به گزارش خبرگزاری برنا از مشهد، محمدنبی حبیبی در ابتدای این مناظره که به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی خراسان رضوی در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با بیان اینکه از ابتدا باید به قضایای روی کار آمدن سلسله پهلوی اشاره شود، اظهار کرد: در اواخر دوره قاجار و در موضوعات مربوط به مشروطیت یکی از اتفاقاتی که در داخل کشور افتاد، نابسامانیهای امنیتی و اجتماعی بود.
وی افزود: افرادی که در نقاط مختلف کشور قدرتی احساس میکردند و میتوانستند در مقابل حکومت قرار گیرند، به صحنه اجتماعی، سیاسی و امنیتی کشور وارد شدند. نابسامانی در کشور ایجاد شد که هم ناشی از ضعف حکومت و هم مسائل دیگر بود. این درهمریختگی اوضاع اداره کشور از طرف قدرتهای خارجی مورد توجه قرار گرفت.
حبیبی ادامه داد: آنها در محاسبات خود به این نتیجه رسیدند که ممکن است رقبای آنها از این نابسامانیها و ناامنیها علیه آنها استفاده کنند. این موضوع که شخصیت ویژهای با حمایت کامل آنها در ایران مقدرات حکومتی را به عهده بگیرد جزو سیاستهای انگلیس قرار گرفت و این شخصیت پیدا و مقدمات تشکیل سلسله پهلوی فراهم شد و رضاخان روی کارآمد.
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه در ابتدا قرار بر تظاهر به تدین و همراهی با مردم مذهبی و متدین گذاشته شد، عنوان کرد: رضاشاه هیچگونه مخالفتی با مراکز و شخصیتهای مذهبی نداشت و تظاهرات را انجام میداد اما بعد اثبات شد که تمامی تظاهرات برای همراهی با مردم متدین انجام میشد و مقدمهای بود برای اینکه حکومت سلسله پهلوی مستقر شود. زمانی که این استقرار محقق شد، کارهایی خلاف موازین دینی انجام داد.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به اینکه افرادی که رضاشاه را روی کار آورند یک کار مهم را مدنظر داشتند، تصریح کرد: نگرانی آنها از ناامنیها و سرکشیهایی بود که در کشور انجام میشد و تصور آنها این بود که ممکن است منافعشان به وسیله رقبا در خطر قرار گیرد. این ماموریت اصلی را به رضاشاه دادند و بعد از روی کار آمدن او سرکوب هر گردنکش و شورشگری در سراسر کشور اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: بعد از مدتی امنیت نسبتا کاملی در کشور حاکم شد. مردم نیز از این ناامنیها، گردنگشیها و نابسامانیها در رنج بودند. در هیچ کشوری ملتی حاضر نیست که در داخل کشورش ناامنی و جنگ داخلی باشد بنابراین در این رابطه از خواست روانی نیز استفاده شد یعنی برقرار کردن امنیت کامل در سراسر کشور که مطلوب مردم بود.
حبیبی گفت: در دوره رضاشاه کارهای مهمی نیز صورت گرفت اما اصل آمدن رژیم پهلوی بعد از سرنگونی قاجار برای این بود که ضمانتی برای تامین مستمر منافع کشورهای غربی به خصوص انگلستان در ایران محقق شود اما همان فردی که با تمام آن تمهیدات، مقدرات حکومت را به دست گرفت در شهریور 20 با یک اشاره از تمام قدرتها سلب شد.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه اقتدار رضاشاه مبتنی بر اقتدار ملی نبود، عنوان کرد: اقتدار وی تصنعی بود. بسیاری از سرکشان را سرکوب کرده بودند اما قدرتی که این کار را انجام داد به این دلیل که متکی به دیگران بود با یک اشاره ناچار به ترک مملکت شد.
