به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن یادداشت کامبیز حضرتى منتقد سینما به شرح ذیل می باشد؛
دولت یازدهم در شرایطی به کار خود پایان میدهد که سینمای ایران در این چهارسال رشد کمی و کیفی خوبی داشته است و سینمای ایران در داخل به یک کالای فرهنگی و در دنیا به عنوان یک نماد فرهنگی مطرح شده است.
اهالی سینما به خاطر دارند که در زمان روی کار آمدن مدیران فرهنگی دولت یازدهم سینما گرفتار اختلافات داخلی فراوان و بیسابقه بود و «اتاق ریاست سازمان سینمایی کشور، اتاق عملیات بههم ریختن سینمای ایران» بود. اما در چنین شرایط دشواری و با پیگیری فرهنگی دولت، خانه سینما گشایش یافت و رفته رفته روحیه امید به سینماگران برگشت و کمابیش امور سینما به دست اصناف خانه سینما سپرده شد.
طی چهار سالی که از عمر مدیریتی مسئولان سینمایی کشور گذشت شرایط برای رفع توقیف فیلمهایی که به ناحق از اکران بازمانده بودند، ایستادگی برای اکران فیلم «قصهها»، دیجیتالیشدن سینما، تشکیل گروه هنر و تجربه، vod، طرح سینمای سیار و... مهیا شد. اتفاقاتی که توانست تا حدود زیادی سینمای ایران را از بنبست بداخلاقیها و مخالتهای سلیقهای نجات بدهد.
سینمای ایران در شرایطی توانست این توفیقات فرهنگی را رقم بزند که صدا وسیما و شهرداری تمام قد در برابر سینما ایستاده و گویا از رشد روزافزون سینما نگران بودند و حتی با دستاویز تبلیغات ماهوارهای راه را برای موفقیت تجاری و ادامه نمایش آثار سینمایی تنگ کردند.. در این شرایط این دو سازمان حتی حاضر نبودند با دادن تبلیغات شهری و تیزرهای تلویزیونی به جریان سینمای کشور کمک کنند. مخالفتهایی که تا به امروز و در قالب مناظرههای تلویزیونی دستاوردهای دولت را نشانه میرود.
درست است که در دولت یازدهم سینما افتخارات فراوانی پیدا کرد و به لحاظ نرم افزاری مدرن و به روز شد اما مشکل در بخش سخت افزاری سینما همچنان به قوت خود باقی است. مشکلی که طی بیش از سه دهه راهکاری برای رفع آن اندیشیده نشده است و مسئولیت آن تنها به گردن یک دولت یا یک دوره نیست. امروزه سینمای ایران تشکیلات عریض و طویلی است که مسائل مختلف و موانع جدی دارد و شاید رفع و حل این مشکلات در توان عمر یک دولت نباشد.
یادمان هست که در سال 57 و در بحبوحه انقلاب بسیاری از سینماهای کشور در آتش انقلابیون سوخت. به طوری که آن سال، سال «سینما سوزی» نام گرفت. پس از این ماجرای تلخ سینما به واسطه فیلم «گاو» مورد تایید حکومت اسلامی قرار گرفت و رفته رفته سینمای ایران در دهه 60 به افزایش تولیدات خود پرداخت آنهم در شرایطی که سینماهای چندانی به چرخه سینماهای نمایش دهنده فیلم اضافه نشد. حتی به نظر میرسد باید بخشی از صفهای طولانی سینما در دهه 60 را به حساب کمبود سالن سینما گذاشت. مشکلی که علاوه بر سالن سینمایی در عدم وجود جایی به عنوان کاخ جشنواره فجر در جشنی که نماد انقلاب به حساب میآید خودنمایی میکند. در این شرایط امیدواریم رشد سختافزاری سینما و ساخت سالنهای مدرن به تدبیر دولت دوازدهم به سرانجام برسد.
در مجموع کارنامه سینمایی دولت یازدهم کارنامهای موفق است که نمره قبولی خوبی به آن تعلق می گیرد. هرچند که توقیف برخی از فیلمها راه را برای انتقاد باز میگذارد. اخیرا رئیس سازمان سینمایی دستور بازبینی فیلمهای توقیفی را داده است و امیدواریم که دولت از این آزمون سینمایی و فرهنگی نیز سربلند بیرون بیاید.