به گزارش گروه جوان و جامعه خبرگزاری برنا ، هر قطعه آجر ساختمانی که عمرش به دوره قاجار بر میگردد ، هزاران حرف در دل خود دارد و از روزهایی می گویند که به دستور امیرکبیر کنار هم چیده شدند تا اصطبل شاهی را بسازند تا امروز که موزه ملی تاریخ علوم پزشکی نامیده می شوند . مکانی که گوشه هایی از علم پزشکی و دستاوردهای بزرگان این علم ، کنار هم جمع شده است.
از کاشی کاری سردرش و حوض پرآب و چشم نوازش که بگذری و وارد دالان های تاریخی ساختمان شوی ، سفر در زمان شروع می شود. سالن اول بخش دیرینه شناسی است ، سالنی که اسکلت ها در آرامش محض خوابیده اند . در میان همه اسکلت های موجود اسکلت پیرزنی مومیایی شده متعلق به 900 سال پیش نظر را به خودش جلب می کند. پیرزن آنقدر آرام خوابیده است که انگار هیچ وقت در شلوغی این دنیا نبوده است.
در بخش دیگری از این سالن ، جمجه هایی کنار هم در ویترین ها ردیف شده اند که هر کدام رازهای زیادی از دنیای پزشکی باز کرده اند. یکی از آن ها جمجه دختر سیزده ساله ای است که 5 هزار سال پیش به وسیله جراحی تراپانسیون درمان شده و تا یکسال بعد از جراحی جمجه اش به زندگی خود ادامه داده است که آنطور که راهنمای موزه می گوید همچنان آزمایش ها و تحقیقات دانشمندان در موردش ادامه دارد.
انتهای دالان های تو درتوی موزه ، درست در همسایگی تابلوی نقاشی شده ابوعلی سینا ، یادگاری هایی از 2 پزشک بزرگ رخ نمایی می کند . پروفسور یحیی عدل ، پدر جراحی نوین و دکتر محمد قریب که نام هر کدامشان در عرصه پزشکی وزنه سنگینی است.
در یکی از ویترین های بخش مربوط به پروفسور عدل ، جزوه های دست نوشته اش نگه داری می شود. جزوه هایی که با دیدنشان این فکر در سر زنده می شود که روزگاری دانشجوی جراحی آ ن هارا با عشق تمام به رشته ی تحصیلی اش نوشته و از روی آن ها درس خوانده است. در لا به لای کلمات این جزوه ها ، سختی پزشک شدن را می شود حس کرد.
بر دیوار انتهای موزه جایی که یادگاری های دکتر قریب نگهداری می شود ، تابلوی مطبش بیش از هر چیز دیگری جلب توجه می کند، تابلویی طوسی رنگ که به خط نستعلیق روی آن نوشته شده است : دکتر محمد قریب ، انترن سابق مریضخانه های پاریس ، طبیب امراض داخلی و متخصص بیماری های اطفال.
در دالان نسخ خطی موزه ، کتاب هایی نگهداری می شود که هر کدامشان شاهکاری در علم پزشکی هستند و برگی از دفتر این علم را ورق زدند ، از کتاب 700 ساله ی تالیفی رازی تا نسخه هایی از قرآن.
سالن های انتهایی موزه تاریخ علوم پزشکی اختصا دارد به اداواتی از علوم دامپزشکی،دندان پزشکی و چشم پزشکی که در ویترین های تعبیه شده در هر کدام ، ابزارها و وسایلی به چشم می خورد که روزی در نوع خود بهترین بودند. در سالن دندان پزشکی عمیق که نفس می کشی بوی مواد دندان پزشکی هنوز هم به مشامت می خورد.
در کنار این سالن ها ، دواخانه دکتر نظامی و پسرش که 150 سال قدمت دارد ، رخ نمایی می کند. شیشه های دارو که روزگاری در دل خود جدیدترین و بهترین داروهای روز را جای داده بود ، در قفسه های چوبی دواخانه ی ساخت اتریش دکتر نظامی ، با نظم و وسواس خاصی کنار هم چیده شده اند.
برای اینکه از تاریخ این ابزارهای پر رمز و راز پزشکی بدانیم به سراغ راهنمای موزه رفتیم و او تاریخچه موزه را تعریف کرد: «این موزه ، تنها موزه تخصصی در زمینه تاریخ پزشکی ایران ، یکی از 5 موزه پزشکی در سطح آسیا و یکی از 3 هزار موزه دانشگاهی در سطح دنیا است ، ساختمان موزه 150 سال پیش و در دوره قاجار ساخته شده و در سال های مختلف استفاده های متفاوتی داشته است تا اینکه در سال 1380 به همکاری سازمان میراث فرهنگی و دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران با عنوان موزه پزشکی افتتاح شد »
وی در ادامه افزود: «ابزارهای بخش چشم پزشکی ، اهدایی دکتر شمس ، پدر چشم پزشکی ایران است و بخش دادن پزشکی موزه به همت چند دندان پزشک پیش کسوت ساخته شده است. ساختمان موزه برای اولین بار در دهه 50 مرمت شده است و بعد از آن در دهه 70 برای بار دیگر مورد مرمت قرار می گیرد»
راهنمای موزه علوم پزشکی در رابطه با استقبال مخاطبان از موزه گفت: «مخاطبان موزه تاریخ علوم پزشکی بیشتر از آن نوع مخاطبانی هستند که به دنبال دانستن از علم پزشکی به این موزه سر می زنند و دانشجویان پزشکی هم بنا به موضوعیت دروسشان به موزه مراجعه می کنند»
با سر زدن به موزه ملی علوم پزشکی ، تاریخ این علم را مرور کردیم و هم نفس با پزشکانی شدیم که هر کدامشان تحولی را در بدنه این علم ایجاد کردند ، اما همه این ها به این بهانه بود تا روز پزشک را به آنانی که سلامت را هدیه می دهند ، تبریک بگوییم و به پاس قدمت علمشان کلاه از سر برداریم و بگوییم : روز پزشک مبارک.