علی حاتمی از کارگردانان صاحبسبک سینمای ایران بود. او سینماگری بود که توانست فیلم هنری بسازد و بر ارزشها و معیارهای شخصی و سینماییاش نیز پایبند بماند و در عین حال رو به سمت انبوه مردم داشته باشد و از تماشاگران انبوهی نیز در سطح جامعه برخوردار شود. از اینرو ناچار بود از بین ارزشهای هنری آثارش و استقبال تماشاگران یکی را انتخاب کند.
سریال هزار دستان یکی از نمونههای بسیار خوب فیلمسازی اوست. حاتمی پس از سه سریال «جنگل»، «مثنوی معنوی» و «سلطان صاحبقران»، ساخت سریالی به نام «جاده ابریشم» را در سال1357 آغاز کرد که بهدلیل تغییرات در آن کار چندین سال به طول انجامید و سرانجام در سال 1367 با عنوان هزار دستان به نمایش در آمد.
هزاردستان مملو از فضاهای زیبا، بدیع و دلفریب از تهران قدیم و مردمان آن دیار بود که بینندگانش را به سیر و سلوک عاشقانه در دیاری فراموششده اما پررمزوراز دعوت میکرد. تنوع فضاها از بساط مارگیرها تا دکان فالودهخوری قهوهخانه، گله پزی و خانه اکاووس ارمنی، گراند هتل، سینما، لالهزار، میدان شهرداری وگذرلوطی ادامه پیدا میکرد به قول یکی از منتقدان حاتمی همچون شعبدهبازی بود که هرلحظه از آستینش شعبدهای خارج و بیننده را مقهور توانمندیهای خود میکرد.
هزاردستان و روایت حاتمی
علی حاتمی در آغاز درباره شکلگیری سریال «هزاردستان» که در آن زمان «جاده ابریشم» نام داشت گفته بود: «پس از تولید سریال «سلطان صاحب قرآن» قرار شد سریال دیگری برای تلویزیون بسازیم که «انحصار تنباکو» نام داشت برای تولید این کار حدود شش، هفت ماه تحقیق کردیم و نزدیک به یک سال همروی متن آن کارکردیم، اما پس از ارائه کار به تلویزیون طرح پذیرفته نشد و از من خواسته شد از پخش سریال «سلطان صاحب قران» سرم خیلی شلوغ شده بود و تهیهکنندگان مختلف ابراز تمایل میکردند تا کاری برایشان تولید کنم، به همین دلیل فرصت تولید سریال دیگری دست نداد، اما چون علاقه فراوری داشتم تا پس از «مثنوی معنوی» و «سلطان صاحب قران» در سومین و آخرین سریالم به هدفم یعنی کاملتر کردن تدریجی کارهایم برسم. در فاصله تحقیقات «سوتهدلان» فرصتی به دست آوردم تا مقدمات سریال «جاده ابریشم» را فراهم کنم.» وی ادامه دارد:«در اولین سریالم «مثنوی معنوی»-شش قسمت و در «سلطان صاحب قران» سیزده قسمت کار تولید کردم اما در سومین کار قصد داشتم قدمی بلندتر بردارم و سریالی 26 قسمتی بسازم. پس برای رسیدن به این هدف باید فرصت کافی در اختیار میداشتم تا بتوانم چنین قصه طولانیای را بنویسم. از سوی دیگر تجربیات خوبی هم از سریال «سلطان صاحب قران» داشتم و بر آن اساس تصمیم گرفتم در این کار از چند چهره تاریخی استفاده کنم و بقیه چهرهها را بسازم، پسکار تلفیقی از قصه و واقعیتش، جدا از این موارد، چند شخصیت تاریخی را هم با یکدیگر ادغام کردم و از تلفیق آنها شخصیتهای تازهای به دست آوردم.»
