برنا_ ایلام، سمیه باقری در خصوص رابطه ازدواج و آرامش روانی اظهار کرد: مهمترین هدف در ازدواج، آرامش روانی است که حاصل تأمین نیازهای روانی زن و مرد و همچنین کامل شدن در پرتو ازدواج است ازاینرو زن و مرد حرکت میکنند و مشکلات ازدواج را به تن میخرند تا به نتیجه عالی آن نائل آیند.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی علت عدم تحقق اهداف عالی در زندگی مشترک را دارای عوامل متعدد دانست و گفت: وقتی زن و مرد خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه اسباب آزار و اذیت یکدیگر را در قالب رفتارهایی مانند بدخلقی، پرخاشگری، کتککاری، تحقیر، ناسپاسی، منت گذاشتن، فحاشی، تهمت، سوءظن، سختگیری در امور زندگی، بدرفتاری جنسی و ضایع کردن حقوق یکدیگر نشان میدهند.
وی افزود: تحقیقات نشان داده است که شش درصد زوجها هرساله خشونت جدی زناشویی را تجربه میکنند که در چنین حالتی همسران خشونت دیده از سطح پایین رضایت زناشویی برخوردار هستند و در نتیجه ناکارآمدی خانواده را به دنبال خواهد داشت.
باقری رواج همسرآزاری در جوامع مختلف و تأثیرات سوء آن بر سلامت روان زنان را عامل مهمی در بازتاب گسترده «آزار زنان» در جوامع بینالمللی عنوان کرد و افزود: همسر آزاری شامل بدرفتاری علیه طرف مقابل، در هر نوع رابطهی نزدیک و صمیمی، خشونت در خانواده و خشونت علیه همسر است حال اینکه همسر آزاری میتواند اشکال گوناگون بدنی، کلامی، عاطفی، روانی، جنسی و اقتصادی داشته باشد.
این روانشناس تصریح کرد: در روابط زناشویی سوء رفتار با همسر یک مشکل جدی است که خطوط قرمز فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را زیر پا میگذارد و میتواند تأثیر اساسی بر سلامت جسمی و روانی خانواده داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه همسر آزاری امری رایج و درواقع خشونت خانگی علیه زنان تبدیل به امری جهانی شده است، خاطرنشان کرد: بر اساس آمار منتشرشده از طرف سازمان جهانی بهداشت از هر سه زن، یک زن در طول زندگی خود مورد خشونت خانگی واقع میشود بدینصورت برخلاف بسیاری از مشکلات جوامع امروزی، خشونت علیه همسر فقط حاصل زندگی شهری مدرن نیست و فراتر از مرزهای طبقاتی و نژادی است چراکه تعداد زیادی از پژوهشها نشانگر آن بوده که عوامل متعدد با همسر آزاری در رابطه است که این وضعیت در اقشاری با سطح اقتصادی و اجتماعی پایین رایجتر است.
باقری اضافه کرد: بر اساس یافتههای همهگیرشناسی، 21 تا 34 درصد کل زنان در سراسر دنیا بهوسیلهی همسرانشان مورد ضربوجرح و خشونت فیزیکی واقع میشوند که البته آمار واقعی بیش از این رقم است چراکه بسیاری از مواقع زنان به دلایل گوناگون حاضر به بیان مشکل خود نیستند اگرچه در آمارهای رسمی ایران، به آمار خشونت علیه زنان دقیق اشاره نشده است اما پژوهشها نشانگر دامنه گستردهای از خشونت علیه زنان است.
این روانشناس از عمدهترین آسیبهای روانی وابسته به خشونت علیه همسر را احساس درماندگی، تضعیف اعتمادبهنفس، تشویش، اضطراب و افسردگی برشمرد و گفت: بر پایهی پژوهشهای جدیدتر، خشونت علیه همسر میتواند پیامدهایی جدیتر همچون خودکشی را در پی داشته باشد البته تهدید روانی و فیزیکی مهمترین عامل تشکیلدهندهی تصورات و طرحهایی برای کشتن و آسیب رساندن به شوهر است.
باقری با بیان اینکه بیشتر زنان کتکخوردهای که شوهرانشان را به قتل رساندهاند، میگویند شرایط خشونتباری را تحمل کرده و کشتن همسر برای دفاع از خود بوده است، اضافه کرد: پژوهشها نشان میدهد که احساس خودکمبینی و حقارت ناشی از خشونت در همسران به افسردگی شدید، ترس و هراس، مشکلات روحی و سرانجام خودکشی آنان میانجامد.