بررسی ضرورت تحصیلات آکادمیک در موسیقی

موسیقی+استعداد+تحصیلات=؟

|
۱۳۹۴/۰۸/۱۲
|
۰۹:۱۳:۲۷
| کد خبر: ۳۳۵۹۹۲
موسیقی+استعداد+تحصیلات=؟
از آنجا که موسیقی ، هنری است در ارتباط کامل ومستقیم با مردم کوچه و بازار، حساسیت‌هایی که از جوانب و زوایای مختلف روی آن است، بسیاربیشتر از هنرهای دیگراست. نزدیکی تنگاتنگ این هنر باعوام، منجر به وقوع چنین جریانی شده است. برای حفظ این ارتباط و نیزبرای انتقال موسیقی و حس آن از جانب مخاطب و درحقیقت ، رسیدن به یک حس مشترک با سازنده، علی رغم نیاز به یک مدیوم حسی، ابزار دیگری نیز مورد نیاز است. اصلی ترین ابزار ممکن در این مورد، تحصیلات لازم موسیقی است که با وجود لزوم آن درجریان پدیدآمدن موسیقی، چندان جدی گرفته نمی شود.

به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری برنا ، درمقایسه با سال‌های گذشته، موسیقی می رود که به شکل یک علم درآید. هرچند این اتفاق از زمانی که هنرستان‌های موسیقی تاسیسی شده اند، افتاده ولی در طول تداومش چندان جدی گرفته نشده است. هرچند که بدون اشراف به علم موسیقی شاید دیگر کمتر بتوان گام در این عرصه نهاد و عضو خانواده برگ موسیقی شد. با این تفاسیر نظرات متفاوتی در این زمینه وجود دارد. اگر عده ای اعتقادی بر  تحصیلات آکادمیک در امر موسیقی ندارند، در مقابل شان مخالفانی قدعلم کرده اند که بدون تحصیلات امکان دقیقه ای ساخت حرفه ای از یک اثر موسیقی وجود نخواهد داشت.

موسیقی یک علم است

فرزاد نوشاد، آهنگساز و مدرس موسیقی در این خصوص بر این باور است که از آنجایی که موسیقی یک علم است، تحصیلات آکادمیک صد در صد لازم است. در گذشته ممکن بود گرایش به موسیقی به جهت تفریح و گذراندن ساعتی، به جهت فراغت باشد . بنابراین احتیاجی به یادگیری موسیقی در قالب یک علم احساس نمی شد. این درحالی است که امروزه موسیقی ازآن موارد استفاده خارج شده و صرف جنبه تفریحی و فراغت ندارد. بنابر این یادگیری موسیقی، یادگیری یک علم محصوب می شود ، مثل علوم پزشکی، ژنتیک، فضا و ...احتیاج به تحقیق، تفکر و تفحص دارد. درکنار این همه، تجربه نیازی بسیار ضروری است.

نوشاد که خود از مخالفان موسیقی درسطح نازل است، موسیقی رایج و کنونی ایران را درمواردی قابل قیاس با انواع موسیقی خارجی نمی داند. چرا که معتقد است به لحاظ علم وتحصیلات مربوط ، موزیسین های ایران هنوز به سطح همنوعان خود درجهان نرسیده‌‌اند. اودلایلی را برای این امر بر می شمارد و می گوید: ما حتی با ایرانی هایی که در خارج از ایران فعالیت موسیقیایی می کنند، در مواردی نمی توانیم برابری کنیم. چرا که هم به لحاظ مقدار تجربه از آنها فاصله داریم و هم به لحاظ مقدار امکاناتی که داریم. ما هنوز مشکل سالن ، مجوز و .... داریم. ضمن اینکه ما به همان مقدار تلاش می کنیم که آنها!

باتوجه به اینکه دنبال کردن موسیقی به شکل آکادمیک کار سختی است و هرکس به خود اجازه نمی دهد دنبال آن برود، نیازمند سوبسید و حمایت و بودجه از جانب دولت است، بیشتر از آنچه که فکرش را بکنیم.

وی افزود: بودجه و حمایت از آکادمیک کارها کم است. وقتی موزیسین های حرفه ای دنیا، به این نتیجه می رسند که هر کس بدون داشتن صدای خوب ، خواننده خوب و مطرحی شود، البته با تکیه بر علوم و فنون مرتبط به موسیقی، بحثی چون استعداد و زمینه ذاتی زیر سوال می رود.

داریوش خواجه نوری اما این علوم وتحصیلات را در موسیقی لازم نمی داند . او برای عقیده اش توصیه می آورد و در این باره می گوید: مثل این است که شمادکترای ادبیات داشته باشید، اما نتوانید یک بیت شعر بگویید. صرف دکتر بودن در زمینه ادبیات، دلیل کافی برای شاعر بودن نیست. در مقابل ممکن است کسی، حتی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد، اما بر شعر و شاعری تسلط داشته باشد. کمااینکه در طول تاریخ ادبی، ما به چنین افرادی برخورده ایم.