برای نگارش متن کار سرم را تراشیدم
کارگردان سریال «هزاردستان» با عنوان این حکایت که نگارش متن سریال بیش از یک رمان حجم و زمان میبرد. گفته بود: «به همین دلیل به فرصت کافی و جای مناسبی نیاز داشتم؛ اما آن آرامش مطلوب را در هیچ کجا به دست نیاوردم چراکه مرتب با من تماس گرفته میشد و ذهنیتم را به همین میریخت. از سوی دیگر، به شهرهای اطراف تهران هم نمیشد سفر کرد زیرا اماکن تفریحی بودند مسافران بسیاری به انجام آمدورفت داشتند و من هم در دست رس بودم، پس تصمیم گرفتم به کشوری دیگر بروم که ترجیحاً نبایست انگلیس میبود زیرا در آنجا قادر بودم چند کلمه صحبت کنم؛ و بهاینترتیب فرانسه را انتخاب کردم که بهطور مطلق قادر به تکلم به زبان آنها نبودم و در فرانسه غریب محسوب میشدم. ماه ژوئیه را برای سفر انتخاب کردم که پاریس کاملاً خلوت است. او این کارم هم پس از ورود به فرانسه تراشیدن سر بود تا دیگر رویم نشود به خیابان بروم و از صبح تا شب مشغول نگارش متن سریالم باشم!» حاتمی افزود: «من در این کار حدود شصت- هفتاد شخصیت داشتم که تنها انتخاب اسم هم برای آنها وقتگیر بود، چه رسد به شخصیتپردازیشان که دیگر جای خود داشت در خصوص دیالوگها هم سعی میکردم ابتدا مفهوم حرفهایشان را بنویسم، یعنی آن چیزهایی را که ارزش کلامی داشتند. وارد فیلمنامه کنم و بعد در فرصت دیگری روی آنها کارکنم.»
هزینه طراحی دکور برای تلویزیون دولتی گرانتر میشد
پس از مرحله نگارش فیلمنامه نوبت به آمادهسازی دکور و مرحله پساز آن میرسد زندهیاد علی حاتمی دراینباره نیز گفته بود: «بههرحال پس از آمادهسازی متن بر اساس تحقیقاتم سفری به ایتالیا داشتم تا مقدمات طراحی شهرک سینمایی را فراهم کنم در ایتالیا انواع دکور را ازنظر زیربنایی بررسی کردم و با بهترین متخصصان تماس گرفتم و ازآنجاکه انجام این کاربر عهده من بود بهعنوان یک پروژه شخصی با متخصصان قرارداد بستم، زیرا اگر متوجهمی شدند طرف قرارداد آنها تلویزیون دولتی است. قیمت تمامشده این طرحها بهمراتب بیشتر میشد، برای همین هم هزینه طراحی، بسیار ارزانتر تمام شد، بههرحال در ایتالیا ماکت شهرک بر اساس عکسهای جمعآوریشده ساخته شد. البته این عکسها از مناطق مختلف کشور تهیه بود، مثلاً بخشی از دکور متعلق به شهر تبریز – یکتکه از خیابان شاهآباد بود. حتی ما از تکههایی از خیابان لالهزار و موتیف هایی که در داخل ساختمانهای قدیمی باقیمانده بود عکس گرفتیم. در موارد گریم همچنین اتفاقی افتاده و بافت کلاهگیسها با همین شیوه توسط موسسه رو کنی انجام شد و همه این فعالیتها تا قبل از انقلاب اسلامی و به دست بهترین استادکارهای این حرفه صورت گرفت.»
نود درصد وسایل صحنه سریال با هزینه شخصی خریداری شد
فعالیتهای انجامشده برای تولید سریال هزاردستان تا بهمن 1357 ادامه داشت؛ اما پس از انقلاب شکل دیگری به خود گرفت. علی حاتمی در توضیح مراحل ساختهشدن سریال بعد از انقلاب چنین گفت: «فکر میکنم ده، پانزده روز پس از 22 بهمن 1357 کل این اقدامات به اتمام رسید بود. در آن زمان برای ادامه تولید کار سه پیشنهاد به مسئولان تلویزیون دادم آنها نیز که از حسن نیت من مطلع بودند، گفتند تمایل دارند تا تولید این سریال ادامه پیدا کند اما در شرایط فعلی فرصت تصمیمگیری نیست، بنابراین، از من خواستند برنامهای آماده کنم تا هر چه سریعتر به پخش برسد برای همین، من از دل سریال «سلطان صاحب قران» دو فیلم سینمایی تهیه کردم که یکی از آنها را «میرزا رضا» و دیگری را «امیرکبیر» نام نهادم که در طول انقلاب هم بارها پخش شد؛ و سعید نیک پور در هر دو قسمت بازسازیشده بازی میکرد. بههرحال، پس از مدتی مدیون تلویزیون طی صحبتهایی به من گفتند که تمایل بسیاری به ساخت مجموعه «جاده ابریشم» دارند اما پیش از آن باید متن کار را بخوانند من هم ازآنجاییکه به تصویب کار امیدوار بودم، حدود هشتاد-ود در صد وسایل صحنه را از کوچکترین قطعه تا بزرگترین آن با هزینه شخصی بهاصطلاح از جیب خودم خریدم. این حرکت من موجب شده بود دوستانم فکر کنند من قصد دارم سرمایهای فراوان جمع کنم! اما در این زمان خرید این لوازم قدیمی به تفریح و تعلقخاطر من بدل شده بود به همین دلیل در خیابان خوشبین و کوچه بنبست آن ساختمان سه یا چهار طبقهای تهیه کردم و تمام کوچه طبقات و حیاط بزرگ آن پر از اثاثیه کردم!»
برای ساخت شهرک زمینی یافتم که تصادفاً متعلق به تلویزیون بود
سریال «هزاردستان» آخرین سریال تلویزیونی حاتمی بود. او خود دراینباره گفته بود: «در هنگام تولید هزاردستان احساس کردم این کار آخر سریال تلویزیونی خواهد، پس همه توان و نیرویم را برای تولید آن گذاشت. بههرحال، تحول آدمها و مردم جامعهای که به تحول رسیده امری طبیعی است. از سوی دیگر، انسانها مایلاند در حرفه خودشان به حدنصاب بالاتری برسد. بر همین اساس اعضای گروه این سریال نیز همگی تلاش کردند به این مرحله برسند. پس از فراهم شدن لباس و وسایل صحنه نوبت به ماکت و اجرا دکور رسید، برای ساختن شهرک سینمایی تلاش کردم جایی را انتخاب کنم که بعدها بشود آن را گسترش داد، پس نباید در انتخاب خطر میکردم. اگر ما زمینی به وسعت 120 هزار متر میداشتیم، میتوانستیم همه ایده آلهایمان را در آن پیاده کنیم. مدتی طولانی به دنبال چنین مکانی گشتم و درنهایت زمینی یافتم که در نزدیکی اتوبان تهران –کرج بود؛ و تصادفاً پس از تحقیقات فراوان دانستم که این زمین در تملک تلویزیون است. این مکان و موقعیت آن، هم ویژگیهای مثبت و هم منفی داشت، برای مثال ازآنجاکه عوامل بسیار سریع به شهر میرسیدند خوب بود. به لحاظ وجود سروصدای اتوبان مناسب نبود؛ و برای رفع هر یک از مشکلات این مجموعه سالها وقت صرف شد. شاید برای هر یک از این کارها یک یا دو سال زمان طی شد.»
تلویزیون درحق علی حاتمی کملطفی کرد
زهرا حاتمی همسر علی حاتمی و بازیگرنقش امینه اقدس در سریال هزاردستان درباره بیمهریهایی که تلویزیون به علی حاتمی کرد چنین گفت: «تمام وسایل یا بهتر بگویم صد درصد آن چیزی که در سریال استفاده شد متعلق به علی بود. علی ماشینهای قدیمی و از رده خارج شده را میخرید. همه آنها را تعمیر میکرد. بارها به او اعتراض کردم که «چرا اینها را میخری»، میگفت: «اگر قرار باشد آنها را اجاره کنم هزینهاش بیشتر از خریدشان میشود، آنها را میخرم تا برای کارهای بعدی هم بتوانم ازشان استفاده کنم.» متأسفانه پس از پایان سریال هزار دستان یکسری از وسایل از بین رفت. متأسفانه به علی پس از ساخت این سریال و پس از فوت او کم لطفی و نا مهربانی شد. بهعنوان مثال قرار بود شهرک سینمایی به اسم «شهرک علی حاتمی» باشد، چون این علی بود که زمین را پیدا کرد و آن را ساخت.»
با همان سر تراشیده قاضی شارع، ابوالفتح شدم
علی نصیریان بازیگر نقش ابوالفتح در سریال هزاردستان درباره نحوه همکاریاش با این سریال گفت: «من هنگام تولید مجموعه هزاردستان مشغول بازی در مجموعه «سربداران» بودم. یک روز که سر صحنه بودم زنده یاد علی حاتمی پیشنهاد بازی در سریال هزاردستان را به من داد و گفت: دوست دارم در سریال من نقشی را بازی کنی، چون در این کار از تمام بچههای صاحب نام سینما استفاده کردهام. اینگونه شد که من با همان گریم سربداران در این سریال به ایفای نقش پرداختم.»
حاتمی نقش رضا را از شخصیت من برداشت کرده بود
جمشید مشایخی بازیگر نقش رضا(تفنگچی و خوشنویس) نیز گفت: «رضا تفنگچی و رضا خوشنویس دو بخش از شخصیت اصلی داستان بود. علی این دو قالب را در شخصیت من دیده بود به همین دلیل این نقش را از روی شخصیت من نوشته بود. او بهدلیل شناختی که از من داشت بازی این نقش را به من داد. البته نقش دیگری را هم به من پیشنهاد داد و گفت این دو را میتوانی بازی کنی. این نقش، نقش ناصرالدین شاه بود اما بهدلیل کمبود زمان از سریال حذف شد»
عشق، علاقه و شورجوانی علی حاتمی
محمد علی کشاورز بازیگرنقش شعبون استخونی درباره این سریال گفت: «علی حاتمی شهرک سینمایی را در گرمای چهل، پنجاه درجه ساخت. تولید این کار هشت سال طول کشید و در این مدت وجود پارهای مسائل و مشکلات باعث تعطیلی کار شد. سلیقههای مختلف یکی ازعلل اصلی این مشکلات بود، حاتمی هم مجبور بود با این مشکلات دست و پنجه نرم کند. به هرحال این کار عشق، علاقه و شورجوانی علی و دوستانش را میرساند که برای ساخت هزار دستان تلاش کردند».
خان مظفر نقشی ناب و خاطره انگیز بود
عزتالله انتظامی بازیگر نقش خان مظفر درباره این شخصیت گفت: «نثر حاتمی بسیار شیرین و درعین حال مشکل بود. اصلا شخصیت خان مظفرنقش مشکلی بود. پس از گریم و پوشیدن لباسها، کاربسیار مشکل ترهم شد. پیش خودم فکر کردم که نقش خان مظفر درتمام زندگی هنری من شاخصترین کار خواهد شد. یادگار خوبی از من میماند. به همین دلیل تمام تلاش و کوششم را کردم تا این شانس را از دست ندهم. میخواستم که این نقش بسیار ناب از کار درآید.»
حاتمی تا لحظه آخر روی دیالوگها کار میکرد
مرحوم داوود رشیدی بازیگر نقش مفتش شش انگشتی نیز درباره این شخصیت و علی حاتمی گفته بود: «البته چنین مفتشی درهمان سالها در شهربانی خدمت میکرده اما هیچگاه در حد و اندازههای ششانگشتی سریال هزاردستان نبوده است. من متن را پیش از تولید خواندم، اما وقتی حاتمی برای فیلمبرداری میآمد کار به لحاظ سبک و ادبیات با آنچه ما خوانده بودیم تفاوت فراوان داشت و بهتر شده بود. این مسئله بیانگر آن بود که حاتمی تا لحظات آخر روی دیالوگها کار میکرد.»