ورزش امروزه یک رسانه است! رسانه ای که قابلیت انتقال پیامهای اجتماعی ، فرهنگی و بویژه سیاسی را در عرصه جهانی دارد. ورزش به دلیل پشتوانه های مردمی ، گردشهای اقتصادی و پتانسیلهای بالای تبلیغاتی دستاویز خوبی برای نمایشها و هدف یابی های سیاسی شده است
در جامعه درگیر سنت و مدرنیته ما اختلاط دو مقوله ورزش و سیاست گاه تصویری نافرم می یابد. وقتی ورزش از شکل طبیعی آن که کارکردش سلامت تن و در چهارچوب کلی و رقابتی آن عامل مهمی برای تثبیت غرور و عزم ملی و ایجاد حس اتحاد محسوب می شود خارج شده و به ابزاری در دست قدرت تبدیل شود آنگاه کارکرد ورزش به وسیله ای برای کسب مشروعیت و مقبولیت چهره های سیاسی و مسئولان قدرت طلب تنزل پیدا کرده و تنها به شمایی کاملاً سیاسی و رای جویانه تبدیل میشود.
در نگاه خردمحور می توان به رابطه متقابل موجود میان ورزش و سیاست و امکان بهره گیری آنها از یکدیگر پی برد ورزش ساز و کار مناسب و موثر برای نزدیکی خرده فرهنگ ها در یک کشور است ، اهتزاز پرچم ، پخش سرود ملی یک کشور در مسابقات جهانی و بین المللی و میادین بزرگ المپیک بازگو کننده وحدت ملی در آن کشور شناخته می شود و غرور ملی را به همراه دارد.
ورزش در توسعه مشارکت سیاسی ، مبارزه با استعمار بخاطر ارزشهای عدالت طلبانه آن و توسعه اقتصادی بخاطر تجاری شدن آن ، همچنین در فراهم کردن زمینه صلح بین دولت ها تقویت و تحکیم همبستگی و . . . شباهت بسیار خیره کننده ای به نقش سیاست در تبیین راهبردها و استراتژی و رسیدن به اهداف دارد.
اما درد اصلی و مبتلا به جامعه امروزی ما در این مقوله ایفاء نقش و حکم پیاده نظام ورزش و ورزشکاران در قبال نظام سیاست و سیاستمداران می باشد و یا به عبارتی تبدیل ورزش به ابزاری برای بازی عرصه سیاست.
چهار سال دوره مجلس نهم را در حالی سپری می کنیم که به باور نگارنده مطلب چیزی در این مدت از صدقه سر نمایندگان محترم مجلس عاید ورزش استان نشده و چه بسیار از شعارهایی که در همان بدو آغاز به کار به ورطه فراموشی سپرده شد و شاید نتیجه 4 سال عدم همراهی وکلای محترم با موکلین و بویژه جامعه ورزش را در المپیک 2016 برزیل به عینه مشاهده کنیم.
امروز استان از بسیاری از نداشته های ورزشی بویژه صاحبان سرمایه و حامیان مالی ورزشی در عذاب بوده و استان اردبیل بعنوان یک منطقه بسیار مستعد در حوزه جذب و توسعه توریسم و گردشگری ورزشی بخاطر نداشتن زیرساختهای استاندارد و . . . دچار چالش می باشد و صد البته این تنها گوشه ای از وظایف نمایندگان می باشد که با ایجاد بستر مناسب روند تسهیل جذب سرمایه گذاران و دوستداران در این زمینه را فراهم نمایند نه اینکه با کارشکنی و خدای نا کرده با رویکرد ابزاری صرف در موعد انتخابات به این امر نگاه کنند چراکه استفاده ابزاری سیاسیون از ورزش و سایر مقوله های اجتماعی خارج از مدار اخلاق بوده و این با روح و فلسفه وجودی ورزش در تضاد می باشد. امروز ورزش بعنوان یک پدیده چند لایه اجتماعی برای توسعه ، رونق و تعالی نیازمند نمایندگان و مردان سیاسی متعهد و اخلاق مدار بوده که در حوزه سیاست ورزش را قربانی مطامع و خواستهای خود نکرده و یا در قالب شعار از ورزش بهره مند نشوند.
در قاعده کلی ورزش می بایست از سیاسیون بهره مند شود نه اینکه سیاسیون با لگدمال کردن اخلاق و اهمال در نظارت و فراموش کردن وظایف تدوین قوانین حمایتی ، یک طرفه از ورزش بهره سیاسی ببرند.
ورزش با رویکرد اسلامی منبعث از روحیه سخاوت ، جوانمردی و فرار از هر گونه ناپاکی ها ، کژیها ، پلشتی ها و پلیدیهاست . ورزش سازگار با مرام و فرهنگ ایرانی یعنی ساختن جسم و پرورش روح در عالم عصمت و طهارت و این از خصوصیات بارز ائمه بوده اما زمانیکه همین مقوله قربانی مطالعه شود پایی در عرصه بداخلاقی گذاشته ایم .
به گواه تاریخ هر وقت سیاست و سیاسیون به کمک ورزش آمده اند ورزش جهش روبه جلو داشته اما وقتی سیاست و سیاسیون خواسته از ورزش بهره کشی سیاسی کنند یارگیری انتخاباتی و حزبی نمایند. شاید در کوتاه مدت سیاسیون به اهداف تبلیغاتی خود نایل شوند اما در دراز مدت هم ورزش و ورزشیها و هم سیاسیون منفعل و بازنده اصلی خواهند بود البته این موضوع در موضع داخلی و اهداف بین المللی دو رویکرد متفاوت دارد در رویکرد بین المللی و فراملی گاه نگاه سیاسی به ورزش باعث رشد شده و افتخار آفرینی برای همه میشود همانند وقتی که ورزش ملی خود را برای رقابت در میادین بزرگ بین المللی و المپیک مهیا و آماده می کنیم نگاه سیاسی به ورزش مفید به فایده خواهد بود زمانیکه صاحبان کرسی سیاسی تلاش دارند از طریق ورزش داشته های کشور را در عرصه فراملی و بین المللی به نمایش بگذارند و غرور و حماسه ملی را به ارمغان آورند سیاست دل در گرو ورزش داشته و ورزش دوران اوج و رو به تعالی را شاهد خواهد بود . اما وقتی سیاسیون ورزش را در عرصه داخلی و برای بازیهای سیاسی در قالب برد و باخت انتخاباتی بخواهند و ورزش را برای سیاست هزینه کنند و احزاب و تفکرات متفاوت نسخه های متفاوت و متضاد برای ورزش بپیچند آنوقت هم ورزش آسیب می بیند و هم در دراز مدت سیاسیون دچار خسران میشوند.
امروز فصلی دیگر از نشانه های دموکراسی از نوع انتخابات مجلس پیش روی ملت است تا مردم همیشه در صحنه و بهترین مردمها به فراخور شناخت و باورهایشان و البته فارغ از شعارهای رنگین و برخی مکرهای انتخاباتی تعدادی از کاندیداها ، مجدداً وکلای صالح و مورد وثوق خود را اینبار برای ترمیم گوشه ای از زخمهای ناشی از بی تدبیری های گذشته با انتخاب نمایندگان متعهد و دلسوز و البته همراه و همسو با دولت تدبیر و امید زمینه گام نهادن در مسیر توسعه و تعالی و بالندگی بیش از پیش را فراهم سازند.
سخن آخر، اگر بزرگترین مکتب ها را بررسی کنیم به این نکته مشترک خواهیم رسید « خدمت به خلق راه رستگاری است »