به گزارش خبرگزاری برنا از گچساران وبه نقل از فانوس زاگرس؛شریعتی بعثت را یک انقلاب و تکریم ارزش های اخلاقی دانست و گفت:بعث برای ساخت یک انسان نو و ارزش های تازه به وقوع پیوست.
وی اظهار داشت:در زمان دکتر شریعتی وی خط مشی منحصر به خود یعنی آگاهی بخشی به جامعه را در پیش گرفت و بعثت نیز یک روش آگاهی بخشی برای رهایی بخشی بوده و علم علم نیز برای تغییر و تحول است.
فرزند دکتر شریعتی در ادامه اظهار داشت:علاوه بر وجود سوءتفاهمات و اختلافات امروز وضع ایران نسبت به سایر کشور های منطقه بهتر بوده و وجود گروههای تندروی اسلامی ریشه در بنیادگرایی تحول خواه دارد که متاسفانه به دلیل تفسیرهای نادرست دینی امروز به گروههای خشونت آمیز تبدیل شده اند.
استاد فلسفه دانشگاه تهران بنیاد گرایی امروز را به دو روش بنیادگرایی مدرن و سنتی تعریف کرد و گفت:چه استعدادی در اسلام است که این پدیده بیش از ادیان دیگر در حال رشد است.
شریعتی در بحث بنیادگرایی گفت:یک گونهی امروزینِ بنیادگرایی، همین القاعده و طالبان و داعش هستند. اینها، از یک طرف، با امپریالیسم و صهبونیسم درافتادهاند و دارند میجنگند، و از سوی دیگر، با بدیلی که، در کشورهایی چون افغانستان و سوریه،عراق و.… ارائه میکنند، مشکلاتِ عدیدهای برای ملتهای مسلمان ایجاد کردند، که نه از رحمانیتِ اسلام در آن خبری است، و نه از آزادی و عدالت. سرانِ اینها، تحصیلکردههای غرب هستند، و از از همهی وسائلِ پیشرفته و ابزارها و روشهای مُدرنِ الکترونیک و انفورماتیک استفاده میکنند.
فرزند شهید شریعتی اظهار داشت:در این میان، جریانِ نواندیشی یا دینپیرایی، که نمادهای آن از سیدجمال تا دکتر شریعتی باشند، پروژهی دیگری دارند: اینکه، ما چگونه میتوانیم، هم، گذشتهی خود را بازنگری کنیم، و هم، از روشهای جدید استفاده کنیم، و این ترکیبِ تازه، هیچ نسبتی با بنیادگرایی ندارد، زیرا، معطوف به آیندهی در راه است، و نه گذشتهی درگذشته.
وی یادآور شد:شریعتی، به بنیادگرایی نرسید، چون، در زمانِ او، به این صورت گسترش نداشت. چون، بنیادگرایی، بعد از دکتر شریعتی بهوجود آمده است. مشخصاتی که دکتر شریعتی از تشیعِ صفوی، و نقدِ عواملِ انحطاط یا تسلطِ اندیشهی سازشکارانه در جوامعِ اسلامی میدهد، به دورانِ ماقبلِ بنیادگرایی مربوط است. آنچه فعلاً در موردِ بنیادگرایی مطرح است، مجموعهای از چند دیکورس و گفتمان است. بنیادگرایی، برخلافِ سنتگرایی، حتی از نوگرایی هم استفاده میکند. برای به دست گرفتنِ حکومت، ابزارهای جدید را شناخته، و به کار میبرد.
بعداز سخنرانی احسان شریعتی جلسه پرسش و پاسخ برگزار گردید که از جمله سوالات مهمی که توسط دانشجویان دانشگاه آزاد گچساران مطرح و توسط دکتر احسان شریعتی پاسخ داده شد پیرامون:آیا دکتر علی شریعتی شهید است یا فوت نموده اند؟آیا دکتر شریعتی مخالف با جریان روحانیت در آن دوره و به عبارتی مخالف با جامعه روحیانیت بوده است؟آیا زمان انقلاب کردن در دنیای امروز به پایان رسیده است؟چرا کشورهای اسلامی اطراف کشور ما که در گذشته از ما عقب بوده اند اکنون در بسیاری جهات از ما پیشرفته تر شده اند؟
احسان شریعتی در پاسخ به سوال اول گفت:مرگ دکتر شریعتی همواره مشکوک بوده است و در ماههای پایانی اواخر عمر ایشان به شدت توسط ساواک تحت تعقیب و زیر نظر بوده و از نظر روحی نیز در شرایط بدی به سر می برده است و ما معتقدیم که توطئه ای در کار بوده است که ایشان در میان نباشد و در پیگیری های ما به بیمارستانی در انگلستان که جسد دکتر در آنجا بوده است متاسفانه از ارائه پرونده پزشکی وی خودداری و حتی می گویند پرونده ای وجود ندارد.
وی ادامه داد:به دلیل اینکه ساواک قصد داشت پیکر دکتر شریعتی را به ایران آورده و سوءاستفاده سیاسی کند با نظر شهید چمران و آیت الله امام موسی صدر پیکر وی را به سوریه برده و مومیایی شده و در جعبه ای قرار دارد و اگر شرایط مهیا شود به ایران برخواهیم گرداند.
استاد فلسفه دانشگاه تهران در پاسخ به سوال دوم گفت:دکتر شریعتی خود در خانواده روحانی به دنیا آمده است و در بحث علوم دینی و اصلاحات اسلامی اختلافاتی با دیدگاههای روحانیت وجود داشته است اما اینگونه نبوده که مخالف با جایگاه روحانیت باشد و پیوندهای نزدیکی با روحانیت مبارز آن دوره داشته و حتی روحانیون سرشناس آن زمان دیدگاه های دکتر را قبول داشته اند.
وی در پاسخ به دیگر سوال دانشجویان گفت:زمان انقلاب در دست انقلابیون نیست و هر انقلابی نیاز به شرایطی دارد و تا ضروریت های ایجاد یک انقلاب فراهم نشود و این احساس بوجود نیاید انقلابی رخ نخواهد داد و اصلاحات و انقلاب یک زمان خاصی دارد.
شریعتی در پاسخ به سوالی پیرامون پیشرفته بودن کشورهایی که زمانی از ما عقب بودند گفت:دلیل آن به گذشته بر میگردد و منظور از گذشته این دولت و ان دولت نیست بلکه از حدود ۱۰۰ سال پیش تاکنون برخی زیرساخت هایی که در کشور بنا نهاده شده است درست نبوده است.
وی در مورد عقب ماندگی کشورهای اسلامی نسبت به کشورهای غربی گفت:زمانی تمدن اسلامی در دوره تاریخی در دوران طلایی به سر میبرد و در بیشتر علومی که امروز غرب به ان افتخار می کند ما جلوتر بوده ایم اما متاسفانه بعد از حمله مغول و در چهار قرن اخیر یک دوره رکود و عقب گرد بر کشورهای اسلامی وارد شد و این مرحله گذرا است و ربطی به اسلام ندارد.
فرزند دکتر شریعتی در پاسخ به این سوال که آیا افکار دکتر شریعتی رو به زوال است یا نه و همچنین آثار رو به رشد وی گفت:دکتر در گذشته متعلق به جوانانی بوده است و امروز نیست خیلی از جوان ها مجذوب شخصیت وی هستند و دلیل ان این است که شخصیت وی چند وجهی است و بعد عرفانی،معنوی و ادبی دکتر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است در صورتی که اسلامیت وی نیز نگاه های تازه ای دارد که کشورهای اسلامی به ان نیازمند هستند و اموزه در بخی کشورهای اسلامی از جمله ترکیه آثار وی ترجمه و طرفدار دارد.
وی گفت:شریعتی خواستار یک نظامی بود و هست که عرفان،آزادی و معنویت خاستگاه آن باشد.
حاشیه ها:
در پایان این جلسه یکی از دخنران دانشجو با سوء برداشت از این جمله احسان شریعتی که انقلاب و اسلام وبعثت به دنبال اصلاحات دینی و دنیوی و جامعه بوده است و گره زدن آن با یکی از جناح های کشور(اصلاح طلبان)سعی در برهم زدن نظم جلسه را داشت که با واکنش و انتقاد دانشجویان شرکت کننده در جلسه مواجه و دکتر شریعتی نیز با لبخند به انتقاد وی پاسخ داد که حرف او کلی بوده است.
در این جلسه چهره هایی از فعالان اصلاح طلبی شهرستان گچساران حضور داشت.
دانشجویان با نظم و اشتیاق حضور فرزند معلم شهید انقلاب را لحظه شماری کرده و به سخنرانی وی گوش فرا داده.