«محسن محبی» فعال سیاسی اصلاح طلب درباره موانع حضور جوانان در سطوح بالای مدیریتی به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: سازمان ملل متحد در تقسیم بندی افراد براساس معیارهای مختلف اعم از بوم، رشد ژنتیکی، پرورش و رشد فکری، شروع مشارکت کنندگی در اجتماع و عواملی دیگر مصداق جوانی را در بازه سنی ۱۵ تا ۲٩سال میداند. در ایران؛ معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز سن مجاز برای تشکیل سمن های جوانان را مصداق با سازمان ملل می داند. وزارت کشور بازه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال را سالهای جوانی میداند. به صورت عرف می توان جوانی را حد فاصل ١٨ تا ٣٥ سال در نظر گرفت که بعد از این بازه بزرگسالی اول و قبل آن نوجوانی اطلاق میشود.
او افزود: چرا امام خمینی (ره ) به جوانان در سطوح مختلف کشوری و لشگری اعتماد داشت اما جوانان معتمد امام به نسل جوان حاضر اعتماد ندارند؟ آیا استفاده نکردن از جوانان در سطوح میانی و بالای مدیریت کشوری دال بر بی اعتمادی نسل اول انقلاب به نسل حاضر است و یا موانعی دیگر باعث عدم تشریک جایگاه های مدیریتی برای جوانان میشود؟ تعریف جوان و تعیین مصداق سنی آن چه مقدار از اول انقلاب تا امروز دست خوش تغییر قرار گرفته است؟ سوالات فوق و چندین سوال دیگر مسائل و دغدغه هایی هستند که امروزه در بین گفتگوهای سیاسی و اجتماعی خاصه جوانان مطرح میشود و در پاسخ به آنها شاهد نتایج گوناگون و بعضا متناقضی از سمت مسوولین هستیم.
محبی ادامه داد: حال با نگاهی رو به عقب شاهد آن هستیم که هر گاه در تنگناهای حساس زمام امور به دست جوانان سپرده شد، کشور از تنگنای مذبور به صحت و سلامت خارج شد و ماحصل آن علاوه بر نجات کشور، مدیرانی زبده برای اداره امور تربیت شد. کمااینکه امام خمینی (ره) در زمان حیات خود به خصوص در زمان ٨ سال دفاع مقدس اداره امور جنگ را به افرادی چون شهید محمودکاوه با ٢١ سال سن، مهدی زین الدین با ٢٥ سال سن، شهید حسن باقری، حسین دهقان، شهید محمد بروجردی و اکثر شهدا و امیران و سرداران نام آشنای جنگ که در بیشترین رده ی سنی، ٣٨ سال داشتند، سپرد. این اعتمادی که حضرت امام به جوانان داشتند سبب شد کشور بعد از ٨ سال دفاع در برابر ٣٥ کشور دنیا در نهایت سربلند و آزاده از جنگ خارج شود و بعد از آن زمام حکومت به مدیران مجربی سپرده شد که بخت خود را برای محک زدن مراحل سخت حکومتی، آزموده بودند.
محبی تصریح کرد: در دوازده سال اخیر در سال های ٨٤ تا ٩٢ انتصاب جوانان در سمت هایی انجام شد که خارج از تخصص آنها و همچنین عدم ارتباط بین تجارب قبل و وظیفه کنونی بود. این ناهماهنگی سبب شد اعتمادی که انقلابیون به نسل اول داشتند برای نسل دوم و سوم با سختی و اکراه انجام شود. چرا که یک نماینده مجلس با مدرک صنایع ناگهان میتواند رییس سازمان ملی جوانان شود؛ همچنین یک دوره آن هم بدون سابقه در این حیطه به ریاست یکی از بزرگترین کارخانه های تولید خودرو منصوب شود و بعد از آن جهت خالی نبودن عریضه به ریاست فرهنگسرایی درآید! جدای از این موضوع قبل از روی کارآمدن دولت های نهم و دهم نگاهی که به دانشجو به عنوان قلب تپنده حرکت جوانگرایی وجود داشت ناگهان تبدیل شد به دانشجویی که عامل اصلی بی نظمی، تشویش و آشوب است!
محبی با اشاره به تعطیلی تشکل های دانشجویی در زمان دولت های نهم و دهم افزود: در این سالها ما شاهد تعطیلی گسترده تشکل های دانشجویی به عنوان مهدهای تربیت افراد برای فعالیت های تشکیلاتی و صنفی، تعطیلی احزاب به عنوان عامل تشریک قدرت در جامعه دموکرات و حتی تعطیلی ضمنی سمن ها به عنوان بازوهای جامعه مدنی بودیم! در نگاهی اجمالی ٨ سال امکان پرورش نسل برای آموختن و آماده شدن برای سطوح بالای مدیریتی گرفته شد و همین نبود فضا برای محک زده شدن، باعث شد میانگین جوانی از ٣٥ سال به ٤٥ سال به بالا نیز تغییر مرز دهد. به گونه ای که ما شاهد نسلی هستیم که مدیری ندارد و نسل قبلش هنوز تمام ارکان یک حکومت را تشکیل می دهند و نسل بعدش منتظر تربیت شدن و بازی دهی سیاسی برای آمادگی جهت مدیریت های کلان آینده هستند.
او ادامه داد: نسل اول انقلاب این هزینه را برای نسل بعد از خود در فاصله سنی زیر ٣٠ سال نپرداخت و مدیریت های خرد و میانی را به نسل جدیدش نسپارد، اگر این شکاف سنی که عایدی مشخصی جز بی تجربگی به میان ندارد، ادامه پیدا کند و نسل اول همچنان قسم اعظم مدیریت های میانی و سطوح بالا را به نسل دوم انقلاب نسپارد در آینده ای نه چندان دور شاهد این باشیم که با سپردن ارکان مهم کشور و سطوح بالای مدیریتی به افراد کم تجربه، کشور متحمل هزینه های زیادی خواهد شد و این چرخه معیوب ادامه پیدا می کند و کشور به شاخص های توسعه پایدار دست نخواهد یافت.
او در پایان با اشاره به وضع کنونی کشور و پوست اندازی سنی نظام در عین حال اهمیت موقعیت حساس کنونی که تجربه کافی در رده مدیریت های کلان را می طلبد، گفت: باید از جوانان به عنوان دستیاران و نیروهایی استفاده شود که علاوه بر برطرف شدن مسئولیت محوله بتوانند تجربه کافی جهت اخذ مدارج و مناصب حکومتی و کشوری را کسب کنند.