به گزارش خبرگزاری برنا از کرمانشاه، مؤسسه فرهنگی «به سوی بی نهایت» در قم در چند سال اخیر طرح آموزشی با عنوان «آشنایی با دین فطری» را برای طلاب و دانشگاهیان و فعالان فرهنگی برگزار می کند. محتوای این طرح مورد تأیید کارشناسان و علما قرار گرفته است و در سایت این مؤسسه از استقبال ویژه دانش آموزان و طلاب ایرانی و خارجی از دوره های آموزشی خبر داده شده است. کانون امام علی (ع) قصد دارد با همکاری این مؤسسه اولین همایش این دوره را در شهر کرمانشاه برگزار کند و در آن از افرادی که به نحوی در فعالیت های خود ارتباط فکری با مخاطب دارند دعوت به عمل آورد.
در توضیح این طرح آمده است که: آموزش دین به صورت فعلی به دلیل عدم انسجام و پراکندگی و تکیه بر روش های فلسفی و کلامی، آسیب های فراوانی دارد که باید هرچه سریع تر از این آسیب ها جلوگیری شود. باید به دنبال روشی باشیم که این آسیب ها را نداشته باشد و مبتنی بر آموزش فطری دین باشد؛ همان روشِ حکمت آمیزِ قرآنی که همه ی انبیاء الهی از این روش در آموزش دین استفاده کرده اند؛ روشی که هم جامعیت دارد و هم عمومیت؛ بدین معنا که هم دربردارنده ی تمام وجوه زندگی انسان در حوزه های عبادی، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و… است؛ و هم برای عموم مردم قابل فهم و درک است نه صرفاً برای اهل علوم فلسفی و کلامی.
این دوره ویژه به روش های مختلف و برای مخاطبین در سطوح مختلف مبلغین، اساتید، معلمین، نویسندگان مطبوعات و پایگاه های اعتقادی در فضای مجازی و سرحلقه های طرح های معرفتی برگزار می شود.
به نظر می رسد بدون درک و قبول ضرورت این دوره مخاطبین ناآشنا ظرفیت شرکت در دوره های طولانی ۲۴ جلسه ای را نخواهند داشت. لذا طرح دین فطری در کرمانشاه در ابتدا یک همایش ۴ ساعته برای بیان خلاصه و اهمیت و ضرورت این دوره است تا علاوه بر آشنایی اجمالی، در صورت تمایل برای شرکت در دوره های تفصیلی از طرف شرکت کنندگان در همایش اعلام آمادگی صورت گیرد.
بروشور و فرم ثبت نام به صورت چاپی نیز از طریق کانون امام علی (ع) قابل عرضه می باشد. علاوه بر این، علاقمندان می توانند پس از مطالعه گزارش علمی توضیحی دوره و نیز دانلود و تکمیل فرم ثبت نام، در فهرست مدعوین همایش قرار گیرند.
گزارش علمی: دین فطری چه می گوید؟
در توضیح این طرح ابتدا به مشکل آموزش دین اشاره شده است: به نظر می رسد که آموزش دین به صورت فعلی به دلیل عدم انسجام و پراکندگی و تکیه بر روش های فلسفی و کلامی، آسیب های فراوانی دارد که باید هرچه سریع تر از این آسیب ها جلوگیری شود.
آنچه امروز به عنوان دین خصوصاً در کتب آموزش دین به نوجوانان و جوانان عرضه می شود: اولاً خودِ دین نیست، بلکه عمدتاً علم کلام اسلامی است. این علم، «علم دفاع از دین» است نه روش کاملی برای آموزش دین! و چون مشحون از استدلال های عقلی است، فهم آن، سخت، پیچیده و دیریاب است و طبعاً نحوه ی آموزش آن هم خشک و بی روح است و موجب ملالت و بی انگیزگی متربّی می شود؛ علاوه بر این چون متربی ارتباطی بین مسائل و دغدغه های درونی خود با آنچه آموزش می بیند، نمی یابد؛ نمی تواند همدلانه و از سرِ شوق مباحث آموزشی را پیگیری کند.
