به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، در یادداشت دکتر مسعود سلطانی فر در روزنامه شرق آمده است:
آمار و ارقام همیشه یک مرجع کلیدی و قابل اعتنا در هر حوزهای محسوب میشوند، زیرا اعداد از دایره غلط و اشتباه خارج هستند و حقیقت را به عریانی فریاد میزنند و پیشِروی شما قرار میدهند، از همینرو برای قضاوت و بررسی یک پدیده و البته برنامهریزی برای رسیدن به نقطه مطلوب، باید بر آمار تکیه کرد. در حوزه اجتماعی نیز این پدیده، سکه رایجی دارد و همیشه مبنای قضاوت و تحلیل کارشناسان اجتماعی قرار میگیرد. نتایج تازهترین گزارشهای آیندهپژوهی که در روزهای پایانی سال ٩٥ منتشر شد، نشان میدهد دغدغههای اجتماعی همچنان در اولویت جامعه ایران است. این پژوهش که بهنوعی یک رفتارشناسی اجتماعی به شمار میرود، ثابت میکند مسائل اجتماعی در زمره اولویتهای صد چالش ایران در سال ٩٦ است. سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، نگرههای اجتماعی، اخلاق عمومی و حاکمیتی، امنیت روانی و اجتماعی، حقوق اساسی و حقوق شهروندی از جمله مطالباتی است که جامعه ایرانی از حاکمیت انتظار دارد و ازهمینرو باید در اولویت برنامهریزیها و سیاستگذاریهای دولت قرار گیرد. این پژوهش میتواند بهنوعی نقشه راه کشور و حاکمیت در چهار سال آتی باشد، زیرا در در روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری در روزهای آغازین سال ٩٦ منتشر شده و یک برایند کلی و یک افق پیشِرو برای دولت ترسیم میکند.
این پژوهش جامعهشناختی را میتوان بهنوعی بیانیه مطالبات مردم و جامعه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دانست و رئیسجمهور منتخب باید بهطور جدی به آن بنگرد و برای پاسخ به این مطالبات، اهتمام جدی را سرلوحه فعالیت خود در چهار سال پیشِرو قرار دهد و با ارائه برنامههایی با ضمانت اجرائی این چالشها و دغدغهها را رفعورجوع کند تا بهنوعی به خواسته ملت پاسخ داده باشد. در راستای این پژوهش باید به یک نکته کلیدی و اساسی نیز توجه کرد؛ نکتهای که بهنوعی بستری برای تحقق این مطالبات و این دغدغهها به شمار میرود: «امید»، نکتهای اساسی که تمام متغیرهای ذکرشده در این پژوهش بهنوعی بر تشدید آن اثرگذارند.
ناامیدی به آینده، ناشی از مجموعه عواملی است که در یک فرایند طولانیمدت اثرات سوء خود را بر جامعه ایرانی گذاشته و تداوم آن میتواند جامعهای سرخورده و واپسگرا را به وجود بیاورد. جامعهای راکد و خموده که هیچ امیدی به زندگی و آینده ندارد و بهنوعی زندگی را رها کرده است.
ازاینرو تبلور امید در بطن جامعهای که بیشتر جمعیت آن را جوانان تشکیل میدهند و بهنوعی سرنوشت و آینده این مرز و بوم به آنها گره خورده، نقطه عطف جامعه ایرانی محسوب میشود. در این میان ورزش بهعنوان یک کاتالیزور، نقش اساسی و کلیدی در بارورکردن امید در سبد زندگی مردم ایفا میکند و میتواند بذر امیدواری به آینده را در دل مردم و بهویژه جوانان بارور کند. ورزش با کارکرد ملی و جهانی خود، محرک اصلی نشاط و امید جامعه خواهد بود و ملتی که برای عبور از مشکلات و موانع زندگی نیازمند امید و شادی است، این واژهها را از ورزش وام میگیرد، چراکه ورزش در بطن خود شادیآفرین و مولد امید به شمار میرود؛ بنابراین تزریق امید، نشاط و شادابی به جامعه محصول ورزش است و با این پدیده میتوان به جنگِ تهدید ناامیدی رفت و جامعه را از نشاط، انگیزه و امید لبریز کرد. کاشتن نهال امید در دل جامعه با وامگرفتن از ورزش همان انگارهای است که در یک جامعه جوان باید به آن نگاه خریدارانهای داشت و باید از مزرعه ورزش پلی به دل جامعه زد.
در سرزمینی که جوانان سهم قابل اعتنایی در معادلات جامعه ایفا میکنند و بهنوعی حال و آینده را رقم میزنند، ورزش همان پدیدهای است که میتواند محرک و موتور این جامعه باشد و فردایی بهتر را بسازد. پدیدهای که مولد امید است و با تکثیر امید در بدنه جامعه، آیندهای روشن را بسازد. جوانان همیشه نقشی کلیدی و انکارنشدنی در تحولات ایران داشتهاند و در بزنگاههای کلیدی از جنگ گرفته تا انتخابات همیشه در صف مقدم حاضر هستند و چرخ این سرزمین را به جلو هدایت میکنند. انتخابات دوره دوازدهم ریاستجمهوری، یک بزنگاه دیگر در تاریخ جمهوری اسلامی خواهد بود؛ بزنگاهی که امضای جوانان این مرز و بوم با نقش امید به آن رنگ حماسه خواهد زد