مروری بر اجرای موسیقی بومی بندرعباس در اتریش

یک شب بندری در کنار دانوب

|
۱۳۹۵/۰۵/۲۷
|
۱۰:۳۳:۱۵
| کد خبر: ۴۴۶۹۴۱
یک شب بندری در کنار دانوب
ز لحظه ای که این خبر را شنیدم سعی کردم با ارتباط برقرارکردن با دوستــانی که در بندر می شناختم اطلاعاتی را درباره اعضای گروه و ‌نحوه ی سفرشان و همچنین زمان اجرا و . . . بگیرم...

برای من بسیار باعث شادی بود وقتی با خبر شدم که قرار است گروهی از بندرعباس برای اجرای موسیقی بومی به یکی از شهرهای اتریش (کرمز) بیایند.

 
از لحظه ای که این خبر را شنیدم سعی کردم با ارتباط برقرارکردن با دوستــانی که در بندر می شناختم اطلاعاتی را درباره اعضای گروه و ‌نحوه ی سفرشان و همچنین زمان اجرا و . . . بگیرم که خوشبختانه با کمک آقای «مجید عباسی» مطلع شدم اعضای این گروه متشکل هستند از: آقایان «قنبر راستگو»، «علیرضا ملاحسینی»، «حسین اصیلی»، «امین باصره» و خانم «ملیحه شاهین زاده». 
 
با هیچ کلمه ای قادر به وصف شادی ام از شنیدن خبر آمدن آقای راستگو و ‌یا به قول بندری های عزیز «خالو قنبر: نیستم. انگار موجی از شرجی جنوب به صورتم خورده باشد که در خنکای عصر وین چکه های عرق از پیشانی ام می چکید و از شادی در پوست خود نمی گنجیدم.
از همان لحظه سعی کردم با امین و ملیحه از طریق تلگرام ارتباط برقرار کنم و از جزییات سفر مطلع شوم و بلافاصله مقدمات رفتن به شهر محل اجرای فستیوال که با وین یک ساعتی فاصله داشت شدم. حال بماند که چه شد و چه نشد که قبل از اجرا هم ‌توانستم همراه گروه باشم اما روز اجرا با هزار و یک دردسر و پیمودن راه یک ساعته در دو ساعت و عوض کردن تقریبا سه قطار در دل جنگل های سبز اطراف وین به علت اشتباهی که خودم در حین خرید بلیط کرده بودم، تنها یک ساعت قبل از اجرا به محل فستیوال رسیدم.
شهر «کرمز» و یا در زبان مردم اینجا (آلمانی) krems an der donau شهر کوچکی است که در استان «نیدراسترایش» واقع شده است و این شهر جزو میراث جهانی یونسکو و از جاذبه های توریستی اتریش می باشد. 
 
IMG_7343
بنابراین انتخاب مناسبی برای فستیوال موسیقی فولکوریک دنیا بوده است. هنگامی که به محل اجرا رسیدم گروه های دیگری نیز می نواختند و محل اجرای برنامه در فضایی نیمه باز بود با سقفی چادری. بچه ها در سالن ویژه هنرمندان بودند و دسترسی به اینترنت نداشتند بنابراین من مجبور شدم از یکی از برگزارکننده های فستیوال خواهش کنم که رسیدنم به محل فستیوال را به گروه اعلام کند. 
 
دقایقی بعد امین و حسین عزیز آمدند و همه با هم به سالن مخصوص هنرمندان رفتیم. در وصف خوشحالی ام از دیدن بچه های بندر در اتریش هیچ کلمه ای یاری ام نمی کند. سالن هنرمندان پر از خوراکی ها و نوشیدنی های مختلف بود و هر کسی در گوشه ای مشغول صحبت و گفتگو بود. 
.
بعد از سلام و حال و احوال پرسی فراوان با بچه ها، با لطف بسیار آقای ملاحسینی کارت مخصوص همراهان گروه را گرفتم تا بتوانم به عنوان عکاس گروه با بچه ها به محل اجرا بروم. در همین زمان با گروه هنرمندان برزیلی به سرپرستی آقای «کارلوس مالتا» که قرار بود با گروه موسیقی لوور بنوازند آشنا شدم. سبک موسیقی «سامبا» و تلفیقی با موسیقی بندری به نظرم خیلی هیجان انگیز آمد و بی صبرانه دقایق را تا زمان اجرا می شمردم. 
 
بالاخره زمان اجرا فرا رسید ابتدا کارلوس از میان جمعیت با ساز فلوت ریکورد به روی سن آمد و ‌سپس اعضای گروهش آمدند و سانس اول به گروه برزیلی تعلق داشت بعد از آن گروه بندری به همراه تشویق جمعیت به روی سن آمدند. با عود نوازی امین گروه اجرای قطعه «کشتی سوخته» را با آهنگ سازی ملاحسینی شروع کرد. فضای بسیار جذابی در محل برگزاری ایجاد شده بود. به خصوص با پرفورمنس ملیحه که با لباس بومی بندر پارو زدن در دریــا را یاد آوری می کرد و قطعه بعدی «سلامو دینگومارو» بود با اجرای حسین که فضای سالن را شاد کرد.
«دیکاتو» قطعه سوم بود و‌ چهارمین قطعه با تک نوازی آقای ملاحسینی آغاز شد و فضای سالن را صدای دف پر کرده بود که با تشویق بسیار جمعیت پایان یافت. 
قطعه بعدی اجرای «مست قلندر» بود. این قطعه هم به زیبایی اجرا شد و بعد از آن اجرای «گم مایال» بود که بیشتر موزیک با دهان اجرا می شد و از نظر من بی نظیر بود. بعد از قطعه «یاخی»، خالو‌قنبر قطعه بعدی را با جفتی شروع کرد و گروه برزیلی هم آن ها را همراهی می کرد. این اجرا را باید بی نظیر  بخوانم. به راحتی لبخند رضایت را در چهره جمعیت تماشاگر می توانست دید.
 
اجراهای بعدی هم به همان ترتیب با همنواری گروه برزیلی اجرا شد. به راستی که شب بی نظیری بود به خصوص برای من که با این موسیقی و فضای جنوب ایران بزرگ شده بودم. شنیدم آوای بندری در اینجا به همان اندازه رفتن به ایران تاثیر گذار بود. 
 
شب اجرا هم تمام شد و با لطف فراوان آقای ملاحسینی من شب را در هتل گروه ماندم. فردای آن روز گروه به جز ایشان به وین آمدند و همگی به همراه خانم «توکی» و ‌آقای «صداقت» به بازدید از بناهای تاریخی وین مانند کلیسای سنت اشتفان، قصر بلودره و قصر شونبرون پرداختیم.
به علت خستگی بچه ها و زمان محدود موفق به دیدن بناهای دیگر نشدیم. بچه ها برای استراحت به منزل من آمدند و سپس بعد از استراحتی کوتاه همگی شب در کنار دانوب زیبا قدم زدیم و خالو برایمان در آنجا آواز خواند و زیبایی دانوب در شب را به همراه آوای بندر دو چندان کردند . 
تیم اجرا روز شنبه (نه مرداد) به ایران بازگشت و من ماندم و وین که پر از هوای بندر شده است و‌ دلتنگی روزهای پیش رو . . .
 

لیلا هنرخواه

وین جولای ۲۰۱۶

 

 

نظر شما