ثانیاً در فرآیند معمول آموزش های دینی، موضوعات دینی در سه بخش اعتقادات، احکام و اخلاق ارائه می شود که این نیز آفتی بزرگ برای تعلیم و تربیت دینی است؛ زیرا متربی قادر به کشف و ارتباط دهی بین موضوعات اعتقادی با احکام و اخلاق نخواهد بود و همواره در یک سردرگمی به سر می برد و از این سردرگمی رنج می برد و یا تک بعدی رشد می کند؛ آن هم رشد علمی، نه رشد روحی و عقلی.
رفع آسیب از راه آموزش دین با منطق فطرت
از این رو باید به دنبال روشی باشیم که این آسیب ها را نداشته باشد و مبتنی بر آموزش فطری دین باشد؛ همان روشِ حکمت آمیزِ قرآنی که همه ی انبیاء الهی از این روش در آموزش دین استفاده کرده اند؛ روشی که هم جامعیت دارد و هم عمومیت؛ بدین معنا که هم دربردارنده ی تمام وجوه زندگی انسان در حوزه های عبادی، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و… است؛ و هم برای عموم مردم قابل فهم و درک است نه صرفاً برای اهل علوم فلسفی و کلامی.
ویژگی های دین فطری
در این روش همهی مباحث مبتنی بر این استدلال فطری و بدیهی است که انسان از درون خود میل شدید به بی نهایت را می یابد و به دنبال رسیدن بدان است. بینهایت یکی بیشتر نیست و آن بینهایتی است که منبع تمام خوبیها و زیباییها و مهربانی هاست؛ الله –جلّ جلاله- است که پاسخ همهی خواستههای فطری بشر وابسته به اراده و افاضهی اوست و در گرو ارتباط و اتصال به او. و از آنجا که این میل به بی نهایت را خالقِ ما در وجودمان نهاده است؛ وجود این میل بهترین دلیل است برای او و اینکه بگوییم او ما را خلق کرده است که به بی نهایت برساند؛ «انا لله و انا الیه راجعون». این برهان، برای همهی افراد بشر از هر نژاد و فرهنگ و قومی و در هر عصری، قابل فهم و بدیهی است.
همچنین در روش آموزش فطری دین، موضوعات دینی بدون تفکیک به سه حوزهی اعتقادات و اخلاق و احکام ارائه میشود به نحوی که مخاطب رابطهی میان این سه حوزه را فهم کند.
از دیگر خصوصیات این روش آموزشی، ارائهی «طرح کلی عالم» برای متربی است و طی آن شناختی از تمام عوالم، از ملک تا ملکوت و برزخ و جایگاه انسان در این عوالم و هدف از خلقت او و خلق اول و سایر مخلوقات و سیر تکوینی انسان در وجوه فردی، جمعی و کلی بر روی زمین از هبوط حضرت آدم (علیه السلام) تا رجعت و برپایی قیامت ارائه و تبیین میشود.
در آموزش دین فطری، موضوعات و مباحث دینی به صورت کاربردی و در یک بسته ی کاملاً منسجم ارائه می شود به گونه ای که مخاطب با تمام مسائل مربوط به انسان و خدا و هستی، از آغاز آفرینش تا رجعت آشنا میشود و هدف از آفرینش و راه رسیدن به هدف و کیفیت استفاده از وسایل را در راه مبارزه با موانع پیشرو به صورت واضح درمییابد و پیوند بین تمام مسائلی را که تاکنون از دین به صورت پراکنده فراگرفته بود، درک می کند و قدرت پاسخگویی به مهمترین شیهات مربوط به دین و سؤالات فراوان دیگری را که تاکنون پاسخی برای آنها دریافت نکرده بود، پیدا خواهد کرد.
