به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، استقلال منصوریان فصل خودش را با تلخی هرچه تمامتر به پایان برد. تیم که از ابتدای نیم فصل دوم به یکباره جان گرفت و شروع به بردن و جمع آوری امتیاز کرد، در پایان سال نتوانست کیفیت قبلی خودش را در زمین پیاده کند و درصد زیادی از این مشکل به عدم ثبات در تیم استقلال بر میگردد.
سرمربی استقلال تهران در پایان نیمفصل اول چندین بار به تغییرات زیاد در تیمش اشاره کرد اما در میانه نیم فصل دوم و درست جایی که استقلال ترکیب خودش را شناخته بود و نیاز به ثابت شدن این ترکیب داشت بازهم دستکاری در چینش تیم باعث شد تا نه تنها کیفیت تیم حفظ نشود بلکه سیرنزولی محسوسی را هم در پیش بگیرد.
اوج هماهنگی تیمی استقلال در بازی با السد خودش را نشان داد اما رفته رفته کیفیت تیمی آبیها افت کرد تا هواداران این تیم صلابت قبلی را درپیروزیهای تیمشان نبینند.
تغییرات زیاد در چینش نفرات باید در بازیهای تدارکاتی انجام بگیرد اما سرمربی استقلال در کوران مسابقات جا به جایی های مهمی را در تیمش انجام داد و این جا به جایی ها اگرچه در لیگ منجر به جمع آوری امتیازات میشد اما در لیگ قهرمانان به خوبی استقلال را ضعیف میکرد.
بازی شب گذشته استقلال مقابل العین به خوبی نشان داد که منصوریان برای چینش خود هیچ برنامهای ندارد چرا که بازیکنانش داخل زمین کاملا سردرگم بودند و حتی از انجام کار معمول خودشان هم عاجز بودند! شاید اگر استقلال مانند بازی رفت وارد زمین میشد حداقل تا این حد تحت فشار العین قرار نمیگرفت. ضمن اینکه سرمربی استقلال در طول 90دقیقه هیچ برنامهای برای مهار کایو نداشت و در حالیکه کل تیم استقلال روی عمرعبدالرحمن تمرکز داشتند این بازیکن برزیلی به خوبی تاخت و تاز میکرد اما هیچ کس به او توجهی نداشت!
مشخص نیست چرا منصوریان اعتقادش به نورافکن، برزای و محسن کریمی را از دست داده در صورتیکه این بازیکنان در بازیهای درخشان استقلال در میانه نیمفصل جزو مهرههای اصلی بودند. تعویضهای عجیبتر منصوریان به راحت شدن العین کم زیادی کرد. ورود جابرانصاری به جای فرشید باقری در حالیکه استقلال تحت شدیدترین فشارها بود تیم را به کلی فلج کرد چرا که جابرانصاری یک هافبک رو به جلوست و زمانی باید وارد زمین شود که خطوط پشت او محکم باشند.
انتظار میرفت که نورافکن در نیمه دوم وارد میدان شود تا میانه زمین استقلال را محکمتر کند اما آخرین تعویض استقلال هم یک تعویض در کناره زمین بود و به همین خاطر باید آن را کاملا بی ربط به شرایط بازی بدانیم چراکه استقلال میانه زمین را کاملا از دست داده بود و در این شرایط مشخصا جا به جایی در کناره هیچ سودی برای تیم ندارد!
استقلال دیشب، مصداق بارز کبکی بود که از راه رفتن کلاغی تقلید کرد اما راه رفتن خودش را هم فراموش کرد! شاید منصوریان فوتبال را پلیاستیشنی نگاه میکند که تیمش را در یک مسابقه حساس با ترکیبی عجیب و غریب به میدان میفرستد. اینگونه تغییرات فقط در همان بازیهای ویدئویی بازدهی دارند و در فوتبال حقیقی اینطور نیست که با یک تغییرعجیب بتوان نتیجه خوب گرفت. اگر آلمان در دنیا به قهرمانی میرسد به این خاطر است که نفرات این تیم از رده نوجوانان با هم بازی کردهاند و اینطور نیست که مثلا سرمربی این تیم قبل از جام جهانی تصمیم بگیرد تیم را چگونه بچیند!
تفاوت استقلال و پرسپولیس در همین مساله است. برانکو تیمش را در دوسال اخیر با کمترین و جزئی ترین تغییرات راهی مسابقات میکند و به همین خاطر است که درون زمین انسجام بالایی در پرسپولیس دیده میشود که حتی اگر زور حریف هم بیشتر باشد فشار زیادی به مردان برانکو وارد نمیشود اما استقلال در این یکسال هیچ گاه چینش ثابتی نداشته و همین باعث شد که انسجام تیمی در بهترین روزهای استقلال هم دائمی نباشد. نفرات این تیم جایگاه اصلیشان را در زمین نمیدانند و تقریبا با بازیکن کناری، جلویی و یا عقبی خود هماهنگی لازم را ندارند در حالیکه اولین شرط اجرای دستورات تاکتیکی، هماهنگی بالا بین نفرات و شناخت کافی آنها از یکدیگر است.
این بازی میتواند درسی باشد برای فصل بعد استقلال. مربی استقلال نباید دنبال نفرات جدید باشد. زیرا نفرات جدید هم به اندازه کافی وقت را برای هماهنگ شدن با بقیه نفرات تلف میکنند. داشتههای استقلال کم نیست و این تیم اکنون بازیکنان خوبی را در اختیار دارد. شاید بهتر باشد منصوریان بیشتر به هماهنگ کردن نفرات و ایجاد ثبات در تیمش فکر کند تا جذب مهرههای اسم و رسم دار بینالمللی که تجربه ثابت کرده جز بدهی، چیزی برای فوتبال ما نداشتهاند.