به گزارش سرویس ورزشی خبرگزاری برنا؛ به این اسامی کمی دقت کنیم؛ ناصر حجازی، هادی نوروزی، همایون بهزادی، مهرداد اولادی و حتی مرتضی پاشایی! برخی از این افراد تا قبل از فرا رسیدن روز مرگ شان، چندان مورد توجه رسانه ها و افکار عمومی نبودند اما بعد از آن...
گویی عده ای منتظر بودند تا آنها از دست بروند و مرثیه سرایی و سوگواری را در سراسر ایران آغاز کنند! اینکه فراموش شده ها را بعد از مرگ عزیز می کنیم تا توجهات را به خودمان جلب کنیم بحثی جداست اما آزاردهنده ترین ماجرا، وقتی است که از هر فرصتی استفاده می کنیم که فرد فوت شده را به خوراک خبری تبدیل سازیم.
روزی که ناصر حجازی فوت کرد، عکس جنازه او منتشر شد و فیلم جان دادن مرتضی پاشایی روی تخت بیمارستان دست به دست چرخید تا به خانواده اش رسید! در زمان خاکسپاری هادی نوروزی، عکس جنازه و حتی صورت او در قبر پخش شد و حالا به رغم تمامی اعتراضات و انتقادات به این عمل زشت و غیرانسانی، عکس مهرداد اولادی پس از کالبد شکافی و درون کاور، روی گوشی های مردم ایران به اشتراک گذاشته می شود!
برایمان مهم نیست که کدام ذهن بیمار، اقدام به تهیه و انتشار این عکس ها و فیلم ها می کند، چیزی که مهم است استقبال گسترده عموم از این عکس ها و فیلم هاست. این استقبال به حدی بالاست که خبرگزاری منتسب به رسانه ملی هم این عکس مهرداد اولادی را کار می کند تا تعداد بازدیدهایش را بیشتر و بیشتر کند. آیا این انسانی است که به خاطر بازدید بیشتر تبدیل به سوهانی شویم که روی روح و احساس خانواده های داغدیده، کشیده می شود؟
شخصی که عکس مهرداد اولادی یا فیلم مرتضی پاشایی را روی سایت پر بازدید خود قرار می دهد آیا به دل خواهر یا مادر این عزیزان درگذشته فکر می کند؟
علاوه بر این، به خوبی یاد گرفته ایم در مورد مرگ افراد شایعه سازی کنیم و به قول معروف به دنبال قاتل بروس لی باشیم. در دقایق ابتدایی انتشار خبر درگذشت مهرداد اولادی، چندین مطلب روی سایت های معتبر در مورد علت مرگ او منتشر شد! واقعا به ما چه ربطی دارد که یک فرد چرا از دنیا رفته؟ چرا این باور را در بین عامه مردم پرورش می دهیم که از علت مرگ چهره ها باخبر شوند؟
آیا مشخص شدن علت مرگ، فرد درگذشته را زنده می کند؟ یا باعث شادی دل بازماندگان او می شود؟ شاید سبب خیر و برکت برای روح او باشد که اینچنین بی مهابا در مورد مرگ او صحبت می کنیم و نظر می دهیم!
بهتر است کمی به خودمان و رفتارهایمان فکر کنیم. امروز از مرگ حجازی، نوروزی و اولادی خبر می سازیم و بازدید می گیریم، غافل از اینکه فردا زندگی خودمان زیر ذره بین دیگران می رود.
چه کسی مسئول و رسیدگی به بازیچه شدن و سوژه شدن چهره های معروف در اجتماع است؟
مطمئنا با این روند به جایی می رسیم که نه تنها افراد معروف بلکه افراد عادی نیز از انتشار خبر مرگ خود در هراس خواهند بود و سعی خواهند کرد کفن و دفن آنها در خفا و بی خبری انجام شود چراکه عادت تازه و معمول جامعه ما بعد از مرگ را برای فرد در گذشته حتی از زمان جان دادن سخت تر خواهد کرد.