به گزارش سرویس ورزشی برنا هادی ساعی یک چهره انکارنشدنی در ورزش ایران است. نابغه بزرگ تکواندو با یک چمدان مدال و افتخار که توانسته نخستین طلای تکواندو در المپیک را به سینه بزند. ساعی بعد از خداحافظی از عرصه ورزش، پا در مسیر دیگری گذشته و در میدان سیاست و هنر می درخشد. ستاره ای که ظاهرا آنقدر پتانسیل دارد که بتواند در این عرصه موفق باشد.
با این وجود تخصص اصلی ساعی تکواندو است. تخصصی که او چند صباحیست از آن دو مانده. ساعی در این باره می گوید: خوشبختانه یا بدبختانه من در تکواندو هستم و از این رشته دور نیستم. اگر تکواندو را مانند یک کشتی فرض کنید من وسط این کشتی هستم که کسی نمی تواند ما را از این کشتی پیاده کند و حتی اگر خودم هم بخواهم نمی توانم پیاده شوم. من یا باید موافق با حرکت این کشتی پارو بزنم که در شرایط فعلی چنین کار نخواهم کرد. یا باید خلاف جهت پارو بزنم که بازهم چنین نمی کنم و هیچگاه کسی از من سخنی بد در مورد تکواندو نشنیده است. راه سوم هم اینکه پاروها را بالا بگیرم تا کشتی به حرکت خود ادامه دهد.
ساعی افزود: هر جا تکواندو موفق بود که وظیفه خود می دانم کمک کنم کما اینکه بعد از قهرمانی جهان در هر دو دوره با برگزاری جشن قهرمانی به اعضای تیم روحیه دادم.
نمی شود با ساعی صحبت کرد و درباره حال و هوای این روزهای تکواندوی ایران نپرسید. او با وجود اینکه در بدنه تکواندو حضوری پررنگ ندارد، اما اتفاقات این رشته را به خوبی رصد می کند. ساعی اعتقاد دارد که تکواندو سال موفقی را پشت سر گذاشته: ما باید نیمه پرلیوان را دید و آن همان کسب سه سهمیه بود. ولی می توانستیم هر چهار سهمیه را کسب کنیم. آسیب دیدگی اسبقی بدشانسی بود. بهنام اولین کسی بود که تو رنکینگ بالاتر از همه قرار داشت که در مسیر راه با آن آسیب دیدگی نتوانست ادامه دهد. اینجا برمی گردد به بحث های مدیریتی ما که معتمد را از دست دادیم. اگر کمی تمرکز داشتیم می توانستیم معتمد را جایگزین کنیم که البته او هم در مقطعی آسیب داشت.
این قهرمان تکواندو به مورد اعتراضات ایران به داوری ها هم گفت: این موضوع به ارتباط برمی گردد. ما هیچگاه نتوانستیم یک ارتباط خوب برقرار کنیم با فدراسیون جهانی. امروز جهان ارتباطات است و ما با اعتراضات بی مورد و بی موقع خود مقداری بی اعتمادی را در فدراسیون جهانی ایجاد کرده ایم.
