حبس و شکنجه مستأجر در سیاهچال مخوف

|
۱۳۹۴/۱۰/۲۷
|
۰۹:۰۹:۵۷
| کد خبر: ۳۶۲۰۲۰
حبس و شکنجه مستأجر در سیاهچال مخوف
مرد جوانی پا برهنه و وحشت زده به کلانتری 108 نواب رفت و گفت مرد میانسالی او را به مدت دو روز در سیاهچال خانه‌اش حبس و شکنجه کرده است.

به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، بامداد دیروز مرد جوانی پا برهنه و وحشت زده به کلانتری 108 نواب رفت و گفت مرد میانسالی او را به مدت دو روز در سیاهچال خانه‌اش حبس و شکنجه کرده است.

این مرد در حالی که آثار وحشت در چهره‌اش پیدا بود، با صدایی لرزان گفت: من متأهل هستم و دو فرزند دارم و شغلم قصابی و مغازه اجاری‌ام حوالی خیابان مرتضوی است. مالک مغازه مرد میانسالی به نام چنگیز است و خانه‌شان پشت مغازه است.

ساعت 15 و 30 دقیقه روز چهارشنبه، داخل مغازه‌ام نشسته بودم که چنگیز وارد شد و خواست کمک کنم تا وسیله سنگینی را از زیرزمین خانه‌اش بیرون بیاورد که قبول کردم. لحظاتی بعد وقتی وارد زیرزمین خانه‌اش شدیم با مرد دیگری به نام احمد که از دوستان نزدیک چنگیز بود، روبه‌رو شدم.

آنها با افشانه شوکر به من حمله کردند. احمد مرا مورد ضرب و جرح قرار داد و چنگیز هم با چاقو چند ضربه به سر و دستانم زد که مجروح شدم. لحظاتی بعد، آنها از کتک زدن من خسته شدند و مرا داخل سیاهچال رها کردند. متوجه شدم چنگیز قصد دارد مرا بکشد.

دلیل رفتارش را پرسیدم که جواب نداد. بعد با التماس به دست و پایش افتادم و خواهش کردم مرا نکشد. به او گفتم که زن و فرزندانم در خانه منتظر من هستند و اگر مرا رها کند هر چه بخواهد به او می‌دهم. بعد از بستن دست‌هایم، پاهایم را هم غل و زنجیر کردند و برای چند ساعت دیگر مرا داخل سیاهچال شکنجه دادند تا اینکه چنگیز از زیر زمین بیرون رفت و من و احمد تنها شدیم.

به احمد التماس کردم و خواستم علت کارشان را بگویند، اما حرفی نمی‌زد.  صبح روز بعد چنگیز دوباره به زیر زمین آمد و مرا شکنجه داد. چند ساعتی هر دو آنجا بودند تا اینکه چنگیز دوباره آنجا را ترک کرد و با احمد تنها شدم. دوباره از احمد خواستم علت کارشان را توضیح بدهد، اما مهر سکوت به لب داشت و چیزی نمی‌گفت.

همان لحظه چنگیز دوباره وارد شد. کمی با احمد حرف زد تا اینکه احمد خارج شد. چنگیز دوباره من را کتک زد. بعد خسته شد و زیر زمین را ترک کرد. وقتی تنها شدم خیلی تلاش کردم تا زنجیر را از پاهایم باز کنم تا اینکه کفش‌هایم را از پاهایم بیرون آوردم و پس از این پاهایم به راحتی از داخل زنجیر بیرون آمد. بعد با چاقویی که آنجا افتاده بود، دست‌هایم را هم آزاد کردم و خیلی آرام از زیر زمین بیرون آمدم.

خودم را به در خانه رساندم و بعد از خارج شدن از خانه تا سه راه آذری پای برهنه دویدم و به خانه برادرم رفتم و همراه او به کلانتری آمدیم. وی در پایان گفت: مدتی قبل من متوجه شدم چنگیز یک سال قبل هم مرد دیگری را در زیر زمین خانه‌اش حبس و پس از گرفتن مبلغ زیادی او را رها کرده بود.

پس از طرح این شکایت، تیمی از مأموران کلانتری نواب در محل حادثه حاضر شدند و چنگیز را بازداشت کردند.

صبح دیروز متهم مقابل قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس کشیک دادسرای جنایی مورد بازجویی قرار گرفت. متهم در بازجویی‌ها به جرم خود اقرار کرد.

وی در ادعایی گفت: مدتی قبل احمد به من گفت که مرد قصاب به همسر من نظر دارد. پس از این به او مشکوک شدم و با کمک احمد این نقشه را طراحی و اجرا کردیم.

وی ادامه داد: من او را با غل و زنجیر در زیر زمین خانه‌ام بسته بودم و فکر نمی‌کردم او بتواند فرا کند، اما وقتی او را با مأموران پلیس جلوی خانه‌ام دیدم، شوکه شدم.

متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفت تا زوایای پنهان این حادثه روشن شود. مأموران با دستور قاضی سعید احمدبیگی در تلاشند تا همدست متهم را شناسایی و دستگیر کنند.

 

منبع: جام نیوز

نظر شما