بعد از عاشورا بر اهل بیت امام حسین (ع) چه گذشت؟
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ سال 61 هجریقمری، عصر روز دهم محرم لشکر یزید بعد از اینکه امام حسین(ع) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت پرداختند، آن نامردمان به سوی خیمههای حرم امام حسین(ع) روی آوردند و اثاث و البسه و شتران را به یغما بردند.
دختران رسول خدا (ص) و حریم او از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری می کردند.
بعد از این اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند و آن بزرگواران به سپاه دشمن میگفتند که ما را بر کشته حسین (ع) بگذرانید، چون اهلبیت(ع) نگاهشان به کشتهها افتاد فریاد کشیدند و بر صورت خود زدند.
و همان عصر عاشورا بود که عمر سعد، سر مبارک امام حسین(ع) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به کوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع کرده و 72 سر بود و به همراهی شمر بن ذیالجوشن و قیس بن اشعث به کوفه فرستاد.
سپس کشتههای خودشان را پیدا کرده دفن نمودند ولی جنازه بیسر و زیر پای اسبان لگدکوب شده امام حسین(ع) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان کربلا بود تا اینکه توسط قبیله بنیاسد و به راهنمائی امام سجاد(ع) دفن شدند.
شب یازدهم محرم را گویا اسرای اهلبیت (ع) درخیمه ای نیمسوخته سپری کردند در این رابطه در مقاتل چیزی از احوال اهلبیت (ع) نقل نشده ولی میتوان تصور کرد چه شب سختی را بعد از یک روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمهها و اهانتها داشتهاند.
عمر سعد ملعون در روز 11 محرم دستور کوچ از کربلا به سوی کوفه را میدهد و زنان و حرم امام حسین(ع) را بر شتران بیجهاز سوار کرده و چون اسیران کفار در سختترین مصائب کوچ میدهند.
در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند.
نقل شده که اهلبیت(ع) را سه روز پشت دروازههای دمشق نیز نگه داشتند تا شهر را آذینبندی و آماده برای جشن و شادی کنند.
در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین(ع) را همراه کاروان اسرا وارد دمشق کردند.
واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که با وجود خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک، ولی شمر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه شهر که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بیخبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله میکردند و بر سرها اهانت می کردند.
در شام نیز اسرای آل محمد(ص) را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام(ع) را در برابر یزید میگذارند و این صحنه از سوزناکترین صحنههایی است که برای امام سجاد(ع) و خانم زینب اتفاق میافتد، چرا که یزید ملعون بر سر امام(ع) توهین کرده و شماتت میکند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان میداند و به مردم اجازه حضور میدهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام(ع) جلوی چشم اسرا خیزران میزند.
در مجلس غوغایی بر پا شد و همه علیه یزید همهمه میکردند یزید از مؤذن خواست که اذان بگوید، ولی امام(ع) از این اذان هم علیه یزید استفاده کرده و یزید را رسوا نمود.
یزید تحت فشار افکار عمومی و جهت جلوگیری از رسوائی بیشتر سه پیشنهاد از امام سجاد(ع) را خواست، اینکه سر امام حسین را پس دهد، چیزهائی که غارت شده برگردانند، اسرا را در صورت کشتن امام سجاد(ع) با یک فرد امین به مدینه روانه کند.
ولی یزید سر امام(ع) را پس نداد و از کشتن امام(ع) منصرف شد و پیراهن کهنه امام حسین(ع) را با مقداری پول پس داد، و اجازه داد که اسرای اهلبیت(ع) در شام برای شهدای کربلا عزاداری کنند.