این فعال سیاسی اصولگرا با طرح این سوال که آیا با فرد یا رژیمی که با اراده افرادی در خارج از کشور روی کار آمده، پیشرفت مردم تضمین میشود؟ تصریح کرد: اگر از ابتدا بحث وابستگی باشد این انتظار غیرمنطقی و غیرممکن است که با اصلاح فرد برقرار کننده امنیت و اقتدار که عامل دیگران است، کاری صورت گیرد.
زیباکلام در ادامه با بیان اینکه من با تمام آنچه آقای حبیبی گفت مخالف هستم، عنوان کرد: من نگاهی را که آقای حبیبی به رضاشاه و تاسیس سلسله پهلوی دارند قبول ندارم. روایت حکومتی در خصوص تشکیل سلسله پهلوی روایت مندرآوردی، متاثر از تئوریهای توطئه و فرضیههای دایی جان ناپلئونی است. انگلستان از کودتای سوم اسفند سال 1299 و به قدرت رسیدن رضاشاه اطلاع نداشت.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که فعالیتهای رضاشاه و مکانهایی که تاسیس کرد برای انگلستان چه نفعی داشت؟ تصریح کرد: در روایت حکومت جمهوری اسلامی به گونهای از عصر پهلوی صحبت میشود که گویی تنها یک رضاشاه و یک انگلیس بوده است. روحانیون، علما، فرهیختگان، احزاب و تشکلهای سیاسی و روزنامهنگارها کجا بودند؟ این حکایت که انگلیسیها رضاشاه را بر روی کار آوردند با بنبست مواجه است.
حبیبی با اشاره به اینکه روشهای حکومتی قاجاریه به نفع انگلستان نبود، تصریح کرد: یک حکومت عقبافتاده و بیتدبیر نمیتواند منافع دیگران و حتی خود را حفظ کند. طبیعی است که وقتی رضاشاه سر کار میآید باید فعالیتهایی انجام دهد تا مردم به تدریج او را بپذیرند.یکی از مسائل، ناامنی بود که در مدت نسبتا کوتاهی با اقداماتی که از طرف دولت رضاشاه انجام شد این خواست مردم تامین شد.
این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه زمانی تصمیم گرفته شد که شاه فرار کند و زمانی دیگر تصمیم به برگشت او گرفته شد، تصریح کرد: این بهترین علامت وابستگی شخصیتها سلسله پهلوی است. البته برخی عنوان میکنند که اگر اصلاحاتی صورت میگرفت، ممکن بود انقلابی لازم نباشد. به این دلیل که رژیم پهلوی با وابستگی به وجود آمده بود نمیتوانست اصلاحپذیر باشد.
حبیبی با بیان اینکه در 6 بهمن سال 1341 بنابر توصیه آمریکا اصلاحاتی انجام دادند، عنوان کرد: یکی از محصولات اصلاحات شاهانه، اصلاحات ارزی بود که این باعث شد ایران بعد از اصلاح واردکننده گندم باشد در حالی که در گذشته صادرکننده بود. آمریکاییها به این دلیل به شاه توصیه کردند تا اصلاحات انجام دهند زیرا ادامه حکومت شاه به شیوه سابق مقدور نبود.
وی افزود: پس از پایان حکومت پهلوی آب آشامیدنی مناسب وجود نداشت، 5/51 درصد مردم در پایان دوره شاه بیسواد بودند، مرگومیر کودکان در سال 57 در ایران 110 نفر در 1000نفر بود. جاده، درمانگاه و کلاس درس وجود نداشت. مردم در فقر کامل به سر میبردند. این بخشی از دستاوردهای خفتبار این حکومت برای کشور بود.
این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه رژیم پهلوی اصلاحپذیر نبود، خاطرنشان کرد: شاه حتی برای ماندن خود هم عقل درستی نداشت. اگر شاه برخی مهرههای خود را در همان سالهای 50 تا 57 تغییر میداد شاید میتوانست انقلاب را به تاخیر بیندازد اما به قدری غرور، خودخواهی و وابستگی او به اوج رسیده بود که مردم به حق تشخیص دادند با رهبری امام و با انقلاب آن رژیم را ساقط کنند.