاضی اجرای احکام اعتراض محکوم علیه یا وکیل را وارد نداند با توجه به ماده 32 قانون مذکور و لزوم نظارت دادستان کل کشور بر روند رسیدگی پرونده‌ها و اتقان احکام، با بیان علت رد اعتراض، لایحه اعتراضیه را همراه با پرونده به دبیرخانه دادستانی کل ارسال کنند.

ثالثاً: در مواردی که دادگاه در راستای قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر وسائط نقلیه حامل مواد مخدر و یا اموالی را به نفع دولت ضبط نماید، چنانچه مدعی مالکیت (غیر از محکوم علیه) در مراحل دادرسی حضور نداشته و ادعای وی نفیاً یا اثباتاً مورد بررسی و صدور حکم قرار نگرفته باشد، لازم است به عنوان معترض ثالث در اجرای مواد 417 تا 425 قانون آیین دادرسی مدنی دادخواست مربوطه را به دادگاه صادر کننده رأی تقدیم تا وفق مقررات قانونی مورد رسیدگی و صدور حکم قرار گیرد.

ب: بخشنامه شماره 91/471/2/911/140- 21/ 5/ 1391 دادستان کل کشور

پیرو دستورالعمل شماره 91/1634/2/881/140-19/ 10/ 1388 با عنایت به اصلاحیه ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر، مصوب 17/ 2/ 1391 ستاد مبارزه با مواد مخدر چنانچه محکوم علیه یا وکیل مدافع وی و یا معترض ثالث (نسبت به رد دعوای اعتراض شخص ثالث) در مهلت مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری به حکم صادر شده اعتراض نمایند، وفق اصلاحیه اخیر اقدام نمایید.

در پاسخ به شکایات مذکور به خواسته ابطال ماده 26 اصلاحی آیین نامه اجرایی قانون مبارزه با مواد مخدر، مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس ستاد مبارزه با مواد مخدر به موجب لوایح شماره 1475375/16-15/2/1393 و 1419443/27-24/ 10/ 1392 توضیح داده است که:

با احترام، عطف به ابلاغیه شماره 9209980900097457- 24/ 12/ 1392 واصل شده به تاریخ 24/ 1/ 1393 در خصوص پرونده کلاسه 92/1069 در مقام دفاع موارد ذیل را به استحضار می رساند:

1- همان گونه که مستحضرید قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام به استناد ماده 33 بدین مضمون «به منظور پیشگیری از اعتیاد و مبارزه با قاچاق مواد مخدر از هر قبیل، اعم از تولید، توزیع، خرید، فروش و استعمال آنها ونیز موارد دیگری که در این قانون ذکر شده است ستادی به ریاست رئیس جمهور تشکیل و کلیه عملیات اجرایی و قضایی و برنامه های پیشگیری و آموزش عمومی و تبلیغ علیه مواد مخدر در این ستاد متمرکز خواهد بود.

2- قانونگذار به منظور اجرایی نمودن قانون مبارزه با مواد مخدر و تمرکز کلیه عملیات اجرایی و قضایی در ستاد مبارزه با مواد مخدر بر اساس ماده 34 قانون مبارزه با مواد مخدر، اختیار وضع مقررات و آیین نامه های اجرایی قانون و سایر تصمیمات را بر عهده ستاد قرار داده است.

3- به استناد ماده 32 قانون مبارزه با مواد مخدر کلیه احکام قضایی صادر شده ناشی از اجرای این قانون به جز اعدام «که می بایستی به تأیید دو مقام دادستان کل کشور و ریاست دیوان عالی کشور برسد» قطعی و لازم الاجرا است. علی رغم قطعیت احکام مصادره اموال اعم از منقول و غیر منقول به منظور حفظ حقوق اشخاص (معترضین ثالث) با توجه به موانع و مشکلات به وجود آمده در این خصوص، ستاد مبارزه با مواد مخدر در اجرای ماده 32 قانون بنا بر پیشنهاد دادستان کل کشور، ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام را در اجرای مواد 33 و 34 قانون مذکور که در جلسات 60 الی 62 ستاد مبارزه با مواد مخدر به تاریخ 17/ 8 1377 به تصویب رسیده بود ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون در جلسه 127 ستاد به تاریخ 17 /2/ 1391 تصویب و از سوی دادستان کل کشور جهت اجراء به مراجع قضایی ابلاغ می گردد.

4- همان گونه که مستحضرید دستورالعمل شماره 91/1634/2/881/140- 19/ 10/ 1388 دادستان کل کشور در اجرای ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون مذکور به منظور حفظ حقوق اشخاص (اعتراض شخص ثالث) به استناد مواد 417 الی 425 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب اصلاح و به مراجع قضایی ابلاغ شده است.

