به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ تلاطم تغییرات در زندگی بشری همواره بستری دامنهدار از جدلهای دوگانه مفهومی را به عنوان میزانسنی ابدی از زیست دنیوی نمایان ساخته است. این قطبیت دوگانه معنایی بسترساز جدلی دیرآشنا از سوی انسان با محیط پیرامونی شده، محیطی که قرار است از دل آن، گاه شکوفههایی سربرآورد و زیست انسان را زیبایی بخشد یا گاه ممکن است خارهایی برویند که آسیبزا و تشدیدگر بحران و استرس و ترس باشند.
فیلم «باغ کیانوش» از چنین منظری تلاشی در راستای بررسی کلیدواژه تلاطم تغییرات در سنین نوجوانی است و برای آنکه در قالب این نگرش بتواند اثربخشی خود را حفظ کند به عنصر قطبیت در کنکاش درام خود توجه ویژهای داشته است. چنین جملهای در این معناست که جهان رمزی و اسرارگون پیرامون «باغ کیانوش» و سوالات و ابهاماتی که در ذهن نوجوانان شکل گرفته محرکی درست بر اولین کنشمندی دراماتیک شخصیتها در این فیلم است.
این کنشمندی در اصل برآمده از هیجانات و التهابات دوره سنی نوجوان است که هم این افراد را بسیار پرسشگر و آزمونطلب میسازد و هم میتواند خردهروایت اول در این فیلم را بربسازد؛ خرده روایتی برآمده از کلیدواژه موز در بازه زمانی دهه شصت. در این خرده روایت دیرآشنا برای خانواده ایرانی در دهه شصت، موز به عنوان میوهای گرانقیمت و نسبتا کمیاب حکم همان گنجی را دارد که نوجوانان فیلم را برای رسیدن به خودش تهییج میکند. در چنین بستری رقابت پُرهیجان شکل گرفته میان نوجوانان برای رسیدن به موز کاملا با حس رقابتطلبی و ریسکپذیری دوره سنی نوجوان همخوانی دارد، اما برای آنکه این خط روایی در الگوی سناریو به درستی بستر پیامدهای بعدی باشد، سناریو به زیست جهان دیگری از قطبیت معنایی در ساحتی مجزا میپردازد.
در بستر اول از چنین قطبیسازی مفهومیای، سناریو به بازتعریف متضادهای معنایی توجه ویژهای دارد. این متضادهای معنایی همان همزمانی مثلث رخدادها در این فیلم است؛ بدین معنا که در سویی عروسی در جریان است، در سوی دیگر نوجوانان پُرشر و شور روایت نقشه دستیابی به موز از باغ کیانوش را در سر دارند و در سویه سوم از این ترادف زمانی رخدادها با سقوط بالگرد نظامی عراقیها مواجه میشویم که دو سویه دیگر رویداد را به چالش میکشد و نبض نشاط و هیجان در دو سویه ابتدایی را به استرس و ترس ناشی از یک بحران ناگهانی بدل میسازد؛ بحران رویارویی نوجوانانی رویاباف و خیالپرداز با واقعیت تلخ جنگ و بیسروسامانی که قرار است تداعی آشنایی باشد بر التهابات زیست نوجوانانه در بازه زمانی جنگ هشت ساله که مصداقی از رویش شکوفه بلوغ فکری در زیست جهان کرداری و معرفتی آنهاست.
در منظری دیگر باغ همان سرزمین پُر رمز و رازی را تداعیگر است که گنجهایی فراوان درون خود دارد، اما به هنگام بحران آنی تعدی به آن زیست بوم، گنج حقیقی اتحاد رخ مینمایاند و فرصت رقابتی نوجوانان برای رسیدن به موز جای خود را به رفاقت و همفکری برای دفاع از روستا (خاک و وطن) میدهد و رویای اصیل حراست از وطن در ذهن نوجوانان شکوفه میزند.
فیلم «باغ کیانوش» با چنین رویکرد بکری در قصهگویی تلاشی قابل تامل را برای استحکام بخشی به زنجیره مخاطبان خود داشته است و از تک تک لحظهها به مثابه دانههای به هم پیوسته روی نخ تسبیح داستان بهره برده است. در پس این تلاش است که مفاهیمی، چون شجاعت، وطندوستی و وحدت اعتقادی در جایگاهی درست به مخاطبان ارایه میشود و فیلم به خوبی از کلیشههای معنایی و دیرآشنا برای جامعه ایرانی غبارروبی میکند.
نگارنده: نیما بهدادی مهر
انتهای پیام/