گره گشایی از ذهنیت های غلط
سعی مجدانهای که در تدریس درسنامه های آموزش دین فطری پیگیری می شود، تغییر بینش و نگرش در مخاطب نسبت به موضوعات اساسی ذیل است:
ترتیب مباحث دین فطری
در دوره ی آموزشی «به سوی بی نهایت» که مبتنی بر آموزش فطری دین است، عمده ی مباحث با یک الگوی کاربردی و محوری در چهاربخش ارائه می شود: هدف، راه، وسیله و موانع.
در توضیح «هدف» گفته می شود که مبدأ هستی – وجود بی نهایت – در خلقت انسان، هدفدار است و آن هدف، رساندنِ آدمی به «لذت بی نهایت از بی نهایت کمال» است در سه درجه ی نعیم، رضوان و لقاء؛ و خلقت عالم نیز برای رشد و کمال آدمی است تا بی نهایت.
سپس سنت های الهی برای رساندن انسان به بی نهایت بیان خواهد شد:
در توضیح راه رسیدن به هدف «کسب فضائل» به عنوان تنها راه رشد در وجه فردی و «تلاش برای حاکمیت دینی جهان» در وجه جمعی انسان تبیین می گردد.
در تشریح وسیلهی حرکت، از تقوا به مثابه عامل تولید فضائل و رشد درونی و فردی (در ده گام) و استقامت در راه تحقق حاکمیت الهی بر جهان به منزله ی عامل رشد و تعالی جمعی سخن گفته خواهد شد و اینکه عبادات، تمرین رسیدن به تقوا و استقامت است.
در انتهای مباحث به موانع حرکت و تکامل اشاره می شود: نفس انسان، شیاطین و طاغوت ها.
نفس انسان، همان استعدادِ تحریک شونده به سوی گناه و سقوط است و قوی ترین مانع و شیطان، عامل تحریک و وسوسه به قصد انحراف از راه حق در وجه فردی و مدعی لیاقت برای مدیریت عالم ماده، و طاغوت، به عنوان اولیاء شیطان روی زمین و زمینه سازان انحراف و سنگرسازان شیاطین هستند که با ایجاد و توسعه ی تمدن مادی و طاغوتی، تداوم و تعمیق اغواء شیاطین را فراهم می آورند؛ بنابراین به عنوان خطرناک ترین موانع از حیث روش، قلمداد می شوند، هرچند که از حیث قدرت، ضعیف ترین موانع هستند.
از این رو برای شناخت بیشتر طاغوت و کیفیت ظهور و بروزش در عالم و چگونگی پیوندش با شیطان و وظیفهی انسان در برابر این خطرناکترین مانع، دورههای سیر انسان در عالم به پنج بخش تقسیم می شود و در هر دورهی تاریخی، شاخصهها و ویژگیهای اساسی آن به همراه وظایف انسان در آن عصر تبیین می شود.
دوره ی نخست: عصر انبیاء (علیهم السلام)
این عصر، عصر ظهور و بروز طاغوت های آشکار است. عصری که ابلیس با استفاده از جلوه های پنجگانهی عالم ماده، پنج نوع تمدن مادی را بر پا می کند.
