اقدام عجیب برای ازدواج با زن صیغه ای

|
۱۳۹۵/۰۳/۳۱
|
۰۷:۰۵:۰۳
| کد خبر: ۴۱۹۸۲۳
وقتی در یک لحظه نگاهم به چشمان اشک آلود و نگران دختر 5 ساله ام گره خورد ناگهان قلبم فرو ریخت و ناخودآگاه ترس سراپای وجودم را فرا گرفت، دخترم به حلقه های آهنینی می نگریست که بر دستانم گره خورده بود چرا که ...

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، بخشی از اظهارات مرد 30 ساله ای است که این بار به اتهام زورگیری و سرقت بیش از 30 دستگاه خودرو توسط کارآگاهان زبده اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شده است.

او در حالی که عنوان می کرد «شیشه» زندگی ام را نابود کرد و همه چیزم را به یغما برد پس از آن که به سوالات تخصصی افسر پرونده اش درباره چگونگی سرقت های خود پاسخ داد به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: پس از آن که در دوران راهنمایی ترک تحصیل کردم به کارگری روی آوردم .از کارم راضی بودم طولی نکشید که به یک استادکار بنایی تبدیل شدم .

در همین زمان بود که با دختری نجیب و مهربان ازدواج کردم و زندگی ام رنگ و بوی دیگری پیدا کرد. خوشبختی های من با به دنیا آمدن «مهرانه» کامل شده بود که ناگهان سهمگین ترین توفان زندگی ام وزیدن گرفت و من به سوی مواد مخدر صنعتی کشیده شدم از آن روز به بعد نه تنها سعادت و خوشبختی از دنیای شیرینم رخت بر بست بلکه «شیشه» همه زندگی ام را نابود کرد . همسرم وقتی ماجرا را این گونه دید و متوجه شد که من به مواد مخدر صنعتی آلوده شده ام طلاقش را گرفت و به دنبال سرنوشت خودش رفت.

از زندان که آزاد شدم دخترم را از او گرفتم و در حالی که زن دیگری را به عقد موقت خود درآورده بودم دوباره مصرف مواد را شروع کردم اما این بار سرقت هایم را به صورت حرفه ای و در کنار دوستان سابقه داری ادامه دادم که با آن ها در زندان آشنا شده بودم. از آن روز به بعد سرقت های خرد کفاف هزینه های سنگین اعتیادم را نمی داد به همین خاطر خودروها را به صورت دربستی از تاکسی تلفنی ها کرایه می کردیم و با کشاندن راننده ها به نقاط خلوت شهر اموال و خودروهایشان را با تهدید به مرگ می ربودیم و سپس هر خودرو را به مبلغ 400 هزار تومان به مالخران می‌فروختیم تا این که در یکی از سرقت ها متوجه شدم دوربین مداربسته تصویرم را ثبت کرده است، اما همدستم گفت: پلیس نمی تواند تنها با یک تصویر ما را دستگیر کند.

 آن روز در حالی که نگران بودم دخترم را برداشتم و برای مصرف مواد مخدر به منزل یکی از دوستانم رفتم هنوز چند دقیقه ای بیشتر از حضورم در آنجا نگذشته بود که ناگهان خود را در محاصره کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی دیدم و مقابل چشمان اشک بار دخترم دستگیر شدم تازه فهمیدم که یکی از همدستانم قصد ازدواج با همسر صیغه ای مرا داشته و این گونه با طرح نقشه حساب شده دوباره مرا به سوی مصرف مواد سوق داده بود تا ...

منبع:رکنا

 

نظر شما