دربخشی از موسیقی، اکادمیک امکان پذیر نیست

البته نمی شود منکر این بعد قضیه هم شد. چه بسا، خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازانی که صرفا ازطریق حسی و به صورت سینه به سینه، آموزش موسیقی دیده اند که صد البته، به مرور مان و با وجود تحقیق و تفحص های فراوانموزیسین ها به صورت آکادمیک به آنها پرداخته شده است.

ونداد مساح زاده مدرس دانشگاه و مدیر سابق یکی از آموزشگاه‌های موسیقی در این باره معتقد است: یک سری از سازها متعلق به مناطق مختلف هستند که فقط از طریق آموزش سینه به سینه منتقل می شوند و امکان آکادمیک شدنشان نیست، مثل طبلان یادوتار خراسان! البته شاید بشود بر روی آنها تحقیق کرد ، روش مند و آکادمیکشان کرد ولی درحال حاضر خیلی از اساتید معتقدند که چنین اتفاقی بر روی این سازها نمی افتد و فقط می شود در میان دروس آکادمیک آنها را به شکل سینه به سینه به علاقه مندان به یادگیری منتقل کرد.

مساح زاده معتقد به این است که تحصیلات آکادمیک را به دو شکل می توان انجام داد، یکی آموزش از طریق آموزشگاه‌های موسیقی و دیگری آموزش به شکلی جدی تر در دانشگاههای موسیقی!

مساح زاده با اشاره به اینکه تسلط بر تمامی علوم موسیقی در آموزشگاهها کمی سخت است، می گوید: البته بستگی به این دارد که استاد چقدر بتواند هنرجورا با علومی چون ارکستراسیون، هارمونی، سازبندی و ... و حتی ادبیات ساز خود آشنا کند. یعنی هنرجو علاوه بر تسلط بر ساز خود؛ در دروس دیگر نیز مهارت پیدا کند.

او همچنین معتقد است که یک سری از مسایل حسی وجود دارد که به هیچ وجه قابل نوشتن به شکل آکادمیک نیست و فقط و فقط باید به شکل سینه به سینه آموزش داده شود. این درحالی است که در سایر سیستم‌ها همچون سنتی، قطعات به شکل آکادمیک، نت نویسی شده و قابل اجرا و تدریس هستند.

مساح زاده که یادگیری موسیقی و فعالیت در این عرصه را همراه با تحصیلات آکادمیک لازم می داند، می گوید: هر کاری اگر به شکل اصولی و علمی و آکادمیکش اجرا شود، دامنه وسیع تری برای آن به وجود می آید. به عبارتی هنرجو محدود به یک سری فضای خاص و فوکوس روی ساز و ادبیات ساز خودش نمی شود.

در مقابل نظریات وی که پیش از این رهبری گروه کوبان را به عهده داشت، داریوش خواجه نوری همچنان راسخ به نظر خود است. او با نام آوردن کارلوس سه گوویا؛پدر گیتار اسپانیا که شهرتی جهانی دارد، می گوید: این گیتاریست حرفه ای هرگز معلمی نداشته است و به دلیل وضع مالی بدی که داشته، حتی یک دقیقه نیز از حضور استاد بهره مند نبوده است. دلیل نمی شود کسی با حضور معلم و حتی به شکل آکادمیک کار کند . اما طبیعی است که به همراه حس و استعداد ذاتی، آکادمیک کار کردن می تواند کمک قابل توجهی بکند.

نظارتی بر آموزشگاههای موسیقی نیست

خواجه نوری اعتقادی به آکادمیک کار کردن در ایران ندارد و ضمن اینکه موسیقی را از این منظر دارای ضعف می داند و می گوید: هیچ نظارتی بر روی آموزشگاههای موسیقی نیست. وقتی بعضی از هنرجویان، از آموزشگاه‌های دیگر نزد من می آیند، باید کلی زحمت بکشم تا آنچه که به غلط آموخته اند را از ذهنیتشان پاک کنم. موسیقی آکادمیک ما فقط و فقط محدود به همین چند هنرستانی است که مشغول فعالیت و تدریس و آموزش هستند.

وی افزود: به نظر من هنرجویانی که در هنرستان‌های تحصیل می کنند، جلوتر از کسانی هستند که در دانشگاه‌ها تحصیل می کنند. ضمن اینکه تعداد مراکز آموزشی برای جمعیت 70 و خرده ای ایران در حد صفر بوده و اصلا به حساب نمی آید.

همایون خرم ؛آهنگساز یکی از جدیدترین سبکهای موسیقی در ایران پیش از این در این باره ضمن اشاره به راههای یادگیری به نگارنده گفته بود: من باتوجه به تخصصی که دارم، فقط می توانم درباره موسیقی ایرانی نظر بدهم. از قدیم الایام همیشه استادی بود که شاگردانی دور او جمع می شدند و از او یاد می گرفتند. حضور در مکتب آن استاد از الزامات یادگیری محسوب می شد. با توجه به اینکه موسیقی ایرانی، دستگاهها، گوشه ها و تکنیک های فراوانی دارد، نیاز به آکادمیک کردن آنها به شدت حس می شد. بنابراین استاتید روی بسیاری از انواع موسیقی کار کرده و آنها را به شکل آکادمیک و قابل تدریس درآوردند.