دوره ی دوم: عصر حضور ائمّه (علیهم السلام)
در این دوره شیاطین با استفاده از طاغوت های پنهان و در پوشش دین سعی در انحراف و اغواء بشر داشتند. اگر در دورهی انبیاء جلوه های دنیایی انحراف به صورت آشکار در مقابل دین قرار می گرفت و به عنوان راه رشد معرفی می شد، این بار در پوشش دین و با حیلت نفاق بر مردم مسلمان سیطره یافت و پنج تفکر و تمدن متناسب با آن شکل گرفت:
از آنجا که نباید راه دین بر روی بشر بسته باشد و زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست « لو بقیت الارض بغیر امام لساخت» خداوند به وسیلهی ائمه (علیهم السلام) نقاب از چهرهی این طاغوتهای پنهان کنار زد؛ «لأن لایزول الحقّ عن مقره و یغلب الباطل علی اهله»؛ و تمام دوران ائمه (علیهم السلام) صرف مبارزه با این طاغوت های پنهان در لباس دین شد، گر چه رسالت اصلی آنها هدایت بشر بوده است ولی با وجود این موانع، امکان انجام این رسالت وجود نداشت و ایشان رسالت خود را در این دیدند که با مبارزه ی غیرمستقیم با این جلوه ها پوشش دین را از چهره ی آنها کنار بزنند و لو اینکه مجبور باشند برای این کار به مقام شهادت هم نائل آیند (ان الله شاء ان یراک قتیلاً)؛ تا مردم بدین بصیرت نائل آیند که هر کسی را امام و خلیفهی خداوند متعال نپندارند و بفهمند که ممکن است کسانی باشند که با ادعای خدمت به اسلام و مسلمین به دنبال رسیدن به مطامع و مصالح خود و بستگان خویش هستند. باشد که این بصیرت، زمینه ساز تشکیل حاکمیت جهانی مصلح کل شود تا زمینه را برای رجعت و بازگشت دوبارهی ائمه (علیهم السلام) به حکومت آماده کنند تا رسالت اصلی خویش را به اتمام برسانند.
دوره ی سوم: عصر غیبت
عصر غیبت، عصر هجوم همه جانبهی ابلیس به وسیلهی همهی طاغوت های آشکار و پنهان است که در کل تاریخ بشر به وسیلهی آنها سعی در ایجاد تمدن مادی جهانی داشت و هیچ گاه در تحقق این هدف موفق نبوده است؛ چرا که مجاهدتهای ثمربخش انبیاء و ائمه (علیهم السلام) مانعی همیشگی و بزرگ برای آن بوده است. عصر غیبت، از مهم ترین دوره های تاریخ بشر است که انسان باید با استفاده از آموزههای انبیاء و ائمه (علیهم السلام) جلوه های پیدا و پنهان طاغوت را شناسایی کند و خود و اهلش را از عبادت آنها دور سازد و سپس به مبارزه با آنها برخیرد تا وقتی که همهی آحاد جامعه یا اکثریت آنها در این مبارزه و جهاد شرکت کنند تا دیگر زمینهای برای حاکمیت طاغوت ها باقی نماند و با آمادگی برای تشکیل حکومتی الهی ، زمینهی ظهور منجی کل را فراهم آورند.
دوره ی چهارم: عصر ظهور
عصر ظهور، عصر برچیده شدن بقایای حکومت های طاغوتی است و دوره ی برقراری عدل الهی در کل هستی است. با نابودی حکومت های طغیانگر طاغوتی زمینه برای نابودی ابلیس و شیاطین فراهم می شود و در جهادی بزرگ، برای همیشه بشر از شرّ ابلیس و وسوسه های شیاطین رهایی می یابد و تنها باید به مصاف نفس خویش برود و با رام کردن اسب سرکش این استعداد تحریک شونده به سمت غفلت و گناه و سقوط، مسیر خود را به سمت کمال هموارتر سازد.
دوره ی پنجم: عصر رجعت
عصر رجعت، عصر بازگشت معصومین (علیهم السلام) و انسان های صالح تمام دوره های تاریخ است. در این عصر، حاکمیت اهل بیت (علیهم السلام) جهانگیر می شود و آدمی با رام کردن نفس خویش و در پرتو هدایت الهی معصومین (علیهم السلام) به مقام خلیفه اللهی و اتصال با صفات بی نهایت می رسد. راه های آسمان بر آدمی گشوده می شود و مسیر تکامل برای او تا رسیدن به آخرین درجات و صفات الهی باز می شود. دیگر آدمی نیازمند و وابسته ی عالم مادی نیست و خداوند بشر را بر سر سفره ی رحمت بی نهایت خویش در ملکوت میهمان و او را تا ابد غرق سرور و درک لذت بی نهایت می کند.