یکی از حاشیه های که پیرامون ساعی در سال گذشته رخ داد، ماجرای او و رضا مهماندوست سرمربی سابق تیم ملی بود. نبش قبر کردن اتفاقات گذشته و المپیک 2008 فضای پیرامونی ساعی را کدر و مبهم کرد. ساعی در این گفتکو به شکل مفصل درباره اتفاقات آن زمان و ارتباط خود با رضا مهماندوست صحبت کرد. او در این باره گفت: من با رضا مهماندوست در یک تیم بودم، از باشگاه فتح گرفته تا بازیهای آسیایی هیروشیما در تیم ملی کنار بودیم و بعد که مربی تیم ملی شد بازهم با هم کار کردیم و قتی هم مهماندوست سرمربی تیم ملی شد به عنوان سرمربی تیم ملی ایشان را قبول کردم. من همیشه حد و اندازه های خود را می دانم و وقتی در اردوی تیم ملی حاضر شدم یعنی این موضوع را قبول کردم، چه خوب، چه بد. ولی مهماندوست این حس را همان لحظه اول با من نداشت، البته قبل از اینکه مهماندوست انتخاب شود به من پیشنهاد دادند مربی تیم ملی شوم که قبول نکردم تا اینکه مهماندوست سرمربی تیم ملی شد و در اولین مصاحبه خود هر چه گفت به من بود. ولی من قبول کردم آمدم تمرین و به بهترین نحو تمرین کردم. در آن مقطع همه دنبال این بودند که ساعی به المپیک نرود. از وزارت ورزش وقت گرفته تا فدراسیون، البته پولادگر تحت فشار بود که اینجوری شد. باید منصفانه صحبت کرد. ایشان از سوی وزارت ورزش به دلایلی که نمی توان گفت تحت فشار بود و نمی دانست چه کند!
ساعی در توصیح بیشتر این موضوع گفت: مهماندوست اول کار اصلا موافق حضور من نبود. حتی پیام داد که هادی اردو نیاید و به او اعتقاد ندارم. من جزو نفراتی بودم که باید به اردو می آمدم و آمدم اینقدر تلاش کردم که خودم را به مهماندوست تحمیل کردم. زودتر از همه می آمدم سر تمرین، سخت تمرین می کردم و دیرتر از همه می رفتم و کار به جایی رسید که مهماندوست نتوانست از من بگذرد. مهماندوست حتی زمانی که رفتیم سهمیه المپیک بگیریم به من اعتقاد نداشت. همه انتخابی ها را بردم و رفتم کسب سهمیه کردم. بعد از کسب سهمیه در اردوها اینقدر خوب کار کردم که هیچ مربی عاقلی نمی توانست از من بگذرد و خوشبختانه این تمرینات و زحمات در المپیک نتیجه داد و به بار نشست.
ساعی با اشاره به اینکه قبل از المپیک می دانستم در پکن طلا کسب می کنم اظهار داشت: این موضوع را از فیض الله نفجم سئوال کنید. یک سال قبل از المپیک نفجم را فرستادند به من پیام دهد که «شما نرو المپیک ، ما شما را می گذاریم مربی تیم ملی» و من به ایشان گفتم می خواهم بروم المپیک طلا بگیرم. در حیاط فدراسیون بودیم کتابی دستم بود ، جلد این کتاب را باز کردم و نوشتم: «اینجانب هادی ساعی تعهد می دهم به المپیک می روم و طلا می گیرم و اگر طلا نگرفتم دیگر ساعی را به عنوان تماشاچی تکواندو هم نخواهید دید» امضا کردم، تاریخ و ساعت زدم و دادم به نفجم گفتم این را به آنها بده که برای من پیام دادند.
ساعی این روزها در خاکریز سیاست نیز حضوری پررنگ دارد و در شورای شهر یک مهره تاثیرگذار است. او در این باره گفت: اینکه می گویند شورای شهر یک کار سیاسی است به هیچ عنوان درست نیست چرا که شورای شهر یک کار فرهنگی است که برای کمک به امور شهری فعالیت می کند. از همین رو معتقدم یک فرد سیاسی نیستم و نخواهم بود.
ساعی در سال 94 در عرصه هنر هم حضور یافت و در یک سریال تلویزیونی و یک فیلم سینمایی نیز ایفای نقش کرد. سریال پرمخاطب آمین با حضور او با استقبال مخاطبان روبرو شد. ساعی در خصوص ورود به سینما هم گفت: پشنهادات زیادی در این زمینه دارم اما در هر فیلمی بازی نمی کنم. سعی می کنم در این زمینه گزیده کار باشم.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر انتشار برخی خبرها از سرمایه گذاری او برای گرفتن نقش در سریال آمین گفت: به هیچ عنوان پولی که ندادم هیچ بلکه در بین هنرپیشه های این سریال بیشترین پول را من گرفتم.