بهمن، کولبرها را تیتر اول کرد!

|
۱۳۹۵/۱۱/۲۹
|
۱۰:۲۳:۳۳
| کد خبر: ۵۲۱۰۶۱

به‌تازگی با دوستی حرف زده‌ام که زندگی متفاوتی از دیگران را پیش‌گرفته است برایم تعریف می‌کرد . یک کوله‌پشتی بر دوشش و تمام جهان زیر پایش؛ اسمش را هم گذاشته بود . کوله‌گرد ؛ البته که این کشف و نوآوری یک شخص نبود و سال‌هاست این نام و این افراد در کشور فعالیت می‌کنند .

از زندگی‌اش گفت از اینکه گرم به گرم وزنی که بر دوشش قرارگرفته پراهمیت شده.  از اینکه اگر بخواهد عمرش را در سفر با پای پیاده بگذراند سلامتی‌اش چقدر اهمیت پیدا می‌کند.  از این گفت که به دنبال معنای جدیدی برای زندگی دل به طبیعت زده است .

حرف‌هایش را می‌شنیدم ، چقدر برایم آشنا می‌آمد همین چند وقت پیش بهمن دوباره کولبر ها را  تیتر اخبارشان کرده بود با خودم فکر کردم چقدر زندگی  این دو شبیه به هم است و چقدر از هم دورند.

کولبرهای مرزنشین  هم  تمام زندگی‌شان روی دوششان اما چیزی که بر دوش می‌کشند کوله سفری نیست بار است باری که معاش یک خانواده به آن بسته‌شده است . که اگر بر دوش  نکشند  شکم خانواده‌شان سیر نمی‌شود.

کولبرها هم به دنبال زندگی می‌روند اما آن‌ها هم همان مفهوم  را از زندگی دریابند که این دوست سفرکرده ما می‌داند.

می‌گفت یکی از هیجان‌انگیزترین اتفاقات زندگی‌اش زمانی بود که بدون ویزا از مرز گذشت خطر کرده بود و آدرنالین خونش  100 برابر شده بود . کاش او می‌دانست عده‌ای در کشور ما هرروز خطر می‌کنند و هرروزشان را بین مرزهای دو کشور می‌گذرانند. آن‌ها هم جوان‌اند آن‌ها هم هیجان می‌خواهند اما این هیجانی که یک‌بار یک کوله‌گرد در زندگی تجربه کرده بود کابوس هرروز کولبرهاست؛ زنده ماندن درراه!

کوله‌گرد که باشی بنده‌ی هیچ کارفرمایی نخواهی بود زندگی‌ات دست خودت است . خودت میدانی به کجا باید بروی مقصد کجاست و برنامه چیست اما کولبر که باشی همه‌چیز فرق می کند حتی حق انتخاب نداری  تا باری که روی دوشت می‌گذارند را انتخاب کنی

باید چشمت را روی خودت ببندی، فرق ندارد لاستیک اتومبیل باشد یا یخچال ساید بای ساید جانت را کف دستت می‌گیری و از مرز رد  می‌شوی می‌دانی هرلحظه ممکن است همه‌چیز تمام شود ، جانت سختی‌هایت ، دردت حتی همان اندک نانی که به خانه می‌بردی.

بیشتر که نگاه کنی به این نتیجه میرسی که درواقع تفاوت چندانی بین این دو نفر نیست هر دو جان و بدنشان مهم‌ترین دارایی‌شان است  کولبر و کوله‌گرد هر دو  می‌روند تا زندگی ادامه پیدا کند تنها تفاوت اینجاست؛ بین زنده ماندن و زندگی کردن

آن‌وقت برای هزارمین بار این بیت در گوشم تکرار می‌شود " این‌یکی شیر است اندر بادیه / آن‌یکی شیر است اندر بادیه

این‌یکی شیر است که آدم می‌خورد / و آن‌یکی شیر است که آدم می‌خورد

 

نظر شما
اخبار برگزیده