برنا_ ایلام،عبدالحمید کرمی، فعال سیاسی؛
درختان بلوط این یاران باوفای مردمان این دیار که سالهای سال ما را در غمها و شادیها همراهی کردهاند. سالهای سال با تاریخ این مردم عجین شدهاند، سالهای سال دردمندانه خستگیهای ما را التیام بخشیدهاند. سالهای سال روزهای سخت جنگ و آوارگی ما را تحمّل کردهاند و همنشین و همراز ایام سخت روزگار ما بودهاند و اینک هم، تنها ساعات خوش زندگیمان را با آنان میگذرانیم و میزبان همه زندگیمان بودهاند گهگاهی زخمهایی پیکرشان را به درد میآورد و آتش بغض و حسد روزگار دامنشان را فرا میگیرد و دود نامردی و نامهربانی فضای عطرآگین آنان را تیره و تار مینماید و بیدادگری ظالمان را فریاد برمیآورد.همین چند روز گذشته بود که نقاطی از پیکر زخم خوردهی سالیانش سر باز کرد و جرقههای آتش دودش را به آسمان برد که آی! دوستان همراه و همراهان همدرد کجائید؟! به دادم برسید که آتش جور و جفا فنایم را میخواهد و با زبان بیزبانی ناله سر میدهد در حالی که من با این قامت بیمار و افسرده کومه کومه در غم عزیزانم سر در گریبانم روزگار خوبی ندارم تا این که عدهای بیرحم بر این پیکر رنجور و نحیف من هم رحم نمیکنند و قامت خمیده مرا برنمیتابند.
عجب روزگاریست! ولی شما خوبان فریادم را فریادرس بودید به یاریم شتافتید و همه آمدید با هر چه که داشتید به جنگ با اهریمن پستی و پلیدی، مرا دلداری دادید نوازشم کردید با همه وجود به جنگ با آتش کینه برآمدید. من شاهد صحنههایی بودم که زبان از گفتنش عاجز و درمانده است آتشی که پیکر مرا فرا گرفت علاوه بر من، پیکر پرندگان زیبا و بسیاری از حیاتوحش که سالها با هم زندگی را تجربه کرده بودیم آن چنان در برگرفت که گویا محشری برپا شده بود ولی چه باید کرد جور روزگار است تحمّل باید کرد!
ولی آفرین بر همّت و عزم بلند شما مردمان خوب که تنهایم نگذاشتید عشقتان آتش ظلم را فرو نشاند و جایگاه مهماننوازی را زینت بخشیدید چرا که شما سالیان سال است که به این نام شهرت یافتهاید و همین گونه بود؛ آری این عشق است که آتش را فرو مینشاند.