مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان :

روش ناصر خسرو در برخورد با مسایل علمی و فرهنگی درس مهمی است

|
۱۳۹۵/۰۵/۳۰
|
۱۸:۰۳:۱۴
| کد خبر: ۴۴۸۳۲۶
روش ناصر خسرو در برخورد با مسایل علمی و فرهنگی درس مهمی است
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان با تأکید بر اینکه کشف روش ناصر خسرو در برخورد با مسائل علمی و فرهنگی می تواند درس مهمی برای ما باشد گفت: ناصرخسرو در بیان عقاید خود در حالی که با مواضع متعددی مواجه بود، هیچگاه از روش عقل و خرد خارج نشد.

به گزارش خبرگزاری برنا از  سمنان، محمدرضا سوقندی در همایش بزرگداشت هزاره حضور ناصر خسرو قبادیانی در بسطام، با بیان اینکه بیش از عقاید ناصرخسرو باید به روش های وی توجه کرد، گفت: یکی از مشکلات عصر ما داشتن روش نادرست است در حالی که گاهی اهداف بسیار خوبی داریم.

وی با اشاره به سفرنامه ناصر خسرو گفت: سفرنامه ناصر خسرو، نمونه ای از پرداختن وی به سبک زندگی و مسایل اجتماعی زمان خود است.وی افزود: شیوه ای از تاریخ نگاری که به زندگی مردم و واقعیت های اجتماعی می پردازد، سفرنامه است و در این بین سفرنامه ناصر خسرو مثال زدنی است.

وی با بیان اینکه در گذشته ها تاریخ را فاتحان و حاکمان می نوشته اند، متذکر شد: تاریخ اجتماعی که به زندگی مردم می پردازد، کمتر در اختیار آیندگان قرار گرفته است.

وی افزود: جامعه شناسی تاریخی، دانشی میان رشته ای است که تفاوت ها و اشتراکاتی با تاریخ، جامعه شناسی و فلسفه دارد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، ایران را کشوری چند فرهنگی دانست و گفت: این کشور هم کانون فرهنگ ها بوده و هم فرهنگ کانونی داشته و تقسیمات قومی و جغرافیایی به تازگی در آن ایجاد شده است.

سوقندی با بیان این که ایران شامل همه اقوام آن بوده است، تأکید کرد: اگر فرهنگی به نام عربی در ایران وجود دارد، به دلیل عرب زدگی نیست بلکه در دوره ای به دلیل گرایش حاکمان زبان علمی به عربی تغییر کرده است، درواقع از میراث عرب بهره گرفتند اما عرب نشدند.

وی اظهار داشت: ترک ها نیز در زمان حاکمیت خود در فرهنگ ایرانی تأثیر گذاشته اند و این امر در مورد باقی اقوام نیز صادق است.سوقندی با اشاره به اینکه شاید تقسیم بندی امروز تاریخی نیست، افزود: اگر امروز شخصیت های فاخری نه در جغرافیای سیاسی بلکه در جای جای جغرافیای فرهنگی ایران داریم به این معنا نیست که آن ها از ایران و فرهنگ ایرانی جدا شده اند.

وی یکی دیگر از ویژگی های ناصرخسرو را حکیم بودن وی ذکر واضافه کرد : امروز گاهی به غلط به کسی که داده های علمی را جمع آوری می کند پروفسور می گویند اما حکیمان در گذشته بایستی به علوم زمان خود مسلط می شدند.

مدیرکل فرهنگ و ارشاداسلامی استان سمنان با بیان اینکه ناصرخسرو دانش فیلسوفانه ای داشته است، یادآور شد: او متکلم است چرا که وقتی کسی وارد طرح موضوع عقاید اسماعیلیه می شود در حال انجام بحث های کلامی است.

سوقندی تفاوت ناصرخسرو با دیگر شاعران را نوع نگاه وی به خرد دانست و تصریح کرد: گویا ناصر خسرو آینده را می دیده و در عصر ما زندگی می کرده است.

وی با تأکید بر اینکه آگاهی فقط به معنای داشتن اطلاعات نیست، بیان کرد: آگاهی به معنای داشتن قدرت تشخیص است و این چیزی است که در عصر حاضر به آن نیاز داریم.

سوقندی با بیان این که قدرت تشخیص بر عهده عقل است، اضافه کرد: ناصر خسرو عقل را به دو دسته جزئی نگر و کلی نگر تقسیم کرده و استدلال می کند که انسان در جستجوی چیستی اشیاست اما آنچه که مهم است چرایی و نگاه به هدف غایی آن ها است.

وی تصریح کرد : اندیشه های ناصر خسرو در خصوص چیستی، چرایی و چگونگی مبنای مدیریت در دنیای کنونی است.وی با تأکید بر اینکه ناصر خسرو حکیمی نبوده که در آسمان ها سیر کند بلکه در زمین می زیسته است، افزود: یکی از نظریات او این است که بر خلاف بسیاری از فلاسفه که می گویند باید از ذهنیت به عینیت رسید، ناصر خسرو معتقد است از عینیت می توان به عقلانیت و حتی معنویت دست پیدا کرد.

بزرگداشت هزاره حضور حکیم ناصر خسرو قبادیانی با حضور استادان تاریخ و ادبیات کشور و جمعی از مسوولان استانی در کانون شهید مفتح شهر بسطام برگزار شد.

ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی که به ناصرخسرو معروف است در ٣٩٤ هجری قمری چشم به جهان گشود و در ٤٨١ ه‍. ق چشم از جهان فرو بست.

حکیم ناصر خسرو از شاعران بزرگ زبان فارسی نیز است و بخش عمده ای از زندگانی را به سیر و سیاحت پرداخته است.

او در سن چهل سالگی براثر خوابی که دید منقلب شده و شغل دیوانی را رها کرده و راه مکه را در پیش گرفت و سال های متمادی را به گردش در سرزمین های گوناگون مانند آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیرة العرب، قیروان، تونس و سودان پرداخت و حدود شش سال نیز در مصر اقامت گزید.

ناصر خسرو خاطرات این سفرها در کتابی با نام سفرنامه جمع آوری کرده است.

او در این کتاب در باره شهر بسطام و بازدیدش از آن نوشته است: ' به راه کوان به قومس رسیدیم و زیارت شیخ بایزید بسطامی بکردم قدس الله روحه.

روز آدینه روز هشتم ذی القعده از آن جا مدتی مقام کردم و طلب اهل علم کردم. مردی نشان دادند که او را استاد علی نسائی می گفتند. نزدیک وی شدم. مردی جوان بود سخن به فارسی همی گفت به زبان اهل دیلم و موی گشوده جمعی پیش وی حاضر. گروهی اقلیدس خواندند و گروهی طب و گروهی حساب.

در اثنای سخن می گفت که بر استاد ابوعلی سینا رحمه الله علیه چنین خواندم و از وی چنین شنیدم. همانا غرض وی آن بود تا من بدانم که او شاگرد ابوعلی سیناست. چون با ایشان در بحث شدم او گفت من چیزی سپاهانه دانم و هوس دارم که چیزی بخوانم. عجب داشتم و بیرو ن آمدم گفتم چون چیزی نمی داند چه به دیگری آموزد.'

 

نظر شما