به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، احترام یوسفی در آرمان نوشت: یکی از دغدغه های مهم در حوزه مسائل زنان، مرز میان رعایت قانون با آن چیزی است که از آن به عنوان «تابو» یاد میشود. گاهی سایه سنگین این تابوها مانع بازنمایی واقعی هویت زنان در رسانهها شده است. «فاطمه سعیدی» نماینده مردم تهران در مجلس دهم معتقد است که باید بین تابوهای غیرضروری و ممنوعیتهای صحیح شرعی و قانونی تفاوت و تمایز قائل شویم. سالها فعالیت سعیدی در آموزش و پرورش و همچنین حزب کارگزاران سازندگی، او را به عنوان یکی از زنان لیست امید تهران به عرصه رقابتهای انتخاباتی کشاند که نتیجهاش پیروزی ۳۰ بر صفر در تهران بود. گفتوگوی «آرمان» با فاطمه سعیدی منتخب مردم تهران در مجلس دهم، پیرامون نحوه بازنمایی هویت زنان در رسانه ها شکل گرفت که در ادامه میخوانید:
رسانه تا چه حد میتواند در بازنمایی هویت صحیح زنان موثر باشد؟
قطعا میتواند بسیار موثر باشد. اما متاسفانه، موضوع نقش زنان و حضور آنها در عرصههای سیاسی و اجتماعی از یک سو با غفلت برخی رسانههای داخلی مواجه شده و از سوی دیگر، با درافتادن به ورطه افراط، شکل فمینیستی به خود میگیرد. در حالی که مطالبات زنان کاملا روشن و دارای مرزبندیهای شفاف با سیاسیکاری است. بنابراین آنچه رسانهها در این عرصه میتوانند انجام دهند، بسیار حساس و حائز اهمیت است. همچنین فعالان حوزه زنان، باید باورمندی خود را نسبت به نقشی که میتوانند در عرصههای مختلف ایفا کنند افزایش دهند. تا زمانی که بانوان هویت خود و ظرفیتهایی را که از آن برخوردارند به درستی درک نکنند و نسبت به آن باور عمیقی نداشته باشند، نمیتوانند اهداف عالیه خود را اجرایی کنند.
رسانههای ما در مسیر جریانهای فکری مختلف پیش میروند. فکر میکنید رسانههای کشور، در تبیین جایگاه و نقش واقعی زنان در مسیر درستی گام برمیدارند؟
موضوع جایگاه و نقش زنان در جامعه، طی سالهای اخیر به ویژه با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بیش از گذشته در سطح اجتماع تبیین شده است. در این مسیر نباید از نقش سازنده و تلاشهای اثرگذار خانم مولاوردی، معاون محترم رئیسجمهور غفلت کرد. ایشان در طول سه سال گذشته تلاشهای خالصانهای داشته است. بنابراین میتوان گفت جهتگیری دولت در این زمینه کاملا مثبت است، اما این شرط کافی نیست. همانطور که تجربه کشورهای مختلف نشان داده، تنها با حمایتهای دولت نمیتوان نسبت به تحقق مطالبات امیدوار بود. بلکه این امر باید با جوشش درونی بانوان هم همراه باشد. همچنین جریانات سیاسی و سازمانهای مردمنهاد نیز باید به این باورمندی برسند که نقش زنان در اداره جامعه انکارنشدنی است. اگر این سه مولفه در کنار یکدیگر به صورت همافزا فعالیت کنند، در آن صورت است که نقش رسانهها پررنگتر میشود و اثرگذاری آنها نیز افزایش مییابد. نکته دیگری نیز در رسیدن به پاسخ صحیح برای این سوال وجود دارد. رسانهها در ایران یکپارچه نیستند و هدفگذاری واحدی در این زمینه ندارند. برای مثال شما میبینید که رسانههای مستقل و عموما اصلاحطلب، جهتگیری کاملا مثبتی نسبت به مطالبات بانوان و نقش آنها دارند اما رسانههای عمومی اهمیت چندانی به این موضوع نمیدهند. بنابراین باید ابتدا یک عزم ملی در این خصوص پدید آید تا رسانههایی مانند رادیو و تلویزیون نیز با توجه به فراگیریشان، نقش خود را به درستی ایفا کنند. بنابراین نمیتوان به طور مطلق گفت آیا رسانهها در تبیین جایگاه و نقش واقعی زنان در مسیر درستی قدم برداشتهاند یا خیر.
