به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، صبح ۱۸ مرداد سال گذشته، مرگ مرموز دو نوزاد از سوی پرسنل بیمارستان ۲۲ بهمن شهرستان خاف به پلیس اعلام شد. به دنبال این گزارش، ماموران راهی محل شده و با حضور در بیمارستان مشخص شد که دو نوازد پسر ۱۴ روزه به دلیل نامعلومی فوت کرده است.
بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که دو نوزاد، زودرس بوده و بعد از به دنیا آمدنشان، ۱۲ روز در بیمارستان بستری بودهاند. آنها دو روز قبل از مرگشان از بیمارستان ترخیص و تحویل والدینشان شدهاند. اما دو روز بعد والدینشان، دو نوزاد را در حالی که فوت کرده بودند به بیمارستان میآورند.
باتوجه به حساس بودن ماجرا، کارآگاهان پلیس به تحقیق از پدر و مادر نوزادهای دوقلو پرداختند و پدر آنها در تحقیقات به ماموران گفت: زمانی که بچهها را به خانه بردم، حالشان خوب بود. اما صبح روز حادثه یک دفعه بی حال شدند. فورا آنها را به بیمارستان انتقال دادم، اما کادر درمانی به من گفتند که بچهها فوت کردهاند.
از آنجایی که علت مرگ دو نوزاد پسر مشخص نبود و از طرفی در ادامه بررسیها مشخص شد که پدر ۴۲ ساله و مادر ۴۰ ساله این دو کودک اعتیاد شدید به مواد مخدر دارند، اجساد دو نوزاد برای مشخص شدن علت تامه مرگ در اختیار متخصصان پزشکی قانونی قرار گرفت.
نظریه متخصصان پزشکی قانونی
با گذشت چندین ماه از مرگ دو نوزاد، متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ دو نوزاد را اعلام کردند.
طبق نظریه متخصصان پزشکی قانونی مرگ دو نوزاد بر اثر مصرف شربت متادون بود. با مشخص شدن علت مرگ دو نوزاد و از آنجایی که پدر و مادر دوقلوها اعتیاد به مواد مخدر داشتند، احتمال مرگ دو کودک توسط والدین آنها قوت گرفت.
بدین ترتیب بار دیگر تحقیقات از زوج معتاد صورت گرفت و این بار، پدر دو نوزاد که خود را در برابر مدارک پلیسی میدید به ناچار لب به اعتراف گشود و راز مرگ دونوزاد را برملا کرد.
او گفت: مدتهاست به مواد مخدر اعتیاد دارم و چند وقتی هست که به خاطر بچههایم، از متادون استفاده میکنم.
زمانی که دو قلوها را از بیمارستان به خانه آوردیم، حالشان خیلی بود. شب حادثه، همسرم حالش خوب نبود و ناخوش احوال بود. از طرفی دو قلوها هم بیقراری میکردند. صدای گریه آنها مرا کلافه کرده بود. نمیدانستم چکار باید انجام دهم. چند باری همسرم را صدا زدم، اما حالش انقدر بد بود که نمیتوانست به بچهها رسیدگی کند.
اعتراف به دو جنایت ناخواسته
او ادامه داد: نمیدانستم چه کنم. از این طرف سر و صدای بچهها و از آن طرف هم مشکل همسر و نداشتن مواد مخدر کافی اذیتم میکرد. ناگهان فکری به ذهنم رسید. من و همسرم هر وقت درد به سراغمان میآمد و بیتاب بودیم، متادون مصرف میکردیم و آرام میشدیم.
پس بچهها هم اگر شربت متادون را میخوردند دست از بیقراری برمی داشتند و آرام میشدند. ناگهان فکری به ذهنم رسید، تصمیم گرفتم نقشهام را اجرا کنم. دستم را داخل شربت متادون زدم و بعد داخل دهان بچهها گذاشتم.
چند دقیقه بعد، آنها آرام شدند. من که تصورش را نمیکردم که کارم مرگ دو بچهام را رقم میزند، با این خیال که آنها آرام گرفتهاند، به سراغ کارهای خودم رفتم.
ساکت بودن بچهها را در تمام طول شب به حساب، تاثیرات شربت متادون گذاشتم. صبح که به سراغ آنها رفتم، متوجه شدم که بچهها نفس نمیکشند. ترسیده بودم، فورا آنها را به بیمارستان بردم، اما به من گفتند که بچهها فوت کردهاند.
بعد از مرگ بچهها میخواستم، واقعیت را بگویم، اما ترسیدم. ترسیدم که همسرم و خانوادهام از این ماجرا با خبر شوند و مرا ترک کنند. من ناخواسته باعث مرگ دو فرزندم شده بودم. از طرفی با خودم گفتم، بچهها مریض بودند و به دروغ میگویم که مشکلات روزهای اول تولدشان باعث این اتفاق افتاده است. چه کسی به من شک میکند.
اما برخلاف تصورم، راز مرگ دو بچهام فاش شد. من نمیخواستم آنها را به قتل برسانم، فقط میخواستم بیقراری نکنند.
سرهنگ محمد یزدانی، فرمانده انتظامی شهرستان خاف، با اعلام این خبر گفت: به دنبال اعترافات پدر معتاد، راز مرگ مشکوک دوقلوها برملا شد. متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.
منبع:آنا