یادداشتی از سجاد صفاهانی زاده

در باب پلاسکوها

|
۱۳۹۵/۱۱/۱۵
|
۱۰:۲۰:۴۹
| کد خبر: ۵۱۴۹۶۸
در باب پلاسکوها

از نقطه نظر کارشناسی به پلاسکو و حادثه فروریختنش تنها به عنوان یک سانحه آتش سوزی ساختمانی با فاجعه انسانی غمبارش نگاه نمی شود. در حقیقت پلاسکو را می توان یک مدل مهم دانست برای شبیه سازی سو مدیریت ها در کشور. این امر که توجه نکردن به مشکلات زیرساختی تا عدم حساسیت به اجرای دقیق موارد نظارتی می تواند پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد. به عبارت دیگر بسیاری از مسائل و مشکلات کشور در حوزه های مختلف را باید به مثابه یک تهدید برای شاکله پارامترهای حیاتی کشور دانست ، مواردی همچون اقتصاد ، فرهنگ ، امنیت و سایر امور همگی بنیان های مهم یک کشور به حساب می آیند که روزانه و طولانی مدت نیازمند برنامه ریزی ساختاری ، مراقبت های کارشناسی شده و تقویت های بدون وقفه هستند . نگاه پلاسکویی به این حوزه ها را می توان از این جهت تبیین کرد که یک ساختار عظیم افراد مختلفی را درگیر خود می کند که هر کدام در در جاتی از هرم مسولیت قرار می گیرند . به عبارتی از نگهبانها و مغازه داران اجاره کننده مغازه ها تا بنیاد مستضعفان و ریاست این نهاد به عنوان مالک ساختمان ، اداره آتش نشانی شهرداری ، شورای شهر و شهردار همگی مسوول و متخلف در اتفاقی هستند که برای که پلاسکو رخ داده است. از نگاه دیگر به هر کدام که نگاه کنیم ، مراتبی از قصور در وضایف را میبینیم که با در کنار هم قرار گرفتن کنار هم منجر به یک چنین فاجعه ای شده است . اما هنگامی که در جایگاه قضاوت و وزن کشی قصور قرار بگیریم طبیعتا نوع مسوولیت و میزان مسوولیت ها بسیار متفاوت از یکدیگر است و بالاترین مسوولیت ها متوجه مالک ساختمان و شورای شهر به عنوان قوای نظارتی و شهردار به عنوان بالاترین مقام اجرایی است . تنها نکته ای که برای هر کس باید مورد توجه باشد این است که هر چه جایگاه مدیریتی فردی بالاتر باشد نه تنها توجیه کننده دوری از بطن مشکلات نیست بلکه به تناسب قدرت اجرایی فرد باید منتظر بازخواست های جدی تر از نهاد های نظارتی  و افکار عمومی باشد . از این منظر پس از واقعه گرچه علاجی برای آن نیست اما برای جلوگیری از تکرار آن راه بسیار است . اول اینکه چه کارها شد یا نشد و اینکه چه کسانی مسبب این شدن ها و نشدن ها بودند. صدای آسیب دیدگان نباید در هیاهوی رسانه ای که طرفداران یک فرد متخلف ایجاد می کنند گم شود . ژست های به ظاهر مردم مدارانه در سیاسی و جناحی جلوه دادن آسیب دیدگان و گروه های حامی آنها خود بدترین کار ممکن است . هر کسی از هر دسته و جناحی تا زمانیکه برای یک جایگاه قدرت رقابت می کند در قالب جناح و دسته هم طبیعی است و هم یک حق است که تبلیغات کند ، اصولا این برچسب ها و برندهای سیاسی تحت عنوان حزب و جناح یک معیار عقلانی است برای رقابت . خارج از دایره رقابت زمانی که فردی به مسئولیتی می رسد تمام اعضای جناح حامی باید در کنارش نقش مشاوره ای داشته باشند، نقش کمک رسانی و حتی در مواقع اشتباه خطا نقش تنبیهی خود را ایفا کنند، به عبارت دیگر اگر در جایگاه مجازات افراد خطا کار از فرد خطاکار حمایت شود این یک حرکت سیاسی  و جناحی است وگرنه که هر فردی طبعا به گروهی وابسته است و نباید گفت محاکمه یک فرد که وابستکی به جناحی سیاسی دارد سیاسی است .  این امر غیر از این است که جناحی که بیاید و تعابیری چون لاشخوری سیاسی را برای گروه های خواستار بررسی عملکرد متخلفان به کار ببرد دست خود را در موقعیت های مشابه خالی کرده است . اصولا اینگونه نگاه جایز است ؟! یا اینکه کار فراتر از این است و آن گروهی که یک چنین پاسخی به انتقاد از متخلفان می دهد خود را اصولا پاسخگو نمی داند ؟!

پس با تکیه بر آنچه گفته شد نکته مهم دیگری که در اداره کشور فراموش شده و باید جدی گرفته شود مجازات مسوولان است در هر جایگاهی که هستند فارغ از گروه و جناح سیاسی و در این بین وظیفه نهاد های نظارتی و قضایی سنگین و حیاتی است .

 

نظر شما
نظرات
سعید
|
-
|
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۵
0
0
تحلیل ضعیفی بود!!!