به نظر شما اگر رسانهها به رسالت خود در بازنمایی هویت واقعی زنان عمل کنند، میتوان امیدوار بود که در مساله حقوق زنان، به عدالت جنسیتی دست یابیم؟
به نظر من باید این باور و درک صحیح در میان همه رسانهها پدید آید. قطعا اگر رسانههای ما نسبت به این موضوع توجیه شوند، با توجه به حضور گستردهای که بانوان در رسانهها دارند، میتوان نسبت به آینده روشنتر امیدوار بود. ما میتوانیم از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی توسط معاونت بانوان ریاست جمهوری برای فعالان رسانهای، آنها را نسبت به نقشی که میتوانند در راستای رسیدن به این اهداف داشته باشند توجیه کنیم.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، شاهد آن بودیم که گفتمان اعتدال و توسعه در جامعه، بهطور چشمگیری فراگیر شد. با توجه به این مساله، فکر میکنید رسانه میتواند بستر مناسبی برای برقراری گفتمان اعتدال، توسعه و زن باشد؟
اساسا بسترسازی برای تحقق اهداف اقشار و گروههای مختلف توسط رسانه، یکی از مهمترین ابزارها برای پیشبرد مطالبات است. اما نمیتوانیم بدون آموزش صحیح و انتقال دقیق دغدغهها به مدیران رسانهها و فعالان این عرصه، از آنها انتظار داشته باشیم بسترسازی کنند. در واقع باید میزان اهمیت موضوع زنان برای آنها تشریح شود. در این صورت است که میتوان نسبت به برقراری گفتمان اعتدال، توسعه و زن امیدوار بود.
گمان میکنید رسانهها در مقام دیدبانهای اجتماعی، چه نقشی در برقراری توسعه متوازن ایفا میکنند؟
به طور حتم رسانهها به عنوان چشم بیدار جامعه و آیینه تمامنمای مطالبات و اهداف جامعه، نقشی ارزنده دارند اما تا زمانی که خود به این نقش باور نداشته باشند نمیتوانیم انتظار شکلگیری یک تحول رسانهمحور را داشته باشیم.
با توجه به امکاناتی که یک رسانه میتواند داشته باشد، فکر میکنید رسانه تا چه حد میتواند زنان را برای حضور فعال در جامعه ترغیب کند؟
امروز دیگر رسانه محدود به رادیو، تلویزیون، روزنامهها و خبرگزاریها نیست. با ورود شبکههای مجازی به عرصه اطلاعرسانی، تحولی شگرف در این حوزه اتفاق افتاده است. شما را به نقش این شبکهها در انتخابات دهمین دوره مجلس ارجاع میدهم. در این رویداد، نقش بیبدیل شبکههای اجتماعی به ویژه اپلیکیشنهای تلفن همراه نمود بسیاری داشت. بنابراین با سیاستگذاری صحیح در این حوزه و سرمایهگذاری مادی و معنوی دستگاه های دولتی و مردمنهاد، میتوان امیدوار بود حضور زنان در عرصههای مدیریتی بدل به یک مطالبه عمومی شود.
