همسرم نمی دانست زن همسایه‌ را صیغه ‌کرده‌ام

|
۱۳۹۵/۱۱/۲۰
|
۰۸:۰۱:۳۵
| کد خبر: ۵۱۷۴۴۷
همسرم نمی دانست زن همسایه‌ را صیغه ‌کرده‌ام
مرد دو زنه که به اتهام قتل یکی از همسرانش در بازداشت به سر می‌برد، روز گذشته پای میز محاکمه ایستاد
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ یکسال قبل مأموران اورژانس تهران پلیس را از مرگ مشکوک زن 40 ساله‌ای در خانه‌اش باخبر کردند.

 

وقتی مأموران پلیس در محل حاضر شدند، شوهر آن زن که در محل حضور داشت در شرح ماجرا گفت: ساعتی قبل وقتی وارد خانه شدم همسرم لاله، بیهوش روی زمین افتاده بود. بلافاصله به اورژانس زنگ زدم و امدادگران رسیدند.

 

آنها بعد از معاینه گفتند که همسرم فوت شده است.  بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، شهریار، شوهر لاله مورد تحقیق بیشتری قرار گرفت. او گفت: لاله همسر صیغه‌ای‌ام بود که مدتی قبل او را عقد کردم و یکی از آپارتمان‌هایی را که در ساختمان محل زندگی‌ام داشتم به او دادم. خودم هم همراه همسر و فرزندانم در طبقه بالای همان آپارتمان زندگی می‌کردم.


همسر اول شهریار هم وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، گفت:من تا زمانی که لاله فوت کرد، نمی‌دانستم که او هووی من است. او مدتی قبل از فوتش به ساختمان ما آمده بود و در همسایگی‌مان زندگی می‌کرد و ارتباطی هم با هم نداشتیم. روز حادثه بعد از اینکه شوهرم بالای جسد او بازداشت شد، فهمیدم که زن صیغه‌ای‌اش بوده و این موضوع مرا به شدت افسرده کرده است.

با کامل شدن بررسی‌ها، بازپرس شهریار را به اتهام قتل همسرش مجرم شناخت و پرونده بعد از صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم روز گذشته پای میز محاکمه ایستاد.

 

پس از اینکه اولیای دم درخواست قصاص کردند متهم در جایگاه ایستاد و گفت: لاله در یکی از طبقات ساختمان ما سکونت داشت. به خاطر اختلاف با همسرم وقتی فهمیدم او زن تنهایی است به او پیشنهاد صیغه دادم و قبول کرد.

 

در این مدت زن اولم در طبقه بالا زندگی می‌کرد و لاله در طبقه پایین، اما همسرم از موضوع خبر نداشت. متهم در توضیح حادثه گفت: آن روز بعد از کار به دیدن لاله رفتم. وقتی وارد خانه شدم کسی در پذیرایی نبود و چراغ‌ها خاموش بود.

 

وقتی وارد اتاق خواب شدم، با جسد او مواجه شدم. خیلی ترسیده بودم. احتمال دادم کسی داخل خانه باشد. چاقویی برداشتم و خانه را گشتم. کسی نبود. هرچه لاله را صدا زدم، جواب نداد.

 

لیوان آبی برداشتم و روی صورتش پاشیدم و هر چه تلاش کردم که او را احیا کنم موفق نشدم. سریع به اورژانس زنگ زدم، اما وقتی آنها رسیدند دیگر فایده‌ای نداشت. قضات دادگاه سپس جلسه را برای شنیدن اظهارات همسر متهم تجدید کردند.

 

منبع : روزنامه جوان

 

نظر شما