به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، راز این جنایت ظهر 17فروردینماه امسال برملا شد. آن روز مردی در تماس با مأموران کلانتری127 نارمک گفت که دخترش در خانهاش به قتل رسیده است. دقایقی بعد از این خبر بود که قاضی ایلخانی، بازپرس دادسرای جنایی همراه با تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. زن جوان بر اثر خفگی جانش را از دست داده بود و شواهد نشان میداد حدود 12ساعت از مرگش گذشته است.
پدر او به کارآگاهان گفت: شب قبل با دخترم تماس گرفتم اما جوابم را نداد. نگران شدم و به خانهاش رفتم اما چون در بسته بود و کسی جواب آیفون را نمیداد نگرانیام بیشتر شد و موضوع را به آتشنشانی اطلاع دادم که با حضور آنها و شکستن قفل در، وارد خانه شدم و ناباورانه با جسد دخترم روبهرو شدم.در همین حال تحقیق از همسایهها نشان داد مقتول طی مدت 7ماهی که در آن ساختمان زندگی میکرد مدام با شوهرش اختلاف داشت و شب قبل از حادثه نیز آنها تا پاسی از شب با یکدیگر مشاجره کرده بودند و صبح زود مرد جوان از خانه بیرون رفته بود.
دستنوشته
با توجه به فرار همسر مقتول، این فرضیه که او عامل جنایت است پررنگتر شد و در ادامه تحقیقات دستنوشتهای با دستخط این فوتبالیست جوان در محل جنایت کشف شد. او نوشته بود: «من همسرم را به قتل رساندهام.»
پایان فرار
تحقیقات حکایت از این داشت که قاتل 39ساله، سالها قبل در یکی از تیمهای فوتبال پایتخت بازی میکرده اما پس از اعتیادش، فوتبال را کنار گذاشته و بهعنوان پیک موتوری در رستوران مشغول بهکار بوده است.او حدود 2سال پیش با مقتول که از اقوامش بود ازدواج کرده اما بهدلیل نداشتن شغل ثابت بهتدریج با همسرش دچار اختلاف شده بود.
به این ترتیب مشخصات موتورسیکلت متهم در اختیار همه واحدهای گشتی قرار گرفت تا اینکه ساعت 15 دوشنبه 22آذرماه، مأموران گشت پلیس آگاهی تهران در محدوده خیابان امامخمینی موفق به شناسایی موتور متهم شدند و به او دستور ایست دادند. مرد موتورسوار اما اقدام به فرار کرد و پس از طی مسافتی بهدلیل ترافیک، موتور را رها کرده و پیاده به فرار ادامه داد که درنهایت به دام پلیس افتاد.
متهم جوان دیروز برای انجام تحقیقات به شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در بازجوییها ادعا کرد که همهچیز در یک لحظه اتفاق افتاد و چون عاشق همسرش بوده هرگز قصد گرفتن جان او را نداشته است. پس از اعتراف او به جنایت، قاضی جنایی برای وی قرار بازداشت صادر کرد و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت. جنایت بهخاطر عصبانیت
مرد جوان میگوید که عاشق همسرش بوده اما روز حادثه بهخاطر یک لحظه عصبانیت دست به قتل او زده است. گفتوگو با این مرد را در ادامه میخوانید.
اگر عاشق همسرت بودی، چرا او را به قتل رساندی؟
باورکنید نمیخواستم او بمیرد. دعوای زن و شوهری بود و اصلا نفهمیدم قتل چطور اتفاق افتاد. هرچند از دست او عصبانی بودم چون مدام سرش توی گوشی بود و با تلگرام چت میکرد. عضو گروههای مختلفی بود و به همین دلیل مدام با گوشیاش سرگرم بود. هر وقت میخواستم با او حرف بزنم، به شغل من ایراد میگرفت و مرا سرزنش میکرد. همه اینها باعث عصبانیتم در آن روز تلخ شد.
آن روز دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
از سرکار برای صرف ناهار به خانه آمدم. معمولا ظهر به خانه میآمدم و بعد از ناهار و کمی استراحت دوباره به محل کارم میرفتم. همسرم از شغلم ناراضی بود و آن روز همسرم باز هم ایراد گرفت. من هم عصبانی شدم و به او گیر دادم. اینکه سرش مدام در گوشی است و اصلا به من اهمیت نمیدهد.
پس از آن موبایلش زنگ خورد. مادرش پشت خط بود. با هم حرف زدند و گوشی را که قطع کرد با عصبانیت پیش من آمد و فریاد زد که چرا پشت سرش با پدر و مادرش حرف زدهام. میگفت همه حرفهایی که گفتهام دروغ است. با هم درگیرشدیم و سرم فریاد زد که به سرکار بروم و میخواست مرا از خانه بیرون کند.
اما من به حرف او گوش نکردم و به اتاق خواب رفتم تا کمی استراحت کنم. او اما هنوز عصبانی بود که من هم کنترلم را از دست دادم و دستم را روی گلویش گذاشتم اما وقتی بهخودم آمدم که او دیگر نفس نمیکشید. شوکه شده بودم. نیم ساعت بالای سر او نشستم و بعد اعترافنامه را نوشتم و خانه را ترک کردم.
پس از قتل به کجا فرار کردی؟
یک هفته در ترمینال جنوب بودم و در خیابانها یا سرویس بهداشتی میخوابیدم اما وقتی دیدم وضعیت زندگیام مناسب نیست بهدنبال کار گشتم تا از گرسنگی نمیرم. برای همین در یک رستوران در منطقه پاچنار با هویت جعلی و با عنوان اینکه از شهرستان به تهران آمدم مشغول بهکار شدم و شبها همانجا میخوابیدم.
اما عذاب وجدان رهایم نمیکرد. مدام کابوسهای وحشتناک میدیدم. صحنه قتل همسرم را میدیدم و وحشتزده از خواب میپریدم. چندینبار تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم اما ترسیدم.
گویا پیش از این فوتبالیست بودی؟
در نوجوانی در یکی از تیمهای پایتخت بازی میکردم اما بعد از مدتی معتاد شدم و فوتبال را رها کردم. 5 سال پیش هم مواد را ترک کردم.