مستندی که از صدای اره در جنگل الهام گرفته شد

|
۱۳۹۴/۰۴/۰۲
|
۱۳:۴۱:۱۵
| کد خبر: ۲۹۴۴۸۳
مستندی که از صدای اره در جنگل الهام گرفته شد
نهمین جلسه نمایش و نقد فیلم مستند کانون سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، با استقبال پرشور علاقمندان برگزار شد. در این جلسه دو مستند "خانه‌ای در مه" و "قانون جنگل" ساخته مختار نامدار به نمایش درآمد و سپس با حضور مازیار فکری ارشاد (منتقد و کارشناس) و رامتین شهبازی (منتقد مهمان) مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

 به گزارش خبرگزاری برنا، در ابتدای این نشست نامدار درباره خود و فیلم‌هایش گفت‌: بیکار بودم و گفتم فیلم بسازم که نتیجه اش شد "خانه ای درمه"! آقای ورهرام من را به دکتر ظهیری معرفی کرد. ایده‌ای داشتم که مدتی رویش فکر می‌کردم. در نهایت با محمد رسولی تصویربردار کار به شمال رفتیم و فیلم را ساختیم!

رامتین شهبازی درباره فیلم "خانه‌ای در مه" گفت: این فیلم را می‌توان در جمع مستندهای انسان‌شناسانه دسته‌بندی کرد. آقای نامدار سوژه‌هایش را از میان انسان‌هایی در دل طبیعت انتخاب می‌کند. وقتی درباره انسان صحبت می‌کنیم، درباره تنها موجود کنش‌گری حرف می‌زنیم که متن تولید می‌کند. انسانی که در طبیعت زندگی می‌کند و می‌بینیم که خودش انتخاب می‌کند که درون طبیعت زندگی کند. سبک زندگی این انسان در طبیعت پی‌ریزی می‌شود. لفور ریتم خطی را متعلق به زندگی شهری می‌داند و ریتم چرخه‌ای را در زندگی روستایی تعریف می‌کند. نمونه بارز ریتم زندگی چرخه‌ای در سینمای داستانی، فیلم «طبیعت بی‌جان» ساخته سهراب شهید‌ثالث است.

شهبازی درباره "خانه‌ای در مه" گفت: این فیلم دوپاره است. در پاره‌ی اول زندگی روزمره زن را می‌بینیم اما از جایی به بعد انگار کارگردان مصالح کم می‌آورد و کلام را به فیلم اضافه می‌کند. این دوگانگی فیلم را به دو مسیر جداگانه می‌برد.

نامدار در پاسخ گفت: این بحث سلیقه است چون ما داریم زندگی ثریا را می‌بینیم و هرچه به فیلم اضافه می‌شود، به زندگی او مربوط است. به این ترتیب خیلی موافق تعبیر دوپارگی در این فیلم نیستم.

شهبازی در پاسخ گفت: شما به درونیات شخصیت زن نزدیک نشده‌اید، اما در مقابل تصاویر فیلم خیلی خوب و متناسب است و این بازی با رنگ‌ها در طبیعت نشان دهنده کار خوب تصویربردار فیلم آقای رسولی است.

در ادامه نشست، فکری ارشاد از نامدار پرسید: دغدغه شما از ساخت سه فیلم در خطه مازندران و رامسر چه بوده و آیا به علت تعلق خاطرتان به منطقه زادگاهتان این فیلم‌ها را ساخته‌اید؟

نامدار در پاسخ گفت: دغدغه خاصی نداشتم و تنها می‌خواستم در تهران فیلم نسازم و از این فضاها فرار کنم. فضای شهری تهران را دوست ندارم و در جنوب و شمال کشور فیلم‌هایی ساخته‌ام. روستای دراز زمین و ثریا و آدم‌های دیگر را می‌شناختم و ایده‌هایی به من دادند که رویش کار کنم.

در ادامه فکری ارشاد درباره ساخت مستند «قانون جنگل» از نامدار پرسید که نامدار در پاسخ گفت: مستند دیگری می‌ساختم که در زمان تصویربرداری صدای اره‌ها در دوردست جنگل به گوش می‌رسید. همین انگیزه‌ای شد تا مستند "قانون جنگل" را بسازم. از منطقه عکاسی و فیلمبرداری کردم و آنجا با خانم جوربنیان آشنا شدم. یک زن محلی که خودش کارمند محیط زیست است و فعالیت‌هایی در مقابل قطع درختان دارد. با او همراه شدم و فیلم را ساختم.

