گاهی ناخواسته و دقیقا زمانی که تصور می کنیم رفتارمان انساندوستانه است باعث رقم خوردن فاجعه هایی می شویم که دیگر راهی برای بازگشت ندارند.
در هفته ای که گذشت شاهد سناریوی تلخی بودیم که بخاطر سلبریتی بودن یکی از شخصیت هایش جنجال ساز شد و در چشم برهم زدنی همه فضاهای مجازی ، رسانه ای و حتی پاتوق های دوستانه را در برگرفت و همه از متهم به قتل شدن حمید صفت یکی از خوانندگان رپ زیرزمینی ایران شوکه شدند.
ابتدا همه تصور کردند مانند خیلی از اخبار دروغین، ماجرای این جنایت خانوادگی هم ،یک شایعه در فضای مجازی است اما ،این بار واقعیت داشت حمید صفت در یک عصبانیت آنی و عدم کنترل خشم خود ،ناشی از هواخواهی پسرانه از مادرش، مرگ ناپدری خود را رقم زده بود.
در هیاهوی این تراژدی تلخ که شاید بارها و بارها به صورت مشابه رخ داده بود اما چون پای یک سلبریتی در میان نبود در لا به لای پرونده ها و اخبار جنایی گم شده بود شاهد اتفاقات عجیبی در فضای مجازی بودیم و آنهم حمایت های غریب از سوی طیف هایی از جامعه که انتظارمی رود پخته تر رفتار کنند و سخن بگویند و اظهار نظر کنند. هرچند این طیف ها که جمع گسترده ای از آنها هنرمندان کشور بودند قصد حمایت های انساندوستانه دارند اما با روشی پر اشتباه ،حمید صفت را به سمت سرنوشتی می کشاندند که راه گریزی از مجازات مرگ نداشته باشد.
استفاده از ادبیات قهرمان پرورانه برای حمید صفت که خود بارها و بارها از علاقه به ناپدری اش گفته و اقدام خود را اشتباه خوانده آثار تخریبی بسیاری را در پیش رو خواهد گذاشت.
گروهی که اقدام این خواننده رپ را دفاع از ناموس می دانند و از او حمایت می کنند یا می گویند بخاطر مادر می شود قاتل شد ! و این اقدام را ستایش می کنند!واقعا نمی دانند ناخواسته و تنها از از روی احساس به بلوغ نرسیده، حمید صفت را در شرایط بد قضایی قرار می دهند؟
این به اصطلاح" دوستان خاله خرسه" که آگاهی ای به قوانین حقوقی و شرعی در زمینه مجازات تعیین شده در قتل عمدی ندارند به جای اینکه فضای انسانی را به سمت گذشت و بخشش پیش ببرند و با نکوهش اقدام حمید صفت در عدم کنترل خشم و انتخاب مسیر اشتباه برای حمایت از مادرش از بازماندگان مقتول خواستار عفو انساندوستانه باشند به گونه ای پیش می روند که انگار باید به حمید صفت مدال قهرمانی داد و این درحالی است که همین روش غلط ، شمارش معکوسی برای به دارآویخته شدن این خواننده رپ را رقم خواهد زد.
البته این نخستین باری نیست که شاهد چنین طرفداری های اشتباهی بودیم. در پرونده های مشابهی که اتفاقا جنجال آفرین نیز شده بودند همین هواخواهی های غلط ،انتخاب مسیر انسانی و گذشت را از خانواده های مقتولان گرفت و آن شد که نباید می شد.
به طور مثال ،در پرونده ریحانه جباری ،حتی اگر این دختر در دفاع از ناموس دست به قتل زده بود از آنجاییکه تحقیقات قضایی و پلیسی تاکید داشت دفاع از ناموس نبوده است فضای عمومی و انسانی به جای هیاهوهای اشتباه، اگر با روحیات انسانی خانواده مقتول همراه می شدند شک نداشته باشید که الان ریحانه زنده بود یا در پرونده قتل همسرناصر محمد خانی نیز همین سناریو تکرار شد و طرفداری هایی با روش اشتباه، خانواده لاله سحرخیزان را برای اثبات حقانیت دختر یا مادرشان به درجه ای از قاطعیت در اجرای حکم قصاص رساند که راهی برای نجات شهلا نماند و یادمان نمی رود در پرونده افسانه نوروزی ،باز هیاهوی های اشتباه با شعار حقوق بشرانه ،باعث نجات وی از اعدام نشد و اگر خانواده مقتول بعد از سال ها راضی به گذشت شدند تنها و تنها بخاطر 2 دختر این زن بود.
وحالا این اشتباه تاریخی ، باز در حال تکرار شدن است و فرزندان اصلی مقتول که در فنلاند هستندهنوز کامل در جریان قتل قرار نگرفته و با حمید صفت و نامادری شان مواجه نشده اند که در فضای مجازی با هجمه ای تلخ روبرو شده اند به گونه ای که انگار پدرشان باید کشته می شد !
این فرزندان که اولیای دم هستند و می توانند با عفو و گذشت حمید صفت را از مجازات قصاص نجات دهند امکان دارد با این هیاهوی های پر اشتباه در دفاع از متهمی که به هر حال جرمی مرتکب شده است ، به فضای ایستادن در مقابل این هیاهوها افتاده که نهایت آن حاصلی جز اعدام حمید صفت نخواهدبود.
بی تعارف باید گفت برای انجام هرکاری باید فرهنگ آن را آموخت و دل خوشی به حمایت های کورکورانه چند صباحی طول نمی کشد ،چرا که نتیجه عاید شده برخلاف انتظارات است.در حالیکه اگر بخواهیم انسانی و با عدالت حمایت کنیم می توانیم با انسانی نشناختن اقدام حمید صفت حتی برای گلاویز شدن با مردی که مطمئنا تاب مقابله با نیروی جوانی او ندارد طوری مسیر حمایت هایمان را هدایت کنیم تا بازماندگان مقتول با وجود سیاهپوش شدن ،مشتاقانه همراهی مان کنند تا نقش پررنگی در فرهنگسازی گذشت و بخشش داشته باشند.
بهتر است کمی آگاهانه تر در مقابل اینگونه اتفاقات عکس العمل نشان دهیم ، بخصوص اگر خودمان هم سلبریتی جامعه باشیم و نگاه مردم به سویمان باشد.اینگونه ناپخته رفتار کردند و نادرست حمایت و دفاع کردن تنها ثمره اش سرعت بخشیدن در قصاص نفس حمید صفت خواهد بود . به هر حال او خواسته یا ناخواسته نفسی را بی نفس کرده است آنهم با رفتاری نادرست و خشن که علت آن هر چه باشد نباید از آن یک قهرمان درست کار ساخت! که این روش تنها به تکرار این جرم از سوی دیگران و رشد آمار جنایات منجر خواهد شد.
دفاع کردن هم اصولی دارد و آگاهی به قوانین از اصل های آن است، رشد علم قضایی جامعه یکی از عللی خواهد بود که اینگونه حمایت های نادرست را کاهش خواهد داد و جامعه را در مسیردرست رفتاری، قرار می دهد.