احیای سازمان ملی جوانان و چند سوال/حسین واثق دودران

|
۱۳۹۵/۱۱/۱۲
|
۰۳:۵۴:۳۷
| کد خبر: ۵۱۳۵۰۶
احیای سازمان ملی جوانان و چند سوال/حسین واثق دودران
یادداشت وارده نظر رسمی خبرگزاری برنا نمی باشد. در راستای شنیدن نظرات موافق و مخالف و احترام خاص خبرگزاری برنا به منتقدان یادداشتهای وارده منتشر می گردد.

حسین واثق دودران - جامعه مدنی واژه ای که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید دوباره در حال احیا شدن است و این را باید به فال نیک گرفت. روی کار آمدن دولت رییس جمهور روحانی بستر این احیا را فراهم کرد و باعث شد تا طی سه سال اخیر نزدیک به 1500سمن فعال در کشور مشغول به فعالیت شوند. بدون شک جوانان سرمایه های اصلی گفتمان حیاتی کشور هستند و بی توجهی یا بی تفاوتی به این قشر پر جمعیت می تواند مولد آسیب های بسیار جدی در حوزه های مختلف باشد. سیاست دولت در این زمینه سیاست افزایش مشارکت اجتماعی جوانان بوده است ولی متاسفانه تا به حال نتوانسته است خروجی مثبتی داشته باشد. بررسی وضعیت موجود جوانان نشان می‌دهد این حوزه دارای نقاط ضعفی است که باید جدی گرفته شود. آسیب‌های اجتماعی  همچون تغییر در سبک زندگی، بحران هویت، ضعیف شدن پیوندهای خانوادگی و گسست نسلی جوانان را تهدید می کند. آسیب‌های ناشی از وضعیت نامناسب اقتصادی همچون بیکاری، عدم توانایی جهت تهیه مسکن و هزینه‌های بالای زندگی دیگر مواردی است که در حال تبدیل شدن از  مرحله مساله به مرحله آسیب هستند. در این میان همیشه چیزی که آزار دهنده بوده است نبود یک برنامه بالادستی منسجم و کارشناسی در حوزه جوانان بوده است. متاسفانه قوانین موجود نیز هیچ گونه هماهنگی  با نیازها و انتظارات جوانان نداشته و موجب دامن زدن به این آسیب ها شده است. راهکاری که از دوره سازندگی برای حوزه جوانان تعریف شد ساختاری به نام مرکز ملی جوانان بود.

در  دوره سازندگی  محوریت فعالیت این سازمان براساس برنامه های توسعه محور بود و در دوره اصلاحات بحث تقویت مشارکت اجتماعی و سیاسی جوانان از طریق تشکل های غیر دولتی در این سازمان اجر شد اما در دوره 8 ساله آقای احمدی نژاد با وجود ارتقای بودجه ای و ساختاری این سازمان تصمیم بر انحلال آن گرفته شد.

حال بعد از چندین سال که از انحلال  و تغییر نام سازمان ملی جوانان  به شورای عالی جوانان  می گذرد خبر از احیای دوباره این سازمان به گوش می رسد. سازمانی که دچار تغییر ساختاری نشده است و فقط اسم آن تغییر کرده است. به نظر می رسد در دولت جدید بعد از عدم تفکیک جوانان از وزارت ورزش و جوانان که صد البته  منجر به فراموشی بسیاری از مسائل جوانان شده است دولت تصمیم به احیای دوباره این سازمان گرفته است تا تمرکز بیشتری بر حوزه جوانان داشته باشد اما  سوالات مبهم زیادی درباره احیا دوباره  آن از سوی فعالان تشکل های غیر دولتی مطرح است.

سوال اصلی این است که آیا احیای سازمان موازی کاری با فعالیت های وزارت ورزش  و جوانان در حوزه جوانان نخواهد بود ؟ کدام نهاد، نظارت بر این سازمان را برعهده خواهد داشت؟ آیا در داخل وزارتخانه اراده کافی برای حل مشکلات جوانان وجود ندارد؟   آیا  این سازمان بودجه کافی برای  حل یا کاهش مشکلات حوزه جوانان را خواهد داشت؟  آمارهای  سال 1394  نشان می دهد که بودجه این بخش فقط هشت میلیارد تومان بوده است و سوال این جاست که آیا با این مبلغ می شود کاری انجام داد! با سرانه 300 تومان برای هر جوان آیا می توان مشکلات یک جوان تحصیل کرده را  حل کرد؟

این در حالی است که طی برنامه ششم توسعه چندین هزار دانش آموخته به بازار کار اضافه خواهند شد و درصورت عدم تامین فضای فعالیت و فراغت برای این افراد باید منتظر رشد آسیب های اجتماعی بود. در کنار بودجه مورد نیاز، سوال این است که آیا این سازمان می تواند سنجش درستی در  زمینه مطالبات جوانان در استان ها داشته باشد؟ آیا مصوبات سازمان ملی جوانان ضمانت اجرایی خواهند داشت؟ آیا دستگاه های مرتبط به سازمان ملی جوانان  حاضر به پاسخگویی به این سازمان خواهند بود؟  آیا اختیارات تام  برای  نظارت بر سایر دستگاه ها  که وظایفی در قبال جوانان دارند برای سازمان وجود دارد؟ آیا صرفا با احیای یک سازمان می توان به مطالبات رو به رشدی که جنسی متفاوت از ساختار اداری دارند جواب داد؟ آیا وظیفه سازمان حل مشکلات  متعدد حوزه  جوانان خواهد بود و یا فقط صرفا  به تولید و بازتولید مفاهیم و سیاست های موجود مشغول خواهد بود؟

در کنار این موضوع مطالبه بیشتر تشکل های غیر دولتی در وهله اول وجود خانه تشکل ها در استان ها جهت همگرایی بیشتر و برنامه ریزی مطلوب تر در این حوزه در داخل استان ها است. آیا در شرایطی که فضایی برای تمرکز فعالیت ها و تبادل اطلاعات استانی وجود ندارد در مقیاس کشوری این امر موفق خواهد بود؟ آیا بهتر نیست ابتدا پی را ریخت بعد مشغول آجر چینی شد!  باید به صراحت گفت که مشکل اصلی جوانان در کشور احیا یا  انحلال یک سازمان نیست بلکه مشکل نبودن یک راهبرد واحد در حوزه های حساس است.

متاسفانه نگاه های گاه سلیقه ای منجر به آسیب زدن به بدنه جوان کشور شده است. بی شک نسل جوان اگر در شرایط سالمی زندگی کند تضمین کننده آینده سلامت اجتماعی و زیست سیاسی کشور را نیز فراهم خواهد آورد، در غیر این صورت مشکلات جامعه روز به روز افزایش خواهد یافت و شادابی و نیروی نسلی که می تواند موجب پیشرفت شود در جهت معکوس صرف خواهد شد.

 

نظر شما