وی گفته بود: البته تعداد آنها که دل به آکادمیک کار کردن می داده اند، همیشه بسیار اندک بوده است. چرا که علاوه بر استعداد ذاتی و تلاش ، پشتکار نیز لازم است و هیچ تحصیلات آکادمیکی بدون پشتکار معنا ندارد. استعداد و پشتکار دوبالی هستند که برای پرواز در آسمان آکادمیک موسیقی لازم است. بعداز این مرحله که به آن مرحله یادگیزی اطلاق می شود، مرحله معرفت و شناخت است. بدون این معرفت، تحصیلات آکادمیک بی نتیجه است. ابتکارات، ابداعات و خلاقیت ها، بعداز یادگیری به شکل آکادمیک است که شکل گرفته و بروز پیدا می کنند. موسیقی علمی، موسیقی آکادمیک است. موسیقی سنتی، با قاعده مندی های چند دهه اخیر جایگاه آکادمیک خود را یافته است.

دکتر محمد سریر درخصوص موسیقی پاپو الزامات تحصیلات آکادمیک می گوید: اگر منظور از آکادمیک یعنی نیاز به تحصیل، مسلما خلق هر اثر هنری نیازمند کسب دانش  مربوط است و موسیقی خوب هم، همین طور است، حالا در هر سبک و سیاقی که می خواهد باشد. در حال حاضر هم بسیاری ازهنرمندان سرشناس جهان، از آهنگساز ، نوازنده و خواننده به حوزه معینی از موسیقی روی آورده اند. چون به هرحال هر هنرمندی آرزویش این است که پیام خود را به طیف وسیع تری از طبقات جامعه برساند و دنیای کنونی ما با گرفتاری ها و دوندگی های روزمره، نیاز به موسیقی روان، شفاف، دلپذیر و زودهضم دارد. به همین جهت بخش اصلی تا 90 درصد موسیقی از رسانه های جهان، از همین انواع است.

وی می افزاید: افرادی که در این زمینه فعال هستند، ممکن است تخصیلات آکادمیک بلند مدت نداشته باشند ولی اطلاعات موسیقی دارند و عموما از ذوق سرشاری نیز برخوردارند. زیرا در غیر این صورت باتوجه به کثرت فعالان در این عرصه حذف خواهد شد. بدیهی است خلق آثار غنی تر و باعیار بالاتر، نیازبه ذهنی خلاق تر و دانش گسترده تر در فنون موسیقایی دارد و طبعا تحصیل و پژوهش بیشتری را می طلبد.

سطح آموزشی موسیقی ضعیف است

داریوش پیرنیاکان در این باره گفته است: سطح آموزش در هنرستانهای موسیقی بسیار ضعیف است. دروسی که درحوزه موسیقی کلاسیک در دانشگاه تدریس می شود، همپای متد موسیقی در دانشگاههای دنیاست . زیرا اساتیدی که در دانشگاههای ایران تدریس می کنندبه علت حضور مستمر در دانشگاههای خارجی دائما در ارتباط با نوع تدریس و متون موسیقی کلاسیک جهان هستند.

پیرنیاکان با اشاره به اینکه موسیقی ایران تا چند سال پیش چندان مورد توجه دانشگاههای ایران نبود، گفت:هم اکنون توجه به این حوزه روند مثبتی دارد و بخصوص این توجه در دانشگاه تهران بیشتر از دانشگاههای تهران است. زیرا دانشگاه تهران به همین منظور وجود آمد که موسیقی ایرانی در آن تدریس شود. اما در دانشگاههای هنر و آزاد، بازدهی و توجه آنچنان که در دانشگاه تهران شاهد هستیم، وجود ندارد.

به گفته او پژوهش در حوزه موسیقی به لحاظ اشخاص، تلاشهای بسیار دلسوزانه موثری صورت گرفته است اما از نظر بخش دولتی متاسفانه اقدام موثری انجام نشده است.

وی می افزادی: اقداماتی مثل اینکه سرمایه گذاری در این حوزه انجام دهند، سوبسیدی داده شود، طرحها را بپذیرند و یا مسایل مغفول مانده در حوزه موسیقی به عرصه پژوهش کشانده شود. پزوهشگران موسیقی باتوجه به تلاشی که می کنند، هیچگونه حمایتی از آنها صورت نمی گیرد. من با قاطعیت و صراحت می گویم که دولت  باید اقدام موثری در این حوزه اقدام موثری انجام دهد. چون خودم در این عرصه فعالیت کرده ام و طرحهای بسیاری را به سازمانهای مختلف داده ام اما هیچ موثر نبوده اند.

نظر شما