همانگونه که مستحضرید دستورالعمل شماره 91/1634/2/881/140- 19/ 10/ 1388 دادستان کل کشور و اصلاحیه ماده 26 آیین‌نامه اجرایی قانون خلاف قانون اساسی یا قانون عادی قوانین جاری کشور نمی‌باشد، بلکه در راستای قوانین و مقررات جاری کشور مواد 417 الی 425 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب تدوین شده است. مع الوصف با عنایت به مراتب از آن مرجع درخواست رد شکایت شاکی مورد استدعاست.

بر اساس این گزارش، در ارتباط با بخشنامه‌های دادستان کل کشور، معاون قضایی دادستان کل کشور به موجب لایحه شماره 52/596/2/923/140-7/ 11/ 1392 توضیح داده است که:

بازگشت به نامه شماره 9209980900068246-3/ 9/ 1392 به استحضار می‌رساند:

اولاً: با عنایت به اینکه مرجع تصویب کننده ماده 26 اصلاحی آیین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر دادستانی کل کشور نیست، شکایت و دعوا مربوط متوجه دادستانی کل نبوده بایست مرجع تصویب آیین نامه مشتکی عنه، طرف شکایت قرار می گرفت تا از آن دفاع کند که به دلیل عدم رعایت شرایط شکلی و عدم توجه شکایت به دادستانی کل کشور درخواست رد شکایت دارد.

ثانیاً: ابلاغ دستورالعمل شماره 91/1634/2/881/140- 29/ 10/ 1388 این مرجع به دادستان‌های عمومی و انقلاب به جهت استفاده بهینه از وقت و تسریع در کار ارباب رجوع و وکلا بوده مبتنی بر قانون و تاکید بر آن است.

ثالثاً: نامه شماره 91/471/2/911/140-21/ 5/ 1392 این مرجع، ابلاغ اصلاحیه ماده 26 آیین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب ستاد مبارزه با مواد مخدر به دادستان‌های عمومی و انقلاب و نظامی سراسر کشور بوده است و البته مبنای حقوقی آن این است که به دلیل سکوت ماده 32 قانون در مورد مهلت اعتراض باید به عمومات (حقوق) جزا مراجعه کرد و از طرفی دادستان کل کشور به عنوان مرجع تجدیدنظر و نقض آراء از این جهت که ذی‌حق و متولی برای اعمال و اجرای آن است شرایط و نحوه ورود فرد به اعتراض را تعیین کرده است.

رابعاً: با مداقه در قانون ملاحظه می فرمایید بخشنامه‌های صادر شده که مبتنی بر مسائل قضایی است نه تنها برخلاف قانون نمی‌باشد، بلکه با تاکید بر قانون، اجرای آن را توصیه کرده است.

مضافاً به آنچه گفته شد توجه این مهم را ضروری می‌داند که قانون آیین دادرسی کیفری جدید در شرف تصویب نهایی بوده و طی یک یا دو ماه آتی ابلاغ می شود و به موجب آن نسخ ماده 32 قانون مبارزه با مواد مخدر پیش بینی شده که بدین ترتیب اساس شکایت و مباحث مربوط به آن سالبه به انتقاء موضوع خواهد بود.

هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء مبادرت به صدور رای شماره دادنامه 62-61-60 کرد که متن آن به شرح زیر است:

مطابق ماده 32 قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن مصوب سال 1376 مقرر شده است:

«احکام اعدامی که به موجب این قانون صادر می‌شود پس از تأیید رئیس دیوان عالی کشور و یا دادستان کل کشور قطعی و لازم الاجراء است. در سایر موارد چنانچه حکم به نظر رئیس دیوان عالی کشور و یا دادستان کل کشور در مظان آن باشد که برخلاف شرع یا قانون است یا این که قاضی صادر کننده حکم صالح نیست، رئیس دیوان عالی کشور و یا دادستان کل کشور حق تجدیدنظر و نقض حکم را دارند. لیکن وجود این حق مانع قطعیت و لازم الاجرا بودن حکم نیست.»

نظر به این که در این قانون حق تجدیدنظر خواهی برای محکوم علیه و وکیل وی پیش بینی نشده و با عدم پیش بینی این حق، به طریق اولی بررسی اعتراض در مهلت مقرر در مقررات آیین دادرسی کیفری معنی و مفهوم پیدا نمی کند، بنابراین ماده 26 اصلاحی آیین نامه اجرایی اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر و دستورالعمل‌های شماره 91/1634/2/881/140 - 19/ 10/ 1388و 91/471/2/911/140-21/ 5/ 1391 دادستان کل کشور از حیث تعیین حق تجدیدنظر برای محکوم علیه و یا وکیل وی آن هم در فرجه مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری مغایر حکم پیش گفته مقنن است و مستند به بند 1 ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری ابطال می شوند.

نظر شما