یادداشت؛

چالش غرب و آمریکا با حقوق بشر

|
۱۳۹۶/۱۰/۱۷
|
۱۰:۱۲:۵۸
| کد خبر: ۶۵۹۵۳۷
چالش غرب و آمریکا با حقوق بشر
سکینه سادات پاد- وکیل پایه یک دادگستری و معاون حقوق بشر مرکز دانشجویی حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران

جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد با موضوع آشوبهای ایران، در حالی بر گزار شد که دنیا شاهد اتحاد آمریکا و بعضی دول غربی با رژیمهای مستبد و کودک کش است.

عقلای آمریکا می دانستند موضوعات داخلی کشورها، و اعتراضهای متعارف در دنیا موضوعیت و موجبی  برای طرح در شورای امنیت سازمان ملل ندارد. هدف از جلسه شورای امنیت با موضوع ایران و تمرکز گسترده رسانه ای روی آن که با شکست مواجه شد، هشدار مجددی بود برای اندیشمندان عالم که نظامها وسازمانهای بین الملل به شدت به نفع، ضد خود ایفای نقش می کنند.

اظهارات  نماینده های  کشورهای غربی حتی فرانسه  علی رغم این که حق حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت  شناخت، اقدام مداخله جویان در امور یک کشور مستقل است.

بیان نگرانی از بابت نقض حقوق بشر در ایران در حالی که ،متحدین استراتژیک ،غرب وآمریکا ، وخود این کشورها  روزانه ابتدایی ترین آن را نقض می‌کنند، فقط تلاشی برای این است که ایران کانون و مطمح توجه افکار عمومی دنیا  به عنوان  ناقض حقوق بشر باشد و این کمترین بهره برداری بود که نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران درصدد جلب آن است.

در نظام بدون نظام و متشتت بین الملل، بدیهی و پر واضح است که ، مولفه های  غیر انسانی و غیر شرافتمندانه نظیر تطمیع مالی و دیدگاه‌های منفعت طلبانه ،در عمل منشورهای بین المللی را که ابتدا به منظور کرامت بخشیدن به انسان و ایجاد همگرایی بین ملتها و دولتها به وجود آمده اند را از حیز اعتبار وانتفاع خارج کرده است.

نظام متمایز جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی و تاسیس خود شاهد وقایع مختلف و بحرانهای تحمیلی چه از بیرون وچه به واسطه ضعف مدیریت در داخل بوده است؛ و در هر مقطع به فراخور شرایط مردم با احساس مالکیتی که به نظام خود دارند درکنار مسوولین که گاها از آنها گله مند هم بوده اند  مدیریت میدانی بحران را راسا به دست گرفته اند ، لیکن ،در چند روز گذشته اعتراضهای به حق مردم که واکنش طبیعی و متناسب آنها به ضعف قسمتی از حاکمیت بود تصوری را در بیرون مرزها و در ذهن دشمنان ملت و کشور اسلامی‌شان ایجاد کرد که بیش از گذشته بیگانگان را وادار به بیان صریح‌تر منویات درونی خود و اعلام  تلاش غیر پنهان برای ساقط کردن نظام کرد.

حسب قوانین و عرف بین الملل مداخله در امور کشور های دیگر مذموم و عمل ناپسندی بین ملتها و دولتهاست و تلاش برای ساقط کردن دولتها و حکومتهای قانونی جرم آشکار است.

دول غربی که اساسا  نگرانیهایشان نیز که با نوعی تبعیض و  استاندارد های چند گانه  ابراز می گردد، چرا که مطابق بیانیه جهانی حقوق بشر، همه آحاد بشر قطع نظر از هر نژاد و ملیت برابرند ، در حالی که دنیا شاهد است، این کشورها هرگز با وجود خشن ترین اقدامات توسط گروههای تروریستی  داعش و النصره  و نیز عربستان سعودی  هرگز دولت آمریکا احساس خطر از جهت به مخاطره افتادن صلح و امنیت پایدار جهانی که شرط جلسات  شورای امنیت است نکرده است.

امروز غرب خود ناقض بزرگ اصول و مبانی بیانیه جهانی حقوق بشر است.

فهرست غیر قابل کتمان ازنقض های مکرر حقوق بشر در کشورهای غربی وآمریکا وجود دارد که متاسفانه با ژست حقوق بشری هرگز مسوولیت این نقض ها را نه تنها نپذیرفتند بلکه به مباشرین آنها جایزه دادند؛ تاریخ نه چندان گذشته اهدا جایزه به کاپیتان ناو جنگی که هواپیمای مسافربری ایران را با مسافران مظلومش ساقط کرد، سکوت مطلق درمقابل سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم و نادیده گرفتن اعدام شیخ نمر ،سکوت در مقابل کشتار در نیجریه و حبس بدون محاکمه شیخ زکزاکی خلاف اصول اولیه دادرسی عادلانه وعدم اجرای عدالت کیفری، سکوت کنوانسیون حقوق کودک درمقابل دادن جایزه به متجاوزین سعودی به دو نو جوان ایرانی، بلاتکلیفی وبی تحرکی نهادهای بین المللی در نقض حقوق مهاجرین در استرالیا وکانادا ، و پرداخت حق میزبانی به دول غربی بدون صیانت از حقوق اتباع خارجی، سکوت درمقابل قتل اخیر شهروند ایرانی مقیم کاناداو کشتار بی رحمانه کودکان وزنان یمنی توسط عربستان سعودی و بسیار از این قبیل نقضهای حقوق اولیه انسانها، خصوصا جنایات ابوغریب، جنایات خلاف همه شوون انسانی توسط سربازان آمریکایی متجاوز به عراق واجبار به اعمال خلاف عفت توسط محارم زنان وسکوت مدعیان مدافع حقوق زنان، همه اینهاادعاهای آمریکا وغرب درخصوص نقض حقوق بشر در ایران را تبدیل به یک کاریکاتور وکلیماتور  از لفظ تحقیر شده ومظلوم حقوق بشر کرده است.

آیا سازمانهای حقوق بشری فارغ از رویکرد سیاسی به موضوع اعدام قاتل دختر بچه افغان نگریسته اند؟؟؟

یا بدون توجه به حق شرط قانونی ایران مطابق مواد۱۹ و۲۳ و۲ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین و بدون توجه به فلسفه این حق که  به منظور تسهیل در پیوستن و تشویق دولتها جهت مشارکت و عضویت در معاهدات بین المللی است، فقط ریاکارانه برای  اعدام قاتل که مسلما خوشایند  هیچ کس نیست عزا میگیرند؟!

اگر نظام حقوق بین الملل وساز مانهای عمومی دارای آزادگی و وارستگی واقعی باشند باید درکنار ابراز نگرانیهای مداوم غیر واقعی در خصوص اعدام قاتل یک تبعه خارجی در ایران که به معنای ، اجرای عدالت در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران  بدون توجه به ملیت است و نیز به رسمیت شناختن حقوق اتباع در جمهوری اسلامی است.

تمام قد از ایران اسلامی تقدیر کنند و تکلیف خود را مبنی بر  پرداخت حق  میزبانی طولانی از مهاجرین به جمهوری اسلامی ایران ادا نمایند. اما با این تعاریف و نگرشی  که نظام سلطه  دارد امیدی به تحقق نیست.

نظر شما