سپس شهبازی درباره مستند "قانون جنگل" گفت: فیلم «قانون جنگل» هم مستند محیط زیست است و هم مستندی با لایه‌های اجتماعی، اما من می‌خواهم درباره موضوع فرهنگ و این که چگونه ساخته می‌شود بحث کنم. نظریه‌پردازان غرب معمولا فرهنگ را مقابل طبیعت قرار می‌دهند و معتقدند تا فرهنگ را نسازیم نمی‌توانیم طبیعت را حفظ کنیم. طبیعت نشانه آشوب است و انسان برای رهایی از بلایای طبیعی به فرهنگ روی می‌آورد. ایگلتون و نظریه‌پردازان چپ عکس این نگاه را دارند. وی معتقد است اتفاقا انسان از خشونت فرهنگ به دل طبیعت پناه می‌آورد. قطع درختان آسیبی است که انسان به طبیعت وارد می‌کند. با شخصیت خانم جوربنیان وارد ماجرا می‌شویم و حضور اوست که موضوع را جذاب می‌کند.

شهبازی ادامه داد: خانم جوربنیان هم قرار است ما را به شناخت برساند و هم خودش وارد کنش بشود. او هم نماینده مخاطب فیلم است و هم نماینده خود. زن بودن شخصیت اصلی در مقابله با مافیای چوب در شمال که فضای کاملا مردانه‌ای است، یک تقابل دراماتیک را رقم می‌زند، تضادی که در روایت به وجود می‌آید آسیب‌پذیری زن مقابل این موقعیت خشن مردانه است که مستند را دراماتیک می‌کند. انسان دارد طبیعت را ناموزون می‌کند. در فیلم اشاره می‌شود اگر توریستی به منطقه می‌رود برای رفتن در دل طبیعت و جنگل است، ولی وقتی با قطع درختان جنگل را نابود می‌کنیم‌،خشونت شهر است که به دل طبیعت منتقل می‌شود. در فیلم اول دیدیم که ثریا چگونه از طبیعت لذت می‌برد. در مقابلش چوب‌بر‌ها در فیلم دوم دارند طبیعت را نابود می‌کنند.

شهبازی ادامه داد: نواهای موسیقی که در فیلم می‌شنویم را با روح موزون جنگل همگام می‌بینم. در "قانون جنگل" نوعی انسجام دیده می‌شود که این انسجام را در "‌خانه ای در مه" نمی‌بینیم.

فکری ارشاد ضمن اشاره به حضور شخصیت خواهر خانم جوربنیان و فرزند در راهش در فیلم گفت: به نظر می‌رسد این حضور و وجه خانوادگی و بچه‌ای که در راه است را می‌توان برابر نهادی مقابل موضوع جنگل و زایندگی طبیعت دانست.

نامدار در پاسخ گفت: نمی‌توانم دقیق بگویم که چرا آن نوزاد پیش از تولد می‌میرد و ما نتوانستیم از آن فیلم بگیریم. بازسازی‌اش هم بد می‌شد و ترجیح دادیم در پایان فیلم، این موضوع را به صورت نوشته‌ای روی تصویر منتقل کنیم.

فکری ارشاد به علاقه دو خواهر به موسیقی و آواز اشاره کرد و گفت: این علاقه به موسیقی نوعی قرینه‌سازی با صداهای موزون جنگل است و به نظر هوشمندانه می‌رسد.

نامدار پرداختن به جزییات شخصیت خانم جوربنیان و ابعاد گوناگون زندگی‌اش را مهم‌ترین انگیزه از ساخت این فیلم دانست.

شهبازی در پایان به موضوع وظیفه مستندساز اشاره کرد و این که آیا مستندساز می‌تواند همه واقعیت را به تصویر بکشد؟ او گفت: رئالیسم در سبک‌های ادبی حدفاصل دو نگاه رمانتیک و ناتورالیستی به واقعیت است. مستندی که به سمت واقعیت محض می‌رود مسیر ناتورالیسم را طی می‌کند. در تفسیر واقعیت خطری وجود دارد که زیاده از حد به رمانتیسیسم نزدیک شویم، جایی که جوربنیان درباره خاطراتش سخن می‌گوید، مستند به سمت رمانتیسیسم می‌رود.

گفتنی است که برنامه نمایش فیلم‌های مستند و نقد و بررسی آن، عصر یکشنبه هر هفته در کانون فیلم «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار می شود.

نظر شما