# حماسه _ایران ؛

رای به روحانی؛ رای به آرامش و ثبات

|
۱۳۹۶/۰۲/۲۹
|
۰۹:۴۰:۰۸
| کد خبر: ۵۶۰۴۷۵
رای به روحانی؛ رای به آرامش و ثبات

زمانی صحبت از شرایطی است که در آن همه چیز صفر است و شما باید برای پیشبرد همه چیز و جدایی از سکون و صفر حرکت کنید. واقعیت این است که پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، اوضاع آنچنان لجام‌گسیخته و نابسامان بود که به صفر رساندنش حتی، مستلزم داشتن برنامه‌ای دقیق و کارشناسی‌شده ، تلاش شبانه‌روزی و البته فرصت کافی بود.

بر همین اساس می‌توان گفت پذیرش مسئولیت دولت در چنین شرایطی شانه‌های مستحکمی لازم داشت و کار هر کسی نمی‌توانست باشد. با نگاهی منصفانه و با در نظر داشتن جمیع جهات می‌توانیم بگوییم حتی اگر دولت یازدهم توانسته باشد در دوره‌ای چهارساله خرابی‌های 8 سال پیش از خودش را صفر کند، کار شاقی انجام داده و فراتر از توانش تلاش نموده است.

اصلا بیاییم جور دیگری به مسأله نگاه کنیم: مگر همیشه این گونه نیست که خراب کردن و نابود کردن، بسیار راحت‌تر از ساختن و آباد کردن است؟ چطور می‌توان آن همه خرابی و نابسامانی که در طول 8 سال به وجود آمده را یک شبه و تنها در 4 سال ترمیم کرد! آن هم با وجود حجم زیادی از فشار و کارشکنی داخلی و خارجی. جالب اینجاست که علیرغم همه‌ی تنگناها و کمبودها، در دولت حسن روحانی گشایش‌های بسیاری شده، روند رو به رشدی آغاز گردیده و در صورت تداوم می‌تواند ما را به ریل توسعه بازگرداند.

البته اینکه توقع داشته باشیم جریان منتقد و مهاجم بر اساس منطق و تعقل و مقایسه‌ی شرایط دو دوره، منصفانه قضاوت کنند، توقع بجایی نیست؛ چرا که اگر چنین مشخصه‌ای در آن‌ها وجود داشت، اصولا اجازه نمی‌دادند در دولت پیشین کار به آنجا برسد و همه چیز از دست برود. به هر حال آن شخص و دولتش با حمایت همه‌جانبه‌ی آن‌ها روی کار آمده بود و دریغا از پذیرش بخش کوچکی از این اشتباه و مسئولیت آن. صورت ناخوشایند مسأله جایی است که همین گروه که بر روی تمام اشتباهات مهلک دولت قبل چشم پوشیده‌ بودند، حالا و پس از آن همه نابسامانی از دولت یازدهم انتظار شق‌القمر داشته‌اند و همه‌ی آنچه را که باید در زمان دولت پیشین به زبان می‌آوردند، حالا به زبان می‌آورند. اصلا شاید بشود گفت همین آرامش و ثباتی که با تلاش دولت یازدهم شکل گرفته، آن‌ها را برای روی کار آمدن دوباره وسوسه کرده است.

یادآوری و مرور آنچه پشت سر گذاشته‌ایم، آنچه بوده‌ایم و آنچه حالا هستیم می‌تواند روشنگر مسائل بسیاری باشد که صد البته به دلیل بدیهی بودن، فهم‌شان نیازمند دست به دامن شدن کارشناسان نیست. زیرساخت توسعه در همه‌ی ابعاد در درجه‌ی اول ثبات است. امروز دوباره این ثبات به دست آمده و همه چیز مهیای آغازی دوبار و برداشتن گام‌های بعدی است و همین مسأله برخی را به تکاپو انداخته تا در فصل میوه‌چینی همه چیز را به نام و کام خودشان تمام کنند.

حالا همه چیز بستگی به تصمیم ما دارد؛ بازگشت به همه‌ی تلخی‌ها، ناکارآمدی‌ها، بی‌برنامگی‌ها، نابسامانی‌ها، ممنوعیت‌ها و فشارها، تحریم‌ها و سختی‌ها، اختلاس‌ها و رانت‌ها؛ یا سلام به تدوام دوران تازه‌ای که شفافیت و پاسخگویی شاخصه‌ی بارز آن است و می‌کوشد به صورت همه‌جانبه ما را از همه‌ی محدودیت‌ها و سختی‌های گذشته دور کند و راه بازگشت به آن دوران دشوار را برای همیشه مسدود سازد.

واقعیت این است که کاسبان تحریم، خواب دیگری برای ما دیده‌اند و البته روی بی‌تفاوتی ما هم حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند. آنها همه‌ی تلاش‌هایشان را صرف ناکارآمد نشان دادن دولتی کرده‌اند که وارث خرابی‌های بسیاری بود که از قضا هرگز به چشم آن‌ها نیامد و هیچ گاه راضی نشدند بابت تشخیص و حمایت اشتباه‌شان در پیشگاه ملت بزرگ ایران عذرخواهی کنند. از همین روی آن‌ها با بزرگنمایی مشکلات کوچک کشور، سعی در روی کار آمدن دوباره دارند. آنچه آزاردهنده و حتی توهین‌آمیز قلمداد می‌شود، حضور بدنه‌ی همان دولت گذشته در دل ساختار و نام دیگری است که مدعی است می‌خواهد به نفع مردم همه چیز را تغییر دهد.

حالا باید از خودمان بپرسیم که ساختار پیشین چه گُلی به سرمان زد که حالا بخواهد در شکل و شمایل تازه‌ای همه‌ی مشکلات‌مان را برطرف نماید. آیا جز وعده‌های پوشالی و عوام‌فریبانه برای پرداخت یارانه‌ی چند برابری به عموم، برنامه‌ی دیگری برای تغییر به نفع مردم ارائه نموده‌اند؟ قرار است چه چیزی عوض شود تا زیرساخت این تغییرات به اصطلاح به نفع مردم فراهم شود؟ باید از این گروه پرسید که چرا در زمان نابسامانی‌ها و نابخردی‌های دولت گذشته زبان به کام گرفتید و به فکر تغییر به نفع مردم نبودید؟ و اگر شعارتان "نه بازگشت به گذشته و نه تحمل شرایط حاضر" است، چرا در مهره‌چینی‌هایتان به دنبال احیاء مهره‌های سوخته‌ی همان دولت گذشته هستید؟

 

نظر شما