با توجه به تحولات عرصه جهانی، فکر میکنید بازنمایی هویت زنان در رسانههای ما تا چه اندازه مبتنی بر واقعیت بوده است؟
یک تفاوت عمده میان جامعه ایرانی و کشورهای توسعه یافته غیرمسلمان وجود دارد. باورهای دینی در جامعه ما و نگاه دین مبین اسلام به نقش زنان، وجه تمایز ما با دیگر کشورهاست. در نگاه دینی برخلاف نگاه غیردینی، هویت زنان مبتنی بر ارزشهای معنوی است و آنها به عنوان یک ابزار دیده نمیشوند. بنابراین مدل ایرانی - اسلامی هویت زن با مدل غربی آن متفاوت است. به همین دلیل، مقایسه ایران با جوامع دیگر نمیتواند مقایسه درستی باشد. چون نوع نگاه ما با آنها تفاوت دارد. وظیفه ما این است تا ضمن آگاهی از تجربه های موفق جهانی، آنها را با مدل جهان بینی خود بومیسازی کنیم. در این صورت شاهد خواهیم بود که زنان مسلمان ایرانی میتوانند حتی بیشتر و بهتر از زنان غربی در عرصه اجتماع موفق باشند. اما اینکه آیا رسانهها توانستهاند این هویت ایرانی- اسلامی را بهدرستی به جامعه منعکس کنند، فکر میکنم پاسخ این سوال منفی است.
ما اخیرا شاهد هستیم رسانهها بهعنوان یک مانع در مسیر خشونت علیه زنان عمل کردهاند. این کارکرد رسانهها چطور و چگونه باید تقویت و حمایت شود؟
خشونت علیه زنان یک پدیده خطرناک و نگرانکننده است که سابقه ای به درازای تاریخ دارد. در این زمینه دین ما دیدگاههای بسیار روشنی دارد و حتی مقابله با این خشونت به عنوان یکی از دستاوردهای بعثت حضرت رسول اکرم(ص) در عصر جاهلیت بوده است. ایشان نقش زن را بسیار با اهمیت میشمردند و توانستند با پدیده شوم زنده به گور کردن دختران مبارزه کنند. بنابراین نباید اجازه دهیم به اسم اسلام و با قرائتهایی که کمترین نسبتی با دین ندارد، نوعی اسلامهراسی در میان بانوان ایجاد شود. در این مسیر، نوعی اجماع میان دستگاه های مختلف، لازم و ضروری است. دایره خشونت علیه زنان، از خشونت فیزیکی تا سایر انواع خشونت قابل تعمیم است. خشونت علیه زنان، تنها ضرب و شتم نیست. بلکه بسیاری از رفتارهای مردسالارانه جامعه ما امروز مصداق خشونت است. بنابراین ابتدا باید انواع خشونت علیه زنان بهطور دقیق شناسایی شود. در این مسیر رسانهها میتوانند تبیینکننده خوبی باشند و این مطالبه بانوان را در سطح جامعه برجسته کنند. گام بعدی، تعیین مجازات متناسب با جرم است. باید مجازات هر نوع خشونتی علیه بانوان به گونهای بازدارندگی لازم را در خود داشته باشد. اما عرصه جرم و مجازات تنها عرصه موجود نیست بلکه به عنوان پدیدهای برای مقابله با خشونت است. ما باید در اولین و مهمترین گام، از بروز خشونت جلوگیری کنیم و این امر جز با بالا بردن سطح فرهنگ عمومی در این حوزه میسر نمی شود. در این مسیر نیز رسانهها نقش بسزایی دارند.
ما از توانمندی رسانهها صحبت کردیم اما محدودیتهایی نیز برای آنها وجود دارد. فکر می کنید محدودیت های فرهنگی تا چه حد بر عملکرد رسانه تاثیرگذار بوده است؟
باید بین تابوهای غیرضروری و ممنوعیتهای صحیح شرعی و قانونی تفاوت و تمایز قائل شویم. گاهی ورود زنان به برخی حوزهها منافاتی با هیچ یک از احکام شرع مقدس ندارد اما به دلیل نگاه غلط رسوب یافته در طول سالهای متمادی، این حوزهها از جمله ورزش بانوان تبدیل به یک تابو شده است. این تابوها باید از بین برود. دولت به عنوان سیاستگذار و مجری قانون باید نقش اول را در حمایت از بانوان داشته باشد و رسانهها نیز میتوانند در این زمینه مشوق دولت باشند. در این میان برگزاری جشنوارههایی همچون «زن، خانواده و رسانه» میتواند تا حدود زیادی به از بین رفتن این تابوها کمک کند مشروط بر اینکه به جریانی دائمی تبدیل شده و اقدامی مقطعی و گذرا نباشد.