به گزارش گروه شهرو شهروند خبرگزاری برنا، در هیاهوی بحث های اداره ی کلان شهرمان، لابه لای اتوبان های دوطبقه، برج ها و هتل های سی چهل طبقه ی شمال شهر و عدد و رقم های سنگین داره، دیده نمیشه-فراموش شده و بسیار ساده تر و حیاتی تر از همه ی این هاست؛ گارفینگل موجز و دقیق در چند جمله صورت بندی کرده:
" به اطراف خود نگاه کنید تا ببینید که در کجا آدم های معمولی دنبال کارهای روزانه شان هستند و فعالیت های عادی و آشنایی را انجام می دهند؛ همین واقعیت های پیش پاافتاده جان کلام جهان اجتماعی را تشکیل می دهند"
این مطلب، همان حلقه ی مفقوده ی تصمیم گیری های شهری ما در دهه ی گذشته و حتا دهه های قبل تر از آن بوده. این نگاه ساده، خشت اول پویایی در فرهنگ محلی و در تکامل یافته تر، پاسداشت و تکامل ' هویت فرهنگی ' است.
معماری ترکیبی کاملا همگون و در هم تنیده از هنر، علم و فلسفه است و اگر در توسعه شهرها هم-سازیه این سه عنصر نادیده گرفته شود، دیر نمی پاید که با معجونی بی هویت و بی نشان از فرهنگ درونی جامعه روبرو خواهیم بود؛ رخدادی ک در شهرهایی مثل تهران می توان دید. روندی کاربری گرا و ناهماهنگ برای جلوگیری از ادامه ی این روند خطرناک تا دیرتر نشده باید برای حفظ و بازتولید میراثِ شکلی-ساختاری بومی در ساحت مدرن کاری کرد... باید درون مایه های فرهنگ محلی رو احیا کرد... باید برای نیازهای فرهنگ محلی، در همان عرصه فکری برای ارضا و رشدش بود.
الهام متین کیا، کارشناس معماری و شهرسازی در گفت و گو با خبرنگار شهری خبرگزاری برنا، گفت: امروز ساختن ساختمان هایی ب سبک فلان شهر آمریکا و پلازا مایور مادرید برای مردمانی غافل و ناآگاه نشانی از پیشرفت و مباهات باشد اما نیم نگاهی ب کشورهایی توسعه ی کُپی پِیست وار از اروپا را تجربه کردن ب ما نشان می دهد ک دستاوردی جز خودباختگی فرهنگی و نابسامانی فرمی و عملکردی از سر نگذروندند؛ و چ بسا در آمریکای جنوبی کار ب رشد فزاینده ی جرم و جنایت هم رسیده است و این همه حاصل پشت کردن ب فلسفه ی. ساختارهای زیستی و فرهنگی هر جامع است.
وی افزود: نکته ی دیگری که جا دارد ذکر کنم این است که در باب صنعت زیباسازی شهری است. صنعتی ک دیر شکل گرفت اما در مسیر رشد خودش تجربه های خوبی و در مدیریت شهری گذشته از سر گذروند. تجربه هایی که به مناسبت های مختلف ( اعیاد ملی و مذهبی) کارهای ( بعضا) در خور تحسینی در شهرها و عموما کلان شهرها اجرا شد؛ کاری به اقتصادی بودن یا نبودن شون ندارم و صرفا می خوام به سویه ی ایدئولوژیک شون اشاره کنم. این نگاه ایدئولوژیک پر رنگی که در گذشته به زیباسازی شهری لحاظ می شد مستقیم به سلایق فردی، طبقاتی، گروهی و حتی نسلی زبط پیدا می کرد و همین مسئله در بلند مدت و حتی میان مدت جنبه ی زیبایی شناسانه ی آثار و خنثی می کرد. آثاری که عمدتا ب وجوه خاصی از زندگی روزانه تاکید می کردند و صرفا مبلغ همون نگاه سلیقه ای مدیران زمانه ی خودشان بودن و نه مردمانی ک در اون جغرافیا زیست می کردن و می کنن و باید هر روز از کنار اون آثار بگذرند و زندگی کنند و بخشی از خودشون و در اون کارها ببینند.و اگر دیدند آن کارها می ماند و وارد ذهن و زمانه ی نسل ها می گردد
متین کیا ادامه داد: برای جمع بندی چیزی بهتر از جمله ی معروف مارکس ب ه ذهنم نمیاد: " آدمیان تاریخ خود را می سازند، ولی نه آن گونه که دل شان می خواهد، یا در شرایطی که خود انتخاب کرده باشند بلکه در شرایط داده شده ای که میراث گذشته است"
امیدوارم که شورای شهر جدید و شهرداری که برگزیدند، این شرایط مورد اشاره ی مارکس را به درستی درک کنند و در حفظ خوبی های آن میراث حرکت کنند و طبعا وظیفه ی عقلانی ای که بر عهده شان هست در اصلاحِ کژکاری های آن میراث ' هم در برنامه شون قرار داشته باشد . امیدوارم که دیگر اخباری از تلاش برای اختراعِ مجدد چرخ در دیوان و دستگاه مان نشنویم.. زیرا از توان و حوصله و جیبِ